جهان در آستانه جنگ؟
میدان نبرد در سال ۲۰۲۴
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
همۀ پیشبینیهای مرسوم در آغاز سال مبنی بر اینکه امسال چگونه خواهد بود، بدون استثناء نگرانکننده بودند. جامعۀ جهانی شاید بیش از هر زمان دیگری در سالهای اخیر، به شدت از فرارویی یک سری درگیریهای کوچک و متوسط به درگیری جهانی بیم دارد. ایلان ماسک، میلیاردر آمریکایی و بنیانگذار اسپیس ایکس، ثروتمندترین فرد روی کرۀ زمین (۲۲۰ میلیارد دلار) در شبکۀ اجتماعی X نوشت: «پیشبینی من- سال ۲۰۲۴، بعد از چهار سال دیوانگی دیوانهکنندهتر خواهد بود».
بر اساس برخی پیشبینیها، تعداد درگیریهای داغ احتمالی در این سیاره در مقایسه با سال ۱۹۴۶ به بالاترین حد رسیده است. شمار قابل توجهی از کارشناسان غربی ریشۀ این شرّ را در این واقعیت میبینند که «یک مبارزۀ خونین جهانی برای غنائم امپراتوری آمریکا آغاز شده است: کنارهها آن را رقبا ذره- ذره میجوند و کشورهای اقماری ضعیفتر را هدف قرار میدهند». آنها بر این باورند که مخالفان آمریکا میدانند که این کشور دیگر توانایی تدارکاتی یا ثبات سیاسی داخلی کافی برای حفظ نظم تحمیلی خود بر جهان ندارد. این کشور «در نقد کردن چکهای امنیتی که قبلاً برای حاملان صادر کرده بود، با بزرگترین مشکل مواجه است». زوال، مانند ورشکستگی، طبق نوشتۀ Unherd، ابتدا به تدریج و سپس به سرعت اتفاق میافتد. موضوع کلی سال ۲۰۲۴، گسترش بیش از حد امپراتوری خواهد بود که پایان سلطۀ جهانی آمریکا را تسریع خواهد کرد. از دریای سرخ تا دونباس، از جنگلهای آمریکای جنوبی تا خاور دور، سرویسهای امنیتی آمریکا دیوانهوار در حال رویارویی با آتشهای محلی هستند که خطر فرارویی آنها به یک آتشسوزی در سراسر جهان دور از ذهن نیست.
با این حال، اگر مخالفتی با «داغ شدن بیش از حد امپراتوری» (اصطلاح پل کندی) و موضوع زوال آمریکا در میان نباشد، این ادعا که آمریکا از خود دفاع میکند و «آتش را خاموش میکند»، باعث اختلاف نظر قاطع میشود. در چنین بیانی از مشکل، به وضوح یک پیام اساسی برای صلح وجود دارد – عدم مداخله در «بازگرداندن نظم» از سوی ایالات متحده. در واقعیت امر، وقتی به هر درگیری جدی در دنیای امروز توجه میکنیم، به وضوح میتوان مداخلۀ مخرب واشینگتن را در آن مشاهده کرد که به حساب قدرت بزرگ خود، تخم هرج و مرج گسترده میکارد، اما نمیتواند آن را به هیچ نتیجۀ قابل درکی برساند.
حفظ وضعیت موجود در عرصۀ بینالمللی ایدۀ اصلی تقریباً تمام برنامههای اقدام غرب در پیشبینیهای سال ۲۰۲۴ است. اما، هیچ کس هنوز موفق نشده است پویایی جهان را که بر فرآیندهای عینی اساسی استوار است، متوقف کند. قدرتهای دیگر، در وهلۀ اول چین، هند و تعدادی دیگر، از جمله روسیه، علیرغم محدودیتهای اعمال شده بر آن، در حال تبدیل شدن به «پیشرانهای رشد» اقتصاد کرۀ زمین هستند. بخش غیرغربی بشریت هم از نظر مادی و هم از نظر ذهنی به چنان درجۀ بلوغ رسیده که از نگاه به غرب به عنوان مربی ابدی خود دست بردارد. دنیای جنوب آماده است که غرب را فقط مانند دیگران، بعنوان یک شریک برابر در روابط بینالملل، با ترک عادات استعماری نو و تلاش برای حل مشکلات اقتصادی خود به هزینه دیگران ببیند. «ارابۀ گذشته» که توسط «میلیارد طلایی» هدایت میشود، نه تنها بسیار دور است، بلکه اصلاً به جایی نمیرسد.
رویداد سیاسی اصلی اکثریت جهانی در سال ۲۰۲۴ بیتردید، نشست بریکس در کازان خواهد بود که برای اکتبر برنامهریزی شده است. در این نشست، علاوه بر پنج کشور گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی)، پنج عضو جدید- مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی شرکت خواهند کرد و رسماً به آن خواهند پیوست. ششمین عضو جدید تأئیدشده قرار بود آرژانتین باشد، اما «دشمن خواب نیست». خاویر میلئی رئیس جمهور جدید و دست پروردۀ آمریکا، از این افتخار امتناع کرد. اما بلافاصله در یک بحران داخلی شدید گرفتار شد که هیچ کس عجلۀ خاصی برای حمایت از او در این گرفتاری ندارد. ممکن است بوئنس آیرس قبل از اکتبر نظر خود را تغییر دهد. در هر صورت، در حال حاضر بیش از ۳۰ کشور برای پیوستن به بریکس علاقهمندی نشان داده است. موضوع اجلاس کازان کاملاً واضح و گویا خواهد بود: «تقویت چندجانبهگرایی به خاطر عدالت در توسعه و امنیت جهانی».
