آمریکا در حال برقراری مجدد تفتیش عقاید است
مترجم: سایت «۱۰ مهر»برگرفته از : گلوبال تایمز، سرمقاله ۲۲ مارس ۲۰۲۲ *
اگرچه ایالات متحده و دستیارانش با ناامیدی فریاد میزنند که کشورها باید تکلیف خود را روشن کرده و یک طرف را بگیرند، اما نمیتوانند این واقعیت را بپوشانند که آنها هنوز در جامعه بینالمللی در اقلیتاند. ایالات متحده در آرزوی آن است تا تمامی جهان در پیروی از آن، روسیه را محکوم و تحریم کنند، اما بیش از ۱۰۰ کشور در اعمال تحریمها علیه روسیه دخالتی نداشته و ندارند.
ایالات متحده، به رهبری چندین نفر، در حال راهاندازی دور تازهای از بسیج بینالمللی بهمنظور محکومیت روسیه است. پس از آنکه آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، چین را متهم کرد که در مناقشه روسیه و اوکراین «در سمت اشتباه تاریخ» ایستاده است، بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا و اسکات موریسون، نخستوزیر استرالیا، بلافاصله با اعمال فشار بر چین، همین روش را دنبال کردند. فومیو کیشیدا، نخستوزیر ژاپن، در جریان سفر خود به هند، صدای خود را در مورد مسأله اوکراین بلند کرد و تلاش نمود تا با لابیگری مواضع دهلی نو را در جهت محکوم کردن روسیه تغییر دهد. حتی آسوشیتدپرس نیز در توییتی نوشت: «در میان یک گروه کُر جهانی در محکومیت جنگ روسیه علیه اوکراین، آفریقا عمدتاً ساکت مانده است».
این به واشنگتن مربوط نیست که تصمیم بگیرد چه کسی «در سمت اشتباه تاریخ» قرار دارد. ایالات متحده نمیتواند برچسبی را که فقط شایسته خودش میباشد، به زور به دیگران بچسباند. همانطور که یک کاربر اینترنتی در زیر توییتی اظهار داشت: «نوشیدن مسکن پانادول آمریکا بهخاطر دردسر، کاری نیست که ما انجام دهیم.» این ایالات متحده است که باعث درگیری شد و بزرگترین دست پنهان در پشت پرده بحران روسیه و اوکراین میباشد که آن را امروز به اینجا کشانده است. واشنگتن برای فرار از مسئولیت و دنبال کردن منافع خود، اتهام جدیدی را برای آنانی که روسیه را محکوم نکردهاند، خلق کرده است تا زمینه اخلاقی تازهای برای تحریمهای جهانی علیه روسیه ایجاد کند.
ایالات متحده در حال تأسیس یک سیستم تفتیش عقاید جدید، شبیه آنچه که در اروپای قرون وسطی وجود داشت و بسیار بدنام است، میباشد و به همه کسانی که با ایالات متحده مخالف هستند برچسب «بدعتگذار» میزند. آمریکا نیز میخواهد همانند پیشینیان، «بدعتگذاران» را بر ستونهای افکار عمومی بینالمللی گره بزند و بسوزاند.
با این حال، اگرچه ایالات متحده و دستیارانش با ناامیدی فریاد میزنند که کشورها باید تکلیف خود را روشن کرده و یک طرف را بگیرند، اما نمیتوانند این واقعیت را بپوشانند که آنها هنوز در جامعه بینالمللی در اقلیتاند. ایالات متحده در آرزوی آن است تا تمامی جهان در پیروی از آن، روسیه را محکوم و تحریم کنند، اما بیش از ۱۰۰ کشور در اعمال تحریمها علیه روسیه دخالتی نداشته و ندارند.
