قامت با شکوه ی آسمایی و شیر دروازه بار دیگر…

نویسنده: مهرالدین مشید به راستی که جهان بی وطنی دنیای سرد و…

مولانا عبدالرحمن جامی 

نورالدین عبدالرحمن بن احمد بن محمد جامی معروف به مولانا…

آیا این یک آدمیزاد است یا غیر آدمیزاد؟!؟!؟!

سنگ شکن خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما…

پس منظر اختلاف نظر رهبران طالبان و شکننده گی بقای…

نویسنده: مهرالدین مشید سیطره جویی ملاهبت‌الله و افزایش اختلاف میان جناح…

رهبران فراری

نوشته نذیر ظفر ما را به وحشیان زمـــــان رهبران فروخت خـــــود را…

کجاست

مادر دلسوز بی آزار و غمخوارم کجاست  مادر شیرین من از…

تبار گرایی یا تفوق خواهی تباری ؟

ساحه باقیمانده از آریانا ، خراسان و باختر که بنام…

لوکاچ؛ فیلسوف مجار، مورخ و تئوریسین ادبیات

georg lukacs (1885-1971) آرام بختیاری گئورگ لوکاچ، و دمکراسی سوسیالیستی شورایی. جرج لوکاچ(1971-1885…

په حکومت کولو کې بد، په خبرو کې بد او…

نور محمد غفوري جان کیری د امریکا د خارجه چارو پخواني وزیر هغه…

سروش واژگان 

رسول پویان  خـدا تا در نمـاد بنده یـی مصلـوب آدم شد  محـیط…

قلم آزادیخواه همچون باد وزان 

آقای "علی پاکی" (به کُردی: عەلی پاکی)، شاعر کُرد، زاده‌ی…

د نړیوال نظم سازماني بنسټونه

نور محمد غفوری (لومړۍ برخه) د لیکنو ددې سلسلې په پیل کې…

مارکسیسم دگم نیست، بلکه راهنمای عمل است

ترجمه – رحیم کاکایی میخاییل کارداسویچ کل جهان بینی مارکس اما دکترین…

د نړیوال نظم نورمونه

نور محمد غفوري په مخکنیو دریو لیکنو (نړیوال نظم او افغانستان،…

بازی طالبان با کارت قومی و سکوت مرگبار نخبه گان…

نویسنده: مهرالدین مشید هرگونه اعتماد به یک گروۀ تروریستی بزرگترین خیانت…

د نړیوال نظم اصول

نور محمد غفوري (د تیرو لیکنو په تسلسل) د (نړیوال نظم او…

چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی 

اگر ماه و خورشید را هم از آسمان پایین بیاورند هرگز دل به…

نړیوال نظم په کومو قاعدو ولاړ دی؟

نور محمد غفوري (د پخوا نۍ لیکنې په سلسله) څو ورځې مخکې…

جایگاه ی طالبان در معادلات سیاسی و استخباراتی در حال…

نویسنده: مهرالدین مشید آیا معادلات سیاسی و استخباراتی در منطقه در…

«
»

اختلال روحی و فکری

– دکتر بیژن باران

آیا ماده پیش از ایده پدید آمد؟ این پرسش تمدن 5هزار ساله را به کار و حرف تقسیم کرد. زیرا صنعت و شهرسازی با کار و مهندسی ماده به بهبود زندگی کنونی انجامید. دین با حرف وعده زندگی بهتر و عدالت را به آینده نیآمده موکول کرد. در انجیل، عهد جدید، یوحنا 1:1 از روی “حکمت یهودیت” در تورات، عهد عتیق، سفر پیدایش آمد: “در آغاز لغت بود؛” نه ماده. 

یعنی بجای واقعیت، ایده در فضا بود. فرض بر این بود که نویسنده کتاب مقدس وجود داشته؛ تا در تخیلاتش پیدایش جهان را ناشی از حرف انگارد. در اختلالات روحی، معادله ماده-ایده در هم ریخته؛ ایده، فکر، حرف بجای واقعیت نشینند. در زیست شناسی این یک اصل است: ساختار/ ماده نخست پدید آید؛ سپس کارکرد/ ایده. 

