تاریخچه ی ضرب المثلها و حکم
دوکتور فیض الله نهال ایماق
باید گفت که فولکلور – خزینه ی ملی یک کشور است ، باید خزینه ی ملی را تا حد توان نگهداشت.اگر ثروت فولکلوریک درج و نشر نشود، در اثر گذشت زمان از دست میرود.
بر شما معلوم است که ادب شفاهی پهناهی گسترده دارد. و مطابق نظریات دانشمندان به چهار دسته تقسیم شده است .
۱ – داستانها؛
۲- اشعار و نشیده ها؛
۳- سرود ها و بازیهای کودکان؛
۴ – أمثال و حکم.
این را هم نباید از یاد برد که ادبیات شفاهی گونه های زیاد و چهره های مختلف دارد . از طرف دیگر، عین دوبیتی یه عین افسانه و چیستان در مناطق مختلف وگاهی در عین منطقه و حتی در یک قریه ، با تفاوت های اندک شنیده و گفته می شود . حقیقت آنست که عین داستان یا نشیده از سینه یی به سینه یی منتقل می شود و این خود سبب تغییر یافتن آن می گردد. و از طرف دیگر عین نشیده که امسال در یک نقطه ی مشخص شنیده شود ، بعد از چند ماه یا چند سال در نقطه ی دیگر فرسخها دور از نقطه ی اولی با تغییرات و گاهی با اصطلاعات سودمند شنیده میشود. و در اثر موجودیت تماسها و ازدواجها از یک زبان به زبان دیگر منتقل می شود . و آنانیکه به دو زبان بلدیت دارند وسیله ی این انتقال می شوند.
چناچه داستانهای اوزبیکی و تورکمنی با هم، جهاتِ مشترک دارند و گاهی عین داستان که به زبانهای پشتو یا دری در یک ناحیه ثبت می شود در ناحیه ی دیگر با تغییرات، در زبانهای اوزبیکی یا قرغیزی و یا در زبانهای نورستانی یا بلوچی کشف می شود .
گذشت زمان نیز در مندرجات ادبیات شفاهی تاثیر بزرگی دارد. واین خود یکی از دلایل لزوم قطعی درج و ثبت اشکال آن در أوقات مختلف می باشد .
ضرب المثلها
در بالا گفتیم که أمثال و حکم جزٔ چهارم فولکلور و ادب شفاهی مردم ماست.
ضرب المثل ، سخن کوتاه و مشهوری است که به قصه ای عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره می کند و جای توضیح بیشتر را می گیرد که در این بخش به بررسی تاریخچه ضرب المثل می پردازیم.
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این
تاریخچه ضرب المثل هایی راکه باعنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم
خود ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم تاریخچه ضرب المثل چیست.
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه شده است.
به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن کلمه ن «مثل« عربی است و کلمه ی فارسی آن « متل » است و در زبان اوزبیکی نیز ضرب المثل یا مقال گویند. ».
در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند.
هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد ودر زبان اوزبیکی و فارسی / دری و پشتو نیز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد.
ضرب المثل در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند.
بررسی نظر کارشناسان در مورد ضرب المثل:
دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند. گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی انجام و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است.
: علامه علی اکبر دهخدا در مقدمه امثال و حکم چنین می نویسد
در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها را «مثل» ترجمه کرده اند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هائی که برای آنها نوشته اند مقنع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد .
محقق معروف ارچیر تایلور که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.
فرید ریچ سیلر أمثال و حکم را چنین تعریف می کند:
سخنان برجسته، روشن و پند آمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است . ضرب المثل سخن کوتاه و مشهوری است که به قصه ای عبرت آمیز اشاره می کند
تاریخ پیدایش امثال و حکم
آنچه به صورت علم در تاریخ ثبت شده است، اندیشه پیشگامان فلسفه در صدها سال قبل از میلاد مسیح است. فلسفه قبل از سقراط ناظر بر علوم طبیعی بود و با اخلاقیات و دین و آئین مردم و سایر اعتقادات فکری و تربیتی آن دوران، کاری نداشت. فلاسفه تمام کوشش و توان خود را به بحث و بررسی در موردعلوم مادی و فعل و انفعالات طبیعی نموده و توجه خود را صرف علم الاشیاء می کردند.
آنچه جزو علم و دانش آن زمان محسوب نمی شد اخلاقیات و اصول اخلاقی و آراء معنوی جامعه بود. علی رغم بی توجهی به این مهم، از بدو تشکیل اجتماعات شهری و تمدن های باستانی، حتی قبل از ظهور ادیان بزرگ، انسان ها به ضرورت اخلاق و ادبیات و فرهنگ وابسته به آن پی برده و به اهمیت آن در زندگی خود، آگاهی داشتند. امثال و حکم نیز قبل از طبقه بندی علوم و قرن ها پیش از ظهور فلاسفه، وجود داشته است.
انسان اجتماعی، از تشخیص میان خوب و بد عاجز نبوده است و بر اساس تجربه و برخورداری از اساطیر و داستان های موجود، طبق نیاز و شرایط خود، به ساختن ضرب المثل وعبارات و اصطلاحات اخلاقی پرداخته است. افکار سقراط در توسعه و رشد اخلاق نقش عمده دارد. وی اخلاق را مهم تر از سایر بخشهای علوم و به طور کلی فلسفه نظری می داند. سیسرو گفته است که سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد.