قدرتهای بزرگ غیرغربی، ازجمله هند، برزیل، و آفریقای جنوبی، به امید تسهیل گفتوگو برای صلح و فرونشاندن درگیری در اسرع وقت، نگرش مشابهی با چین دارند. چرا؟ زیرا همه با ذهنی هوشیار میتوانند ببینند که تحریمهای شدید کمکی به حل بحران نمیکند. برعکس، آنها فقط هیزمی خواهند بود در آتش سوزان جنگ.
واشنگتن فریاد میزند که تنها حرکت «درست» علیه روسیه تحریم است. چنین تصوری، قضاوت و تجربه سیاسی کل جامعه بینالمللی را تحقیر میکند. اگر بتوان این بحران را صرفاً با محکوم کردن یا تحریم روسیه حل کرد، باید باور داشت که جامعه بینالمللی مطمئناً این کار را انجام میداد. اما وضعیت کاملاً متفاوت است. محکوم کردن روسیه یا اضافه کردن چند نام به لیست تحریمها، چیزی را درست نمیکند. در عوض، این تحریمها روابطی را که میتوانست ارتباط و میانجیگری بین روسیه و اوکراین را حفظ کند، قطع میکند. انجام چنین کارهایی باعث تضعیف بیشتر نقش وساطت در تسهیل گفتوگو برای صلح شده است.
واشنگتن با بسیج جامعه بینالمللی برای «محکوم کردن» روسیه و پیوستن به تیم تحریمهای آمریکا، هیچ صداقت یا ایدهای برای حل بحران روسیه و اوکراین ندارد. «جبهه متحدی» که از آن حمایت میکند، فقط برای تأمین منافع ایالات متحده است.
اکنون میخواهد برای ایجاد شکاف در روابط چین و روسیه، چین را برای «محکوم کردن» روسیه تحت فشار قرار دهد. اگر چین در برابر فشار مقاومت کند و این کار را انجام ندهد، آمریکا بهانهای برای سرزنش چین خواهد داشت. برای ایالات متحده بسیار ایدهآل خواهد بود، اگر چین در تحریمها علیه روسیه شرکت کند که منجر به فروپاشی روابط چین و روسیه میشود، و ایالات متحده را به راحتی به اهداف خود میرساند. به عبارت دیگر، ایالات متحده یک چاه کنده است و تصور میکند که چین باید به داخل آن بپرد. باید گفت که این «زرنگی» و قلدری بسیار جلف «آمریکایی» است. اما یک تفاوت اساسی بین منطق چین و منطق آمریکا وجود دارد. چین همیشه موضع و سیاست خود را بر اساس استحقاق و شایستگی خود موضوع تعیین کرده است.
چین هیچ منفعت شخصی در مسأله اوکراین ندارد و در عین حال که خواستار صلح و پیشبرد مذاکرات است، برای کاهش بحران انسانی تلاشهای واقعی انجام میدهد، که این خود کاملاً در تضاد با عملیات تحریکآمیز واشنگتن برای ارسال سلاح و اِعمال تحریمهای شدید است. این که چه کسی در سمت درست تاریخ قرار دارد؟ جامعه بینالملل خودش میتواند قضاوت کند و تعریف آن بر عهده آمریکا، آغازگر این بحران نیست.
خاطرنشان میشود که در ۲۰ مارس، سخنان کوین گنگ سفیر چین در ایالات متحده در طول یک مصاحبه ۹ دقیقه ای باسی.بی.اس. (CBS)، ۲۳ بار توسط مجری برنامه قطع شد. و این در حالی بود که در همان برنامه در آن روز، سخنان لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده و میچ مک کانل، رهبر جمهوریخواه مجلس سنای ایالات متحده حتی یکبار هم توسط مجری برنامه قطع نگردید. این بازتابی از فضای سیاسی در واشنگتن است، جایی که هر صدای مخالفی «بدعت» تلقی میشود. این خطرناکترین چیزی است که در وضعیت روسیه و اوکراین اتفاق میافتد.
* https://www.globaltimes.cn/page/۲۰۲۲۰۳/۱۲۵۶۴۶۸.shtml