آسیب های ساختاری و کارکردی مغز در فکر، بیان، انگیزه، حال، خُلق، شخصیت، روحیه، داوری فرد تبلور یابند. آنها بر ادراک، احساس، پندار، گفتار، کردار، روابط، تصمیمگیری فرد در جامعه اثر گذارند. امور محرک یا نفسانی مانند هیجان، برخورد، برداشت/ امپرسیون، حوصله فرد گاهی مختل شده؛ بدگمانی، بدبینی، قساوت، توهم، ندیدن واقعیت، انزوا بر او سلطه یابند. آسیبها به سانحه، پس از بلوغ پدیدار شده؛ در رده رهبری جامعه، زیانهای تاریخی ببار آورند. 

باید راس دولت جواز صحت مزاجی، ذهنی، مالی، امنیتی از مرجع دولتی برای حکومت داشته باشد. این جواز حکومت را از آسیبهای روان-تنی دولتمردان مصون دارد. آسیبها در فکر و عمل تبلور یافته؛ بر تصمیمات، صحت مزاجی، کار اجتماعی اثر گذارند. آنها در زندگی خانوادگی، زناشویی، اجتماعی، سیاسی، هنری، کودک-پروری، خود را نشان دهند. هر اختلال علل ژنتیک و محیطی، عوارض سنی و اجتماعی دارد. علل آسیب اینها یند: ژنتیک، تصادم سر، تب شدید، مخدر تفریحی/ اعتیادی، الکل، دخانیات، اثر جانبی داروی نسخه ای، بدرفتاری محیطی، فاجعه، جیوه، سرب، جدیدا پلاستیک در خون. 

مبارزات 100 ساله ایران برای رسیدن به یک حکومت مدرن منتهی نشد. چرا ناهمزمانی با غرب نتیجه شد؟ روشنفکران ایران چند پاره با شجاعت، پیگیری، ایثار جان نتوانستند نتیجه مبارزات را به فرجام برسانند. علل اینهایند: دیوانسالاری 3هزارساله، عرفان، حضور استعمار، موقعیت سوق الجیشی نزدیک آبهای گرم جنوب، فقر و خرافات توده، نبود نهادهای صنفی و حزبی، استبداد شرقی عتیق. 

نخبگان آمریکا در 1776 با استقلال یک قانون اساسی تدوین کردند که تا سده 21 تداوم و شکوفانی اقتصادی را ببارآورد. نمونه دیگر اسراییل است که از 1948 در دمکراسی و شکوفانی اقتصادی است. ضعف تصمیمات رهبری محافل در سده 20 نرسیدن به آزادی را در ایران با قیاس به ترکیه، مکزیک، کره جنوبی؛ عدم رشد اقتصادی با قیاس با امارت، کویت، قطر را آشکار کند.

آسیب درونی و بیرونی 4 وجه دارد: جسمی، ذهنی، فکری، شخصیتی. جسمی از اختلال ژنیتک، نارسایی عضو، حمله انگلی، سانحه ناشی شود. دفاع بدن عمدتا ارثی بوده؛ شامل سامانه مصونیت است. استرس، تغذیه، خواب، بنیه بر مصونیت اثر گذارند. دفاع بدن تقاطع ژنتیک درونی، تغییرات بیرونی، توان روحی و فکری است. اختلال انفصال مداوم در عمل یک فرد است. 

اختلال ذهنی 70 تا شماره شده اند. آسیبهای مغزی ناهنجاری گفتار و کردار را در مشاوره مستمر و ام آر آی کاربردی تشخیص دهند. دارو، سبک زندگی، جریان برق/ ای سی تی، مشاوره، پرتوافکنی، سبک زندگی تعدیل شود. عمده آنها بقرار زیر اند: عصبی، نگرانی، خُلق، روان نژندی، شخصیت، غذایی، خواب، کنترل تکانه، جنسی، اعتیاد، شناختی، بیگانگی، عدم توسعه. اختلال ذهنی با بیعدالتی اجتماعی در کشورهای جهان بیشتر شود. در آمریکا سده 21 با گسترش کلان شهرنشینی با قیاس سده 16 سرخ پوستان، اختلال ذهنی بیشتر شد.