شاگردان سقراط یعنی ارسطو و افلاطون دنباله بحث اخلاق را گرفته و به آن شکل علمی و فلسفی دادند. علم اخلاق به خصوص مرهون مساعی ارسطو است که برای آن اصول و مبانی قائل شد و این قواید را در دسترس مردم قرار داد.
براساس متون تاریخی اولین بار ارسطو به جمع آوری امثال و حکم و تحقیق علمی آن اقدام نمود که متأسفانه رساله او بنام «امثال و حکم»، از بین رفته است. در یونان باستان فلاسفه، شعرا و نویسندگانی در آثار خود، آن را به عنوان بخشی از ادبیات، هم ردیف امثال سایره قرار داده اند. نویسندگان و فلاسفه رومی مانند:پلاتوس، ترِنس، هوراس و سیسرو هم نوشته های خود را مزیّن به امثال و حکم نموده ولی هیچ کدام به جمع آوری یا تحقیق در پیرامون آن نپرداخته اند، ضمن اینکه اکثر مثل های موجود در ادبیات رومی، متکی بر امثال و حکم یونانی است که بعدأ اروپائیان به ترجمه آن ها اقدام نموده و به گنجینه فرهنگ عامیانه خود غنای بیشتری دادند.
نویسندگان معاصر نیز با استفاده از ضرب المثل در آثار خود چهره ای طنزآمیز به ادبیات بخشیده اند. نویسندگانی چون برتولت برشت، گونتر گراس، مارتین والزر، اریش کستنر، هانس ماگنوس انسنبرگر و هاینریش بل در آلمان و صادق هدایت، محمدعلی جمال زاده، علی اکبر دهخدا، ایرج میرزا و عارف قزوینی و هنرمندان دیگر در ایران، ستارگان درخشان ادبیات و فرهنگ مردمی هستند .
آقای دهخدا ضرب المثل های فارسی را در چهار مجلد گرد آوری نموده و در اختیار مردم قرار داده است أفغانستان اؤزبیکلری تاریخی ، ادبیاتی ، فولکلوری و اینیقسه مقاللری باره سیده، چیت ایل عالملری نینگدر باره ی تاریخ ، ادبیات ، فولکلور اوزبیکان افغانستان ، به خصوص ضرب المثلهای این مردم، علمای جهان از جمله دانشمند سویدنی به نام گوناریارینگ در مقاله ی خویش ، برای اولین بار شرایط زنده گی ، تعداد نفوس، مدنیت ، عرف و عادات ، فولکلور و اتنا گرافیه مردمانی را در شمال کشور زنده گی دارند ، معلومات مفصلی ارایه نموده است.
منبع : ( خلق در دانه لری- در دانه های خلق ) مؤلف و مترجم : ف. ایماق، سال ۱۳۵۰ ، کابل).
پروفیسر امریکایی به نام ایلیزه لاوده سیر تاوستس ، در مقاله ی خویش در باره فولکلور ، عرف و عادات اوزبیکان أفغانستان ، قبل از اسلام معلومات داده است .
از جمله ی منابع سرشار و قدیمی ادبیات شفاهی تورکی از جمله اوزبیکی ، یکی هم دیوان جاویدان و فنا ناپذیر ( لغات الترک ) اثر محمود الکاشغری است که در آن أنواع مختلف سرود ها ، اشعار حماسی و ضرب المثلها شامل می باشد.
نوشته و آثار دانشمندان اوزبیکستان در باره فولکلور، از جمله داکتر عارف عثمانوف، توره میرزایوف، عبدالله یوف ، محمد علی قوشماقوق، عبدالرحیم منانوف ، رحمان خواجه انعام خواجه یوف ، س. اسد الله یوف ،ن. معصومی ، و.م. خالوف، أنور اسماعیل اوف، ا.ش. منصوروف، ع. هیت متوف ، شاه میرزا توردیموف و دیگران قابل قدر می باشد.
ضرب المثلهای دری أفغانستان- تحقیق و تالیف دوکتور عنایت الله شهرانیست. این اثر گرانبها در سال ۲۰۰۱ ترسایی در شهر سویدن استوکهولم اقبال چاپ یافته است . در این کتاب بیش از هفت هزار ضرب المثل گرد آوری گردیده است.
همچنان داکتر شهرانی کتابی را به نام ( پشتو متلونه ) یا ( أمثال او حکم ) در کابل تالیف و طبع نموده است.این مجموعه ی ضرب المثلهای دوکتور شهرانی در زبان پشتو، ضخیم ترین أمثال پشتو را در أفغانستان تشکیل میدهد.
مرحوم آزاد شاعر کابلی زیاده از نیم قرن پیش مجموعه ی ضرب المثلهای کابل را تهیه کرده بود که خیلی ارزنده بود . یک قسمت آن به همت مرحوم محمد عثمان صدقی هنگامی که مدیر روزنامه ی انیس بود درسال ۱۳۲۶ خورشیدی در هر پنجشنبه در روزنامه ی انیس چاپ میشد .
