آمریکا علیه چین

چرا چین تعرفه را «توحش» نمی نامد؟
پهپه اسکوبار (Pepe Escobar)، روزنامهنگار برزیلی
ا. م. شیری
هیستری تعرفهای ترامپ به سبک «کودک عصبی» که اکنون به ١۴۵ درصد افزایش یافته و همچنان به شتاب خود ادامه میدهد، یکی دیگر از حرکتهای پر سر و صدا در صفحۀ شطرنج است.
این رویکرد جواب نخواهد داد. ترامپ گفت چین برای «توافق» با او تماس خواهد گرفت. این واقعاً یک شوخی است. بیانیۀ کمیسیون گمرک و تعرفۀ شورای دولتی چین با واقعیت همخوانی بیشتری دارد: «با توجه به اینکه صادرات آمریکا به چین دیگر با نرخ تعرفههای فعلی قابل فروش نیست، اگر آمریکا تعرفههای اضافی بر کالاهای چینی اعمال کند، چین به سادگی آنها را نادیده خواهد گرفت».
ترجمه: شما به افزایش قیمتها ادامه دهید. از نظر ما اهمیتی ندارد. و ما خرید از شما را متوقف خواهیم کرد. تمام.
وزارت امور خارجۀ چین گفت: «بیادبان تعرفهای، هرگز منتظر تماس از چین نباشید».
بر اساس پیشبینی شاخصهای کلیدی، تولید ناخالص داخلی چین در سال ٢٠٢۵ به میزان ۵ درصد رشد میکند. واردات از آمریکا در بهترین حالت ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل میدهد. سهم چین از کل صادرات به آمریکا در سال ٢٠٢۴، به ١٣ و ۴ دهم درصد کاهش یافت.
گلدمن ساکس، که «قطعاً» سخنگوی حزب کمونیست چین نیست، فقط پیشبینی کرد که هیستری تعرفهای ترامپ در سال ٢٠٢۵ تنها به اندازۀ نیم درصد تولید ناخالص داخلی برای چین هزینه خواهد داشت، در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا حداقل ٢ درصد کاهش خواهد یافت. این روی دیگر سکه است.
با این حال، از این پس، مهمترین مسئله برای پکن تداوم تنوعبخشی به زنجیرۀ تأمین خود است.
در سراسر آسیا از اهرمهای اضافی استفاده میشود. شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به زودی سفر خود را به کشورهای آسه آن (ویتنام، کامبوج، مالزی) آغاز خواهد کرد. سازمان همکاری شانگهای که اساساً بر جغرافیای اقتصادی تمرکز دارد، در نظر دارد جلسه برگزار کند. اتحادیۀ اروپا، علیرغم همۀ فریبکاری «نخبگان» خود، واقعاً میخواهد با چین قراردادهای تجاری منعقد کند.
ژائو مینگهائو، معاون مرکز مطالعات آمریکا در دانشگاه فودان در شانگهای، تنش کنونی را «بازی ارادۀ راهبردی» میخواند.
پیش از این، وانگ ییوی، استاد برجستۀ روابط بینالملل از دانشگاه رنمین در پکن و کارشناس راه ابریشم جدید خاطرنشان کرد که نرخ تعرفههای فعلی، صادرات چین به آمریکا را تقریباً غیرممکن کرده است.
در این تحلیل گفته میشود که چین با استفاده از رویکرد «ادب مرد به از قدرت اوست»، با هیستری تعرفهای ترامپ مبارزه کرد و سپس، با اعلام موضع «از نظر ما اهمیتی ندارد»، «هنر گاهشناسی» را در حملۀ نامتقارن به سهام آمریکا توسعه داد.
با بازدید از مرکز تجارت بینالمللی وسیع Yiwu، بزرگترین محل تمرکز معاملهگران کوچک روی کرۀ زمین، میتوان شگفتیهای تجارت چین را به عینه دید.
کمتر از ١٠ درصد از حجم تجارت شگفتانگیز مرکز Yiwu سهم آمریکاست. از ٧۵٠٠٠ کارآفرین در شهرک کالایی Yiwu، فقط بیش از ٣٠٠٠ کارآفرین با آمریکا تجارت میکنند.
ملاقات دو چینستیز در سراب
هیستری تعرفهای ترامپ تا حد زیادی محصول دو چینستیر بیادب، متکبر و نادان در تیم ترامپ است: پیتر ناوارو، مشاور اقتصادی و اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، که تقریباً هیچ شناختی از چین ندارند.
در اصل، این بسنت بود که بازی را از همان ابتدا خراب کرد:
«این دیکتۀ استراتژی رئیس جمهور بود… حتی میتوان گفت که او چین را در وضعیت نامناسبی قرار داد. آنها به دنیا نشان دادند که رفتار بدی دارند.
این تلۀ گستاخانه استثنائاً علیه چین چیده شده بود و هیچ ربطی به داستان خط اصلی، یعنی تعرفههای مافیایی در بیشتر نقاط کرۀ زمین، از جمله پنگوئنها نداشت.
به اصطلاح «سراب میران»، به نام استفان میران، نابغۀ اقتصادی فرضی ترامپ نامگذاری شده است. آنچه در واقع در حال رخ دادن است، تخریب سریع و کنترل نشدۀ آمریکا به عنوان یک مرکز تجارت جهانی و دور زدن این ایدۀ احمقانه است که تعرفهها بحساب کاهش ارزش فعلی در سایر کشورها پرداخت میشود.
