مختصری درباره تاریخچه احیای مجدد و باز ساز ی احيای مجدد و بازسازی!؟
جهان درویرانی افغانستان دست داشت درین شکی نیست و اظهر من الشمس است که جهان و آز حرص(کمپ سوسیالستی پکت و ارسا در رأ س شوروی سابق و کمپ کپیتالستی پکت رأ در ناتو س ایالات متحده امریکا و لاش خوران و کرکس های محیل دور ونزدیک منطقوی همه بالنوبه و در) یرانی افغانستان دست داشت ،نده ا باید در باز سازی اش هم سهم ب@یرندو کمک کن )۱.)دن در جهان در قطار جوامع و ملل کمتر نمونه و مثالهایی را سراغ خواهیم داشت که فضای صلح و آرامش و امنیت شان بر هم نخوردهو و Nرم سرد میدانهای نبرد و جنP را نچشیده و تجربه نکرده باشند از ، جمله کشور عزیز ما افغانستان که سراسر اوراق تاریخ آن بیان@ر رویدادهای متعدد ازین Nرم و سردها بوده از ، جن@های کشورNشایی تا جن@های تحمیلی غیر عادلانه استعماری و جن@های استخباراتی نیابتی ، خود خواهی و قدرت طلبی و غیره را حکایه میکند که تاریخ معاصر افغانستان در ثرا همین حوادث و اتفاقات روزهای (روشن و آفتابی ، مکدر و تاریک ، خوشی و و غم روزهای افتخار یا ملی اند وه و ماتم در را)ملی دل خود جا داده و احيای مجدد و بازسازی!؟ ١٨ ثبت نموده است . در طول تاریخ جوامع و ملت هاییکه تباه و نابود ردیده اند به خاطر استیلای جاهلیت ، بی انصافی بیو عدالتی بی ، سوادی بیو خبری هوس آلود بر عواطف فرزندان شان بوده از ، هم پاشی تمدن های یونان باستان، و روم امپراتوری های ان
ریز و شوروی همه بخاطرسیطره غباوت ، بی انصافی و بی عدالتی در رهبری این امپراتوری ها بوده است . مسلماً ما میدانیم که هر در یری و جن و ، یرانی ، تباهی و بی امنیتی و بی نظمی را به میراث می
ذارد ، م
ر علی الرغم آن همه حالات دشوار و مصیبت بار جن ،راه تامین صلح و آرامش و امنیت مجدد هیچ
اه قط ع و مسدود نمی
ردد و . لی همان طوریکه در مقالا ت بخ درو شهایی از د ی
ر نوشته های تحلیلی و تحقیقی ازا ین قلم ذکر به عمل آمده که اع برو اده قراری صلح ، امنیت و تامین نظم مجدد نیز و تنها تنها در م پرتو وجودیت یک ستراتیژی ملی و پرو رام جامع شفاف و هکذا ذریعه یک تیم پ ر توان باو اعتبار ملی امکان پذیر است که با سیستم کادری شفاف در و تلاش و مساعی بی و ریا خست
ی ناپذیر کادر های شایسته فداکار او یثار ر ملی که اعمار و احیاء و بازسازی جامعه را با تشخیص و تفکیک اولویت های ضروری و اساسی آن یکی ازو جایب و مکلفیت های اصلی دانسته و کمر همت ببندند میتواند تحقق یابد ، نه مدعیان کاذب و یران ر و مستخدمین اجانب . نتایج تحقیقات علمی و تجارب تاریخی نشان میدهد که مشکل عمده و اساسی در کشورهای جن زده تخریب و انهدام تاسیسات و هستی های مادی و معنوی (شیرازه حیات ملی) معمولاً سبب فقدان و اختلال فضای و آمن آرامش ردیده ، هرزه ها با مکیدن خون ملت و و مواد امکانات سر بلندکردهو ریشه میدوانندرشد می نمایند ، تامینو استقرار ص و لح انکشاف احيای مجدد و بازسازی!؟ ١٩ را دشوار می سازند. زیرا صلح و انکشاف دو پدیده با هم مرتبط دانسته و ،شده روشن است که موجودیت صلح برعکس جن و خشونت ر ، یشه های محبت و صداقت را آبیاری و پرورش کرده قوت می بخشد فتر پیش ، و انکشاف بهتر و بیشتر و ارزانتر و سریعتر زمینه تحقق تو طبیق حاصل کرده و موجب دانش و تفاهم و اشتراک مساعی همه یر می#ردد و اورب. اعتماد قوت می یابد در و نتیجه حسن نیت و سلوک صادقانه ه ، مبست#ی و وحدت فکر و عملو صلح پایداررا دریک جامعه و کشور از هم پاشیده به ارمغان می آورد . باید خاطر نشان بر که کرد آورده ساختن و پیاده نمودن این معمول انسانی نیز مانند جن عوامل و ان#یزه و زمینه های خود را دارد و بخاطریکه این دو ون#ی عوامل و ان#یزه ها (جن و صلح) با ه م در تناسب معکوس قرار دارند بر بنا ، آن ضرور است تا عوامل و ان#یزه های ،صلح و امن نظم را هر چه بیشتر در ریشه ها و عوامل جن جستجو و مطالعه نمود نیزو مسیر آن را از موانع و آلودی ها قبلاً یعنی در مرحله تهدابی و کار آغاز بائیست پاک و آماده کرد ، تا کارتحقق عملی پروژه