مجموعه ی ضرب المثل که به خط مرحوم مولانا خال محمد خسته تحریر یافته بود زیادتر آن شکل ضربالمثلهای شعری را دارد، توسط آقای عبدالقدیر پور غنی شاعر غزلسرا جمع آوری گردیده بود .
فهرست ضرب المثلهای دری أفغانستان که آقای دوکتور محمد تقی مقتدری ترتیب داده بودند در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در تهران طبع گردید.
مضمون دنباله داری در مورد ضرب المثلها از آقای دوکتور اسد الله شعور در مجله فولکلور مشاهده میشد.
داکتر شعور کار های زیادی را در قسمت ادب عامیانه ی دری و اوزبیکی نیز انجام داه اند. داکتر شعور همچنان سرود های اوزبیکی یازی و زیبا را نیزجمع آوری نموده ، به زبان دری و انگلیسی ترجمه کرده اند.
شنیدیم که جناب آقای آصف فکرت ضرب المثلهای هرات را گرد آوری نموده به طبع رسانیده اند.
کتاب های دیگریکه در سطور قبل از آنها یاد نگردید عبارت از« گلدسته های تورکمنی » تالیف آقای پیغمبرقل که به سال ۱۳۶۲ در کابل به طبع رسیده است و کتاب دیگری به نام « أفغانستان اوزبیکلری نینگ ضرب المثللری و مقوله لری » تالیف داکتر عارف عثمانوف که در سال ۱۳۵۹ در کابل طبع گردیده است.
این قلم ( ایماق ) نیز از خورد سالی به جمع آوری فولکلور اوزبیکان أفغانستان علاقمند بودم. ادب شفاهی که طی سی سال از صفحات شمال کشور جمع آوری کرده بودم، به شکل یک کتاب درآمد.در این اثر اشعار فولکلوریک ، دوبیتی ها ، سوزوان « چهاربیتی های دل انگیز یازی و زیبا» سرود ها و بازیهای أطفال، چیستانها ، داستانها، افسانه ها و أمثال و حکم با ترجمه ی دری جا گرفته است .
نام کتاب به نام « خلق دُر دانه لری – دُر دانه های خلق » نامگزاری شده بود . این اثر در سال ۱۳۵۵ جایزه ی ( خوشحال خان ختک ) وزارت اطلاعات و فرهنگ را از آن خود کرد و در سال ۱۳۵۹ از طرف
وزارت مذکور به تعداد یکهزار جلد به طبع رسید .
این اثر در سال ۱۹۸۶از طرف نشرات غفورغلام به تیراژ ده هزار جلد به خط سریلیک درشهر تاشکند و دو بار هم در شهر مزار شریف از طرف اداره ی همکاریهای جهانی به نش نشر رسید .
گفتنیست اینجانب در سال ۱۹۸۷ عیسوی از رساله ی علمی خود تحت عنوان « سرود های عامیانه اوزبیکان أفغانستان » دفاع نموده دیپلوم دوکتورا را به دست آوردم .
رساله ی علمی دوکتورا ی من در سال۱۹۸۷ به زبانهای روسی در تاشکند و در سالهای ۲۰۱۰ و ۱۳۹۳ به زبان اؤزبیکی در تورنتو ی کانادا و کابل أفغانستان به طبع رسید .
کمینه در سال جاری به یک کار علمی فولکلوریک دیگر نیز دست زدم. یعنی از کتاب چاپ شده ام به نام ( در دانه های خلق )، ضرب المثلهای اوزبیکی را که در ۱۳۸ صفحه کتاب مذکور به چاپ رسیده بود ، بیرون نویسی کرده ، در یک مجموعه دیگر تحت عنوان ( اؤزبیک خلق مقاللری – ضرب المثلها ) شامل ساخته ، همچنان سایر ضرب المثلهای مردم اوزبیک زبان را نیز از مجازی جمع آوری و برای استفاده ی علاقمندان ادب شفاهی به خصوص أمثال و حکم ، بر آن مجموعه افزودم.
باید گفت اکثر ضرب المثل های که تاکنون اقبال چاپ یافته است ، چون ضرب المثلهای دری أفغانستان اثر داکتر شهرانی و ضرب المثلهایکه در کتاب این قلم به نام دردانه ها ، به شکل الفبا تهیه و ترتیب گردیده است . اما ضرب المثلهای که در کتاب در دانه ها ، به حروف کریل در تاشکند و مزار شریف به نشر رسیده بود ، از نگاه موضوع ردیف بندی شده است.
باید اضافه کرد که کتاب ضرب المثلهای تورکی اوزبیکی این قلم نظر به موضوع ردیف بندی گردیده ، به ۶۷ دسته تقسیم شده است.
در این مجموعه فقط أمثال و حکم اوزبیکی جمع آوری گردیده است. اگر خواست خداوند ( ج) بود، به ترجمه ی آن به زبان دری نیز تلاش خواهیم کرد.
با تقدیم احترامات مزید
دوکتور فیض الله نهال ایماق
تورنتو – کانادا