ادراک جهان علم متکی به نیمکره چپ مغز با کارکرد منطق، واقعیت گرا ست. علم در خدمت شکوفانی اقتصاد، سلامت مردم، بهبود طول عمر، تفریحات برای همه، سفر به ماه، مریخ، ناهید، ارتباطات همه جا، همه کس، هرزمان است. علم بر آزمایش، منطق، ادراک، ریاضیات، دانشگاه، جهانشمولی استوار است. جهان دین متکی به نیمکره راست مغز با کارکرد تخیل و گمان هم مبلغان هم پیروان است. حرف ایده آلیسم رنگارنگ است که در ادبیات، عرفان، تصوف، سیاست، هنر ریسیده شود. دین بر بیان، تخیل، گمان، ترس، گناه، پاداش، روایت محلی استوار است. 

خلجانات روحی و فکری عوامل مهم در گرایش به ایده آلیسم اند که دز خلاقیت، انگیزه، برداشت فرد هم دخیل اند. در سده 20 مشاهیر سیاسی، مدنی، جهانی چون گاندی، دکتر مصدق، لوتر کینگ، مندلا در پیشبرد جامعه در توزیع عادلانه سرمایه، مهم اند. دانشمندانی چون آینشتاین، پاستور، عظیموف، مندل، واتسون، کریک علوم را در خدمت مردم آوردند.

جامعه باز احزاب علنی، نهادهای مدنی، کانونهای فرهنگی دارد. در آنها شکوفانی استعدادها با گفتار و کردار فرد آفتابی و داوری شوند. طبیعت و جامعه فرد را به واقعیات ربط دهند. گفتار فردی در جامعه به لایه ای ترابری شده؛ در بازه زمانی به باور گروهی، گفتمان اجتماعی، فرهنگ سازی رسد. در جامعه بسته قهرمان انگاری، دوری از واقعیات، بدگمانی، تخیلات، عرفان بر فرد محفلی غلبه کنند. در محفل، باورهای امل با معیارهای مدرن ناموافق شده؛ فرد در قدرت خود را ناجی پندارد. 

در محافل مخفی، شبکه های مجازی، جامعه استبدادی رواج عقاید عرفانی زمینه تبلور آسیبهای مغزی اند. شخصیت در هاله قدرت فردی، مراد-مریدی، باند توطئه گر، نبود چک-بالانس رسانه ای قرار گیرد. نگرانی، توهم، خشم، احساس، ترس، 2قطبی نوسان خُلق بین افسردگی و سرخوشی/ مانیک بر فرد مستولی شوند. نمونه ها در سده 20 ایران: آیا تیرانی/ جباریت ناشی از اختلال ذهنی شاه در تقابل با حقوق بشر سیاست خارجی آمریکا، باعث شد که اعلان کند: حزب رستاخیز جانشین 2 حزب حکومتی اند. او فرمان به مخالفان داد با گذرنامه به خارج بروند. البته منافع فرد، گروه، قشر هم دخیل اند. ولی در قدرت، خودکامگی، جباریت، مطلقه گرایی تبلور شخصیت رجل سیاسی یا دینی اند. تفاوت امام با تریبون اپوزیسیون در پاریس با بر مسند قدرت در تهران تعامل خدعه گفتاری تمامخواهی با کرداری را نشان داد.

تبلور عرفان مرده پرستی، شیون، شهادت باشد؛ نه اقتصاد شکوفان و توزیع عادلانه کالا. توهم، آُسیب ذهنی در کتب در باره محافل سیاسی مخفی فراوان اند. در یاداشتهای ارزنده شاعر مجید نفیسی در باره باندبازی و انشعاب در پیکار، کیش شخصیت تقی شهرام، کتابهای دیگر سازمانها- عرفان، انزوا، آسیبهای ذهنی آشکارند. باید شرح تجربیات به علتیابی، استنتاج، قیاس جهانی، نقد آنها برسد. ولی چرا عوام دور فرد جاه طلب، زبانباز، متوهم جمع شوند؟ روانشناس برای پاسخ کمک کند. عوام حرفهای رهبر را با تخیل و عاطفه نه با دانش و منطق تفسیر کنند.

