جهان بی روح پدیداری دولت مستبد
دولت محصولی از روابط مشترك المنافع اعضاء جامعه می باشد٬ که دولت حکومت می کند به اساس قانون٬ و اصول حاکم قوانین چون اعلامیه های حقوق بشری و ارزش های جامعه٬ در صورت مجلس یا شورای منتخب مردم٬ برای مردم٬ ضرورتي به تصويب و نوشتن قوانین در ماده ها نیست. اما در افغانستان عرف سیاسی این می باشد که قوانین تصویب و نوشته و در جریده رسمی همگانی می شود. جان کلام در صورتCommon law یا حقوق نانوشته و یا حقوق مدون همانا نوشته شده عبارت از: کسی بالاتر از قانون نباشد.
آسیب موجود در جامعه سیاسی افغانستان یعنی عدم یا فقدان ارتباط الاذهان اصول حقوق با افکار مردمی است. زیرا افکار اعضاء جامعه بدوی افغانستان٬ با فهم نادرست از دین و قوم یا سمت گرایی مبتلا شده اند.
و جهان بی روح٬ بی باوری اکثریت مردم و جوانان افغانستان٬ در مورد اینکه٬ این وطن آباد شدنی نیست. البته قوت روحی٬ که شامل تفکر در کالبد انسانی بوده٬ و جوهره حیات فارغ از جنسیت٬ رنگ پوست و سایر هویت های ذاتی مبین حقوق بنیادین بشر مانند: حق حیات٬ حق انتخاب٬ حق تحصیل٬ حق برابری و بیان برای هرانسان٬ فقط برای اینکه انسان است٬ اطلاق می شود – که سلب این حقوق بنیادین توسط گروه٬ مرسوم به تروریست و در صورتیکه حقوق بنیادین توسط دولت رعایت نشود٬ عبارت از دولت مستبد می باشد.
رعایت حقوق توسط دولت٬ ربط مستقیم با آگاهی مردم دارد. و در صورتیکه جامعه بدوی٬ با افکار روانی مبتذل یا اضطراب زا٬ که امنیت بشری امروزی را٬ تهدید می کند٬ تغذیه می شود. راه حل آن٬ جز قدرت دانش و تفکر٬ که هر تجویز دیگر٬ اگرچه مصلحت آمیز نیز باشد٬ نتیجه معکوس می دهد.
گرفته شده از: روان درمانی تا بلوغ سیاسی در افغانستان
محمدآصف فقیری