ترامپ در پاسخ به این سؤال که چرا تعرفهها را متوقف کرد، گفت: «من فکر میکردم مردم کمی زیادهروی میکنند. آنها کمی بیش از حد هیجانزده شدند. آنها ترسیده بودند».
حرف مفت! ترامپ هرگز اعتراف نخواهد کرد که الیگارشی آمریکایی، جیمی دیمون و شرکاء، بسیار ترسیده بودند. اما این و همچنین، فروپاشی بازار اوراق قرضه، او را به عقبنشینی مجبور کرد.
هیچ کس در زمین یا در بهشت نئولیبرالها نمیتواند الهۀ بازار را متوقف کند.
در مورد استراتژی بلندمدت چندین کشور با اکثریت جهانی که در آتش متقابل هیستری تعرفهای ترامپ گرفتار شدهاند، بدون توجه به بازیگران اصلی مانند چین و اتحادیۀ اروپا، همۀ آنها وابستگی خود به بازارهای آمریکا را کاهش خواهند داد.
بار دیگر، «معاملۀ» با دقت طراحی شده توسط ترامپ و مشاوران نادانش به یک «پیشنهاد مافیایی» که نمیتوان رد کرد، خلاصه شد: قطع یا کاهش قابل توجه تجارت با چین، بزرگترین شریک تجاری تقریباً همۀ کشورها و برقراری رابطۀ تجاری با «انحصارستان»، به علاوه تعرفۀ ١٠ درصدی.
واقعیت چنین خواهد بود که آمریکا محصولات چینی بیشتری را از سه کشور وارد خواهد کرد و چین به دریافت پول به ازای کالاهای خود ادامه خواهد داد. چین کالاهای بیشتری به کشورهای آسهآن و به اکثریت کشورهای جهان صادر خواهد کرد.
هدف «طرح ترامپ» در شکل فعلی آن، اگر وجود داشته باشد، عبارت از این است که با تمرکز آتش بر روی چین، متحدان خود را «تثبیت» کند، زنجیرۀ صادرات چین را بلحاظ نظری دچار هرج و مرج نماید و شرکتها را مجبور کند تا خط تولید خود را مثلاً به هند یا ویتنام منتقل کنند.
اخاذی منجر به ایجاد اختلال
مهار چین شدت خواهد گرفت. منتظر سونامی محدودیتهای فناوری، خطوط قرمز سرمایهگذاری و البته تحریمهای اضافی باشید. بسنت بعنوان یک چینستیز، حذف سهام چین از بورسهای آمریکا را بعید نمیداند. او گفت: « فکر میکنم هر کاری ممکن است (…) این به تصمیم رئیس جمهور ترامپ بستگی دارد».
پکن به نوبۀ خود میتواند با فروش انبوه اوراق قرضۀ خزانهداری آمریکا به راحتی دست به اقدامات شدیدی بزند، که عواقب فاجعهباری خواهد داشت. پکن تا همین ژانویۀ گذشته، به ارزش٧۶٠ میلیارد دلار اوراق قرضۀ خزانهداری آمریکا را در اختیار داشت. یانگ پانپنگ و زو کیویان، پژوهشگران آکادمی علوم اجتماعی چین، با زبان دیپلماتیک تحسینبرانگیز خاطرنشان کردند که آنچه در آینده برای خزانهداری آمریکا اتفاق خواهد افتاد، «بسیار ناروشن است».
ری دالیو، میلیاردر و سرمایهگذار بریج واتر، نه تنها بعنوان یک فرد باهوش، بلکه بعنوان یک دیپلمات میگوید: «ما شاهد متلاشی شدن بنیان نظامهای پولی- مالی، سیاسی و ژئوپلیتیکی سنتی هستیم».
«نظم جهانی مبتنی بر همکاری» به رهبری آمریکا دیگر وجود ندارد. دالیو حداقل اذعان میکند که یکجانبهگرایی واقعیت خود را در قالب «جنگهای تجاری، ژئوپلیتیکی، فناوری و در برخی موارد، در درگیریهای نظامی به رهبری آمریکا» نشان میدهد.
لین جیان، سخنگوی وزارت خارجۀ چین موضع پکن را به طور مؤثر توصیف کرد: دیگر خبری از «آقای خوب»، یعنی همان چین تا همین اواخر نیست. اگر آمریکا بر جنگ تعرفهها و جنگ تجاری اصرار ورزد، چین تا آخر مبارزه خواهد کرد.
ما اینجا هستیم. امپراتوری آشوب دوباره در مقابل بریکس.
امپراتوری آشوب، یک جنگ ژئواکونومیک داغ علیه رقیب اصلی خود- چین به راه میاندازد و یک جنگ گرم علیه ایران مستقل برنامهریزی میکند. و در همین حال، برای متقاعد کردن روسیه، این ابرقدرت هستهای-مافوق صوت، به معاملۀ مبهم برای توقف جنگ نیابتی بیپایان در اوکراین تلاش میکند.
«مثلث پریماکوف» جدید (روسیه-ایران-چین) به این برنامهها اشراف کامل دارد. پوتین با توصیف استعاری موقعیت روسیه در جنگ تجاری آمریکا و چین، خاطرنشان کرد که چینیها یک ضربالمثل جالب به این معنی دارند: «وقتی ببرها در دره میجنگند، میمون باهوش مینشیند و تماشا میکند تا ببیند این جنگ چگونه به پایان میرسد».
حالا این سه میمون باهوش، بسیار خوب میدانند کلاغی که خود را عقاب وانمود میکند، واقعاً چه میخواهد.
٢٨ فروردین- حمل ١۴٠۴