اصولا توهم، سادگی، باور خرافی عامه را از تجربه و منطق دور کنند. نمونه: توصیه شاعران به عدم اعتماد به حرف، تاکید بر عمل کرده؛ ولی توده نپذیرفته؛ به عوامفریب با وعده های توخالی رای دهند. بقول فردوسی: دو صد گفتار/ چو نیم کردار نیست. همه آنهایی که قطعی و نهایی سخن گویند، ممکن است شورشگر باشند. اما به معنی واقعی کلمه انقلابی نیستند. درون خودشان خودکامگی را حمل ‌کنند. ه. بهار، فیسبوک 080323 عمده ترین ضعف در این افراد عدم خودشناسی، واقعیت قدرت، طبقات، جامعه، سرمایه جهانی. 

الگوی خرافه زدایی را حتی با زور هم مانند 70 سال حزب حاکم شوروی نتوان یافت. تنها با روند صعنتی، ایجاد احزاب، فعالیت سندیکاها مانند اروپای شمالی خرافه از قوه حاکمیت زدوده شود. البته ترسهای فردی هنوز دینوران را در آنجا خداباور ولی منطقی در امور اجتماعی و کمک به همنوع کنند. در خاور میانه خداباوری عجین است با استبداد. حتی عدم فقر در امارات، عربستان، قطر هم به آزادی نیانجامید.

از بقایای امل پیشامدرن در خاورمیانه تضییع حقوق زنان، حرافی، قطعیت اند. زیبایی ِ زنانه دشمنِ تحجر مردانه است. اشپربر ۱۹۰۵–۱۹۸۴ رمان‌نویس اتریشی- فرانسوی، شاگرد آلفرد آدلر، معاصر سارتر، دوست کامو و برشت بود. او کتب نقد و تحلیل جباریت، روانشناسی جباریت، قطره اشکی در اقیانوس را نشر کرد. او نشان ‌داد: رّد قطعیت پیش‌شرط تفکر مدرن است.

شخصيت و رفتار انسان بالغ تا 6 سالگی شکل گیرد. پرورش، آموزش، ترویج اصول مدرن در رسانه ها، تربیت خانوادگی و مدرسه را اشپربر تاکید کرد. لذا وراثـت امر ثانوی بر محيط است. از اینرو در ولایت، واهبیت، طالبان کنترل آموزش به عهده مجتهدان است. او گفت: «ادراك ذهني يا فهم شخصي واقعيت» که سوگیری تربیتی دارد؛ مهـمتـر از خود واقعيت انگاشت. «واقعيت شخصي» برای تفسیر جهان پیرامونی اینها را در بر دارد: ادراكات، افكار، احساسات، ارزشها، باورها، تعصبات، سوگیریهای محیطی.

اشپربر ۱۹۰۵–۱۹۸۴ نوشت: قدرت بيش از حد و طولاني مدت حتي شريفترين آدمها را بـه فسـاد مي كشد. او با تحلیل رفتار دیکتاتورها، نتیجه اعمال شان، اصول روانشناسی، قیاس با منتخبان، پیش بینی کرد: هیتلر خودکشی خواهد کرد. او در برلین پیش از آوریل 1945 با هفت تیر خودکشی کرد. ایدی امین، صدام، قذافی، بن علی، شاه عاقبتهای گوناگون داشته؛ ولی هیچ نظام جباری ارثیه مستدام نداشت. د

کتب اشپربر از دهه 1960 به فارسی برای آگاهی و رفع خودکامگی کافی نیستند. صنعتی نه دولتی شدن کشور و تشکیلات حزیی، سندیکایی، مدنی، محیطی هم باید باشند. چون شوروی و چین صنعتی شدند. ولی در نبود تشکیلات صنفی و مدنی به چند حزبی نرسیده اند- مدل اسکاندیناوی. فرد قدرت طلب در سازمان برای آن کوشد. 