باز سازی و احیاء مجدد آسان و روند عادی خود را حاصل نماید. آنچه از همه اول در تر پلان هاو پرورامهای احیاء مجدد با و ز سازی اصولاً ح ق اولیت در نظر رفته میشود ، توجه عمیق به ریشه یابی (مبدا و ء منبع) معضلات و مشکلات باید متمرکز ردد تا برای رفع و ناو دفع بودی عوامل و ریشه کنی های موانع سر راه آن تدابیر مشخص اتخاذ کرد اه ر تا احیاء و بازسازی و امنیت هموارشود که کار عملی انجام شده بتواند . لازمی پنداشته میشود تا برای مردم متاثر و متضرر از جن(ملت) فرصت و زمینه مساعد فراهم شود تا خود شان به حال خود فکر کرده بتوان و ند بیاندیشند که راه معقول خروج و نجات از ا ین حالت کدام است احيای مجدد و بازسازی!؟ ٢٠ خودمجال یابند تا توانایی ها ، ضرورت ها و نیازمندیهای خویشرا خ ود شان تشخیص دهند و بشناسند و حق اولیت دهند نه دیران(بیانان). بناء درنخستین ام درپهلوی سایر مسایل به این پرسشها ق دامت میدهند در و صدد جستجو و تحقیق راه حل آن می برآیند : کشف علل و تشخیص ریشه های عوامل جن، مصایب ، جبر مهاجرت ها و دور شدن از دامن پر و مهر عطوفت ما در وطن چرا مردم به جن روی آورده یاو می آورند . ؟ چونی اثرات فرار مغزها و استعداد های متخصص و کار فهم از کشورهای جن زده درو حال جن و نا امنی بخاطر جلب سهم یری و همکاری . تشخیص و مطالعه طرق ممکنه حل مشکلات اساسی و ذار و راه اندازی از تیوری به منصه عمل رتغیو وضع موجود در جستجو (با انتخاب روپ کاری بر اساس شایستی و تخصص و اندوخته ها و مهارت های مسلک ).ی ازیک حقیقت تلخ دیر نمی توان چشم پوشید و ذشت که در ا و حیاء بازی سیاسی ملت متاسفاته که نه تنها هیچ ونه توجه نشده ب لکه با حمله امریکا و متحدینش معادله ساختار ستراتیژیک کاملاً تغییر ن ،مود زیرا در کشور تناسب و توازن قومی و ملی کاملاً در نظر رفته نشده و موازی به آ ن توزیع غیر عادلانه و منصفانه از تمام و سایل ، امکانات منابو ع صورت نرفت ، که مسلماً در نتیجه چنین یک خط مشی و عمل کرد س اختار اجتماعی سیاسی کاملاً متضرر ردیده و این حقیقت مسلم غو یر قابل توجیح و انکار است که امریکا و متحدینش بجای آنکه به یک پرورام و اجندای روشنو شفاف عملی در بین افغانها فضای اعتماد متقابل و ، حدت و همبستی و همکاری را پیش یرند و انکشاف دهند ، بدبختانه که غرق در نشه مجبوریت های جنی و اهداف پنهانی خویش زمینه های عدم احيای مجدد و بازسازی!؟ ٢١ تفاهم و همبست[1]ی و نفاق ملی را تا سرحد بهم اندازی اقوام جنو وساید بیشتر دامن زده و انکشاف دادند، کلتور و رسوم منفی و ع غیر ملی را به سیستم اداری راه داده و شامل نمودند که در نتیجه با فرهن کو لتور و چور فساد اخلاقی و اداری و ارداتی تحمیلی خویش اداره را هم[1]ام و همکار خود ساخته و این کلتور منفی و جاهلیت را بجای اعتقادات ، معیارها و عنعنات اصیل و سچه این ملت غیور(پاکی ، ،تقوا صدا ،قت امانتداری.حب وطن دوستی و ..۰ غیره) را جای[1]زین درو سیستم کادری ادارات ترزیق نمود وه همه ارزش های افغانی و اسلامی افغانها را پایما ل و حذف نمودند ، نسل جوانی که باید به این ملت مصیبت رسیده و این کشور جن زدهو ویران و بی درو دروازه را نجات داده ، و آرام مصوون و به بلندترین سطح آدمیت ، پیشرفت ، ترقی و تعالی نزدیک کند ، بر عکس بلکه با آمیخته یی از چپ %رایی و اسلام %رایی سیاسی که هر ود از خشن ترین %ونه های آنست در خدمت ناچیز کردن ، توهین و تحقیر نو ابود کردن دست آورد ها و افتخارات نسل های پیشین خود قرار %رفته اند . افغان ها را چه در خارج هچو در داخل به اندازه از هم دور ن[1]ه کرده اند که نمیشود از یک جامعه سیاسی سخن %فت. هر%اه برای اختصارکلام وارایه شدت رنج ومصیب به زبان نظم بیان شود که مردم و تاریخ به ستوه آمده چنین صدا وفریاد می زن : که دن ای کشــــور افغــــان ! از پیکــــر تــــو جــــان رفــــت تــا چشــم بــاز کــردیم از ، دســت مــا عنــان رفــت تــاریخ خــون چکــان شــد ، فرهنــ بــی زبــان شــد تــا عقــده هــا روان شــد ، همــه چیــز از میــان رفــت