وجود کتب آرنت، اشپربر، هابرماس بفارسی از 30-40 سال پیش نشان دهد که جامعه ایران به غرب شباهت نداشته؛ برعکس اسپانیا، پرتغال، یونان. تفاوت ایران با غرب در نقش عرفان و رانت دولتی است. در سده 21 با وجود اینترنت، دسترسی به جهان آزاد نسل دهه 80 ایران را از گذشته جدا کرده؛ به فرهنگ کنونی جهانی وصل کرد. این نسل را با حقوق بشر در جهان آشنا کرد. آنها تفاوت فرهنگ حاکمیت را با فرهنگ جهانی دیده؛ “برای زندگی معمولی”، بقول  شروین حاجی پور فعال شدند. چماق، تزویر، فساد، اختلاس حاکمیت آشکار شدند.

اختلالات ذهنی در استبداد زوایای دیگر دارد که در جامعه باز نیستند. استبداد از کودکی تا بلوغ و پیری رفتار را محدود کند. خط بین حقیقت، واقعیت، عدالت، قدرت را مخدوش کند. واقعی را نمی توان چالش کرد؛ ولی حقیقی را می توان چالش کرد. زیرا حقیقت با فاکتها ساخته شده؛ لذا فاکتها را می توان چالش کرد تا صدق و کذب آنها آشکار شوند. ژاک پرور شاعر برگهای خزانی از فرانسه گفت: زمانی که حقیقت آزاد نیست؛ آزادی حقیقت ندارد. بوهر 1885-1962 فیزیکدان دانمارکی گفت: حقیقت و وضوح مکمل همند. هربرت مارکوزه گفت: آزادی تلاش خردمندانۀ آدمی در جستجوی علت حادثه هاست .

پس ‬دشمن تراشي، دشمن انگاري هر کس که با ما نيست، وعده سر خرمن را جباران تبلیغ کنند. اشپربر با دسته بندي ترس نشان داد که ترس نهفته در وجود شان برای تهاجم به دشمن بسیج شود. این رفتار را غریزه بدوی آمیگدال فرار- قرار سازد. او با تحليل :‬روانشناختي رفتار جباران، این گفته افلاطون را اثبات کرد ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬«هر کس مي تواند شايسته صفت شجاع باشد، الا فرد جبار.» 

‬‬‬‬‬‬فرق واقعیت موجود و حقیقت پذیرفته چیست؟ واقعیت مانند کشف از پیش موجود قاره استرالیا و یافتن حقیقت از فاکتها مانند مدارات سیارات بدور خورشید است. واقعیت اصیل است؛ با قدرت رابطه ای ندارد. واقعیت از آغاز جهان بوده؛ ولی حقیقت آنست که ثابت شده است. واقعیت منجر به حقیقت شود قدرت حقیقتف واقعیت، عدالت را مخدوش کرده؛ نیازمند نقد نه ستایش است. حقیقت- واقعیت، فاکت، حادثه پذیرفته شده است.

حقیقت را فاش کردن عدالت است. مورد اصلی البته ربطی به این ندارد که حقیقت از هر نوع سیستم قدرت جدا شود چیزی که تنها موجب دردسر است، چرا که حقیقت اکنون خود نیز قدرت است. زمانی به خوبی فرد میتوان اطمینان داشت که در مسند قدرت هم خوب باشد. حرف نیچه به فرد در قدرت نیز تعمیم یابد: “ﻣﺮﺩﻣﺎﻥِ ﺧﻮﺏ، ﻣﺮﺩﻣﺎﻥِ ﺿﻌﯿﻒﺍﻧﺪ. ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻮﺏﺍﻧﺪ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﯼ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﻗﻮﯼ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ.”او نیز گفت: پرسش سیاسی در مورد اشتباه‌ها، تصورها، ذهنیت‌ها، آگاهی فراموش شده یا ایدئولوژی نیست، پرسش خود حقیقت است.

در محفل جباريت فرد نهفته، ولی در قدرت او را به استبداد کشاند. این نوع فرد حتی به قتل فرزند و خویشان برسد. نمونه: آخوند محمدی گیلانی و اعدام 2 فرزندش، نادرشاه و پتر کبیر و شکنجه و قتل پسرش. در همه سطوح قدرت در مقام پدر، برادر، شوهر، معلم، رئيس اداره، ائمه جمعه، گشت ارشاد، بازجوی زندانی، فراجا/ فرمانداری انتظامی جمهوری اسلامی، شوراهای استصوابی، لباس شخصیها، آخوند خودی نمود دارد. تبعیضات با دین هم پاک نشوند. بقول مولوی عبدالحمید: ملت ایران رنگین‌کمانی است اما نگاه دینی بین اقوام برابری و مساوات برقرار نکرد. 

اما وقتي توده ‬ها با گرایش جباریت در نماز جمعه پشت جباری او را حمايت کنند، آنها چون براده آهن در میدان مغناطیس جذب يک قطب یا حاکم جبار شوند. در دور بعدی، آنها در ارکان سرکوب، معترضان قانونی را از میان بردارند. در کمیته های محلی آغاز انقلاب 57 ایران، اعضای ریشو نخاله به رهبری کمیته های محلی رسیده؛ تا جباریت و فسادشان برملا شدند. د‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

خودكـامگي تنهـا در برگيرنـدة شـخص خودكامه و گروه همدستانش نيست، بلكه فرمانبرداران، زيردستان، قربانيان خودکامه را نيز در بر گيرد، يعني عناصري كه او را به اين مقام رسانده اند. سامانه مطلقه مضر برای پیشرفت جامعه است؛ ولی عدم صحت ذهنی خودکامه مزید بر علت شود. ديکتاتور نیاز به جامعه و دولت برای تبلور شخصیت خود کامه، مستبد، جبار دارد. نیز رفتار اعضای فرصت طلب، قلدر، دسیسه گر مکمل خلق و خوی جباريت اند. خامی مردم، تهدید خبرنگاران، سانسور هم مزید بر.علت شوند. براي زدودن خودکامگي و ديکتاتوري‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ از جامعه باید قانون، رسانه ها، قوه قضا توانمند باشند.‬‬‬

بايد آموزش دبستانی بر رفع تبعیض، ضعیف- آزاری، نوعدوستی استوار شود. نمونه: فاشیزم جمهوری آلمان و سلطنتی ژاپن پس از ج ج 2 به دمکراسی/ چند حزبی. روابط اجتماعی از 3 هزار سال دیوانسالاری به اکنون رسیده اند. چارچوب ذهنی و نظام ارزشها را مناسبات قدرت سیاسی کنونی تعیین کنند. ادلر نوشت: چارچوب ذهني و نظـام ارزشـي انسـان، هماهنـگ بـا روابط اجتماعي اوست. 

در جامعه رو به رشد، تغییرات سریع، پیش بنیی ناپذیر، تحت شرایط جهانی سرمایه، بازار، فنآوری اند. این سرعت مرور برنامه تحصیلی اصول جهانی دولتهای مدرن که متخصصان آموزشی و حزبی آنرا دارند را مدام کند. شناخت اختلال رفتاری، شخصیت دو قطبی، خودشیفتگی ناسالم‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ کمک به کادر تالیف کتب و برنامه پرورش تحصیلی نکنند.‬‬ اوضاع جهانی چون جنگهای 1 و 2، اعراب و اسراییل، حمله به اوکراین، بازار کالا، قحطی، کمبود غله، امراض مسری، مسایل امنیتی را حاد کنند.

چرا در نظر دادن اقلیتی جنبه مثبت را عمده کنند؛ اقلیتی دیگر جنبه منفی را؛ اکثریتی نظری ندارند؟ سوای امر مورد نظر، روحیه و شخصیت در نظر فرد دخیل اند. اختلال شخصیتی جداگانه بررسی شود. منحنی کار اجتماعی مردم، محور عمودی، در برابر % جمعیت، محور افقی، از روی آمار سنجش رفتار مردم ساخته شود. 

این منحنی یک توزیع آماری زنگوله ای، لاله ای، فنجانی، هذلولی را نشان دهد. این منحنی 2 اقلیت کناری هر کدام 10% و یک اکثریت مرکزی 80% دارد. اقلیت اول با اختلال حاد در جامعه به خشونت، جنایت، اعتیاد، بزهکاری مبادرت کنند. آنها در پردیس بهزیستی بوده؛ گاهی به خود و دیگران صدمه زنند. شدت و ضعف مرض برخی را در زندان، تیمارستان، حاشیه جامعه انداخته؛ یا در پناه خانواده، آزاد، گیر نیافتاده اند. 

اقلیت دوم با اختلال ملایم، در کارهای ذهنی مانند موسیقی، آخوندی، مسند سیاسی، نویسندگی، خبرنگاری، استادی، وکالت، هنرپیشگی، نوازندگی، ورزش، مهندسی، بهداشتی، بنایی، بازار فعالند. برخی از آنها با مشاوره، دارو درمانی، سبک زندگی سالم به کار ادامه دهند. اکثریت جامعه در بخش مقعر میانی به کار یدی، کشاورزی، خدمات، معدن، صنعتی، کسب پرداخته که رفتار متعارف، معمولی، عادی دارند. چند تعریف: ذهن نرم افزار برای سخت افزار مغز یعنی محتوای اطلاعاتی آن است.

روحیه تراز هورمونی مغز برای ادراک، درد، باور، تمنا، انگیزه، هیجان، حافظه است. اختلال روحی/ ارگانیک یا ذهنی با ناموزونی هورمونی بر رفتار روزمره فرد اثر کند. ناهنجاری پذیرفتنی در کلینیک در شناخت، خُلق/ مود، فکر، تنظیم هیجان/ ایموسیون فرد است. روان نژندی/ سایکوسس اینها یند: هذیان، توهم، پریشانی؛ روانپریشی، 2 قطبی، جنون، اضطراب، وسواس عجول، جبری، ویرشی. برخی آسیبها در کودکی در ارتباط با محیط و بزرگسالان روی داده؛ حفظ توجه را مشکل کند. مجموعه‏ علايم نوعي را سندرم نامند که در پي مواجهه با رویداد ناگوار پيدا شود. در سندرم پسا سانحه، رفتارهای بیش فعالی و تکانشی از فرد سر زند.

فکر ایده، عقیده، شمای ناشی از روند ذهنی اندیشیدن، نه خط خطی کردن کاغذ است. اختلال فکری افت، فراموشی، عدم کنترل پندار، گفتار، کردار ناهنجار، ارتباط با محیط به درجات کم تا زیاد است. مشغله فکری وسواس آزار دهنده است. بیش از ۸۰ % بیمارن معتقدند این افکار منطقی نیستند. با استرس تشدید شده؛ بسیار متنوع است. ریشه در ژنتیک/ وراثت دارد. 

آسیب وضع فکری، هیجانی، عدم رابطه با واقعیت است. درجات ضعف و شدت دارد. علائم اختلال فکری: عدم کنترل در فکرها، بیان درهمریخته، پراکندگی، پرت و پلاگویی، نامناسب، بیرابطه با اوضاع، نامنطقی، بلوکه، حاشیه پردازی، تکفکری، تو نخ چیزی، بلاک شدن در بیان، ضعف بیان، هذیان، حرفهای قاطی پاطی، جزییات بی اهمیت، نپرداختن به امر اصلی، جهش از یک امر به امری دیگر، کلام بدون ساختار دستوری، تداعی صدایی/ قافیه، پرتی، شاخه و برگ، روده درازی، طفره از اصل مطلب. 

شیدایی، اضطراب، هراس در اقلیتی زندگی اجتماعی شان را مختل کنند. آنها فکر منفی، وسواس پنداری/ فکری، ذهن خوانی دارند. برخی در گفتگو، کوشند فکر را خوانده، حدس زنند که طرف چه فکری، نیتی، داوری درباره شان دارد. گاه یک رویداد ناچیز را در ذهن به فاجعه بزرگ تبدیل کنند.

درمان دارویی و غیردارویی کنترل افکار اینهایند: ترک عادت، کار، ورزش، پیاده روی، شنا، مطالعه، یادداشت احساس، تعامل با افراد سالم، گوشیدن به موسیقی آرام، روزانه نویسی، درج افکار مزاحم، مشاوره، کاهش استرس، شوق/ هابی مانند گلکاری، تفریح/ تخته نرد، شعر، ادبیات، توجه به امور مثبت. موسیقی شاد مغز را فعال کرده؛ غم مغز را خمود کند.

‬‬‬‬‬‬فوکو گفت: مشکل‌ سیاسی روشنفکر نه بنا بر “علم و ایدئولوژی” بلکه “حقیقت و قدرت” باید باشد. روشنفکر معتقد است محتوای ایدئولوژیک سیاسی ش در پیوند و وحدت با علم هست. برای او موضوع تعیین‌کننده و با اهمیت سیاسی این نیست که از محتوای ایدئولوژیک سیاسی باور خویش انتقاد کند یا اطمینان دهد که نظر علمی خودش آمیخته و گره خورده با یک ایدئولوژی درست و منطقی است. بلکه وظیفه‌ی او که اهمیت سیاسی هم دارد، این است تا امکان‌هایی را که موجب دستیابی به سیاست قدرت ند به طور منطقی فراهم و امن کند. 

موضوع و مسأله این نیست که آگاهی و معرفت مردم یا آن چه در مغز و ذهن ‌شان ‌گذرد، را تغییر داد؛ بلکه باید سیستم و روش‌ سیاسی- اقتصادی، سیاسی و نهادی تولید حقیقت را تغییر داد. او گفت: “قدرت همه جاست. آنجا که قدرت است، مقاومت باید باشد. دانش قدرت است.” او قدرت را از سده 17 تا 20 در فرد، خانواده، مدرسه، جامعه، دولت در غرب بررسی کرد. تکامل قدرت آخته به قانومدار در سطوح گوناگون انجام شد. 

رابطه قدرت و دولت را آرنت، وبر، فوکو بررسی کردند. هانا آرِنْت ۱۹۰۶ – ۱۹۷۵ فلسفهٔ سیاسی تاریخ ‌نوشت کتب فراوان در باره جباریت نوشت. آرنت اقتدار را در جامعه مدرن غربی مطرح کرد. در خاور میانه بقایای جوامع پیشامدرن مسایل ویژه خود را دارند. مهمترین آنها تبعیضات بضد زن، اقلیتها، اقوام، همسایگان اند. در مثل فارسی قدرت در عدم سلوک 2 انسان دخیل است: ده درویش بر گلیمی بخسبند و دو سلطان در اقلیمی نگنجند.

ناپلئون گفت: هيچ چيز به اندازة ضعف و حقارتي سلطه جو نيست كه با زور و خشونت حمايـت شود. هرتا مولر صاحب نوبل ادبیات در باره استبداد و خفقان سیاسی نوشت. در فارسی چند واژه مترادف اند: اقتدارگرا اجرای بی چون و چرای منویات راس قدرت با دور زدن مجلس است. 

مطلقه راس قدرت تابع قانون نیست. استبداد حکومت فردی. جباریت، خودکامه حکومت خشن و ستمگر یک فرد. دیکتاتور حکومت غیر مشروطه فردی نامسئول بر فراز قانون است. دیکتاتوری پرولتاریا در شوروی دیکتاتوری گروه سیاسی/ کا گ ب در شوری سابق بود. دمکراسی در مجلس نمایندگان انتخابی، ادواری، با تفکیک 3 قوه، حاکم بر اقلیتها ست. 

پاکدستی دکتر مصدق با رشوه گیری وثوق الدوله را تاریخ قضاوت کرد. از تجربیات خود در کنفدراسیون هم نمونه ها باید آورد. باید گفتار فردی به فرهنگ واژگانی و آموزش اجتماعی منجر شود؛ تا رفتار به سنت و قانون فرمولبندی شود. اجرای سنت و قانون بخشی از فرهنگ جدید را سازند. نمونه: منع خشونت، استبداد، اعدام به شعر درآید. مردم آن را ترویج و زمزمه کنند. در انقلاب یا اصلاحات قدرت سیاسی جدید به قانون عدالت و رفع اعدام انجامد.

منابع. ‏2023‏/03‏/19 فاکتها از ویکی پیدیا با ویراست آورده شده اند.

فوکو: حقیقت و قدرت، برگردان: عباس شکری -عصر نو 7مارس 2017

https://asre-nou.net/php/view.php?objnr=45553 اختلال فکری در شعر بیژن باران 

Catatonia مات 

Electroconvulsive therapy تراپی شوک برقی

Emotion هیجان 

Hobby شوق 

Mood ُخلق 

Mind ذهن 

Psychosis روان نژندی