نشریۀ انگلیسی زبان چینی گلوبال تایمز با دلایل موجه استدلال میکند که در سال ۲۰۲۴، نفوذ و تسلط غرب به طور کلی، و بویژه، در مناطق بحرانی، چه در مناقشه روسیه-اوکراین یا اسرائیل-فلسطین، به کاهش ادامه خواهد داد. اکنون واشینگتن باید خود را با واقعیت جدید وفق دهد: «کشورهای جنوب جهانی در حال بالغتر شدن هستند و استقلال بیشتری در تصمیمگیری به دست میآورند». سیاستگذاران آمریکایی که به دیکته کردن اصطلاحات به کشورهای سراسر جهان عادت کردهاند و انتظار دارند رویدادها حول محور منافع ایالات متحده بچرخد، باید این تغییرات جدید را درک کنند و خود را با آن وفق دهند. در غیر این صورت، وقتی رسانهها نتایج سال ۲۰۲۴ را جمعبندی کنند، «ممکن است برای آمریکا به ناراحتی ساده تبدیل نشوند، اما دردناکتر خواهند بود».
در عین حال، تعریف گروه بزرگی از کشورهایی که دیکتههای واشینگتن را به چالش میکشند و بهعنوان جنوب جهانی وارد قاموس سیاسی مدرن شدهاند، همۀ تنوع آن را از نظر جغرافیایی پوشش نمیدهد. دقیقتر این است که در مورد حضور سه جهت اصلی در آن، از جمله شمال، به نمایندگی از روسیه، که از قدرت فزاینده در صفوف خود برخوردار است، صحبت کنیم. بیان مادی این پیکربندی مسیر چندوجهی شمال-جنوب است که در سال ۲۰۲۴ باید ظرفیت خود را در تمام طول خود به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
خود غرب که آنگلوساکسونها به خود اجازه میدهند از طرف آن صحبت کنند، چندان همگن نیست. با افزایش بحران در این اردوگاه، ممکن است تعداد «فراریان» از آن هنوز هم بسیاری را انگشت به دهان بگذارد.
به عنوان مثال، چینیها به سفر اخیر امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه به چین و هند از این زاویه نگاه میکنند. بر اساس برآوردهای آنها، در طول این سفر، هند آنقدر نگران ترویج موضع مشترک غربی در دستور کار جهانی نبود، بلکه چشماندازهای مشارکت پاریس در پروژههای جنوب جهانی بود. در این رابطه، گلوبال تایمز سخنان شارل دوگل رهبر، سابق فرانسه را یادآوری میکند: «میتوانید مطمئن باشید که آمریکاییها هر کار احمقانهای را که فکرش را بکنند، انجام خواهند داد، به علاوه چند مورد دیگر که تصور آنها غیرممکن است». امروز، این واقعیت که آمریکا به طور همزمان درگیر یک جنگ نیابتی با قدرت هستهای روسیه، یک جنگ تجاری و فناوری با غول صنعتی چین، و یک جنگ بالقوه فاجعهبار در خاورمیانه است، بیش از هر زمان دیگری حرف دوگل را تأیید میکند. «آمریکا با چنگ زدن ناامیدانه به ستون لرزان دنیای تک قطبی، متحدان و شرکای خود مانند فرانسه و هند را نیز که به دنبال خودمختاری راهبردی هستند، از خود دور میکند».
نشریۀ اکونومیست انگلیس که یک شمارۀ کامل را به پیشبینیهای سال ۲۰۲۴ اختصاص داده است، از برگزاری انتخابات ملی در بیش از ۷۰ کشور جهان که بیش از نیمی از جمعیت جهان را پوشش میدهد، به عنوان عامل دیگر مخاطرهآمیز برای ثبات یاد میکند. برگههای آراء از انگلیس تا بنگلادش، از هند تا اندونزی بازی خواهند کرد. «با این حال، آنچه به نظر میرسد باید سال پیروزمند برای دموکراسی باشد، در واقع برعکس خواهد شد». بسیاری از انتخاباتها دقیقاً حاکمان «غیر لیبرال» (بخوانید: نه طرفدار غرب) را تقویت خواهند کرد. البته، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مهمترین رقابت، آنقدر «سمی و قطبی» خواهد بود که بر کل سیاست جهانی سایه افکنده است. در متن درگیریها از اوکراین تا خاورمیانه، انگلیسیها بر این باورند که «سمت آیندۀ آمریکا – و همراه با آن نظم جهانی که رهبری آمریکا تاکنون از آن حمایت کرده – در معرض خطر خواهد بود».
در واقعیت امر، این جهان نیست که بنا به گفتۀ ایلان ماسک از سر در گمی ذهنی بیمار است، بلکه جهان در حال بهبودی است. آمریکا بیمار است. علائم رویدادها در آمریکا که بسیاری دیگر از آنها میلرزند، به خوبی معلوم است. همۀ امپراتوریها در دورۀ انحطاط همیشه به دنبال توقف روند اجتنابناپذیر تاریخ بودهاند و برای این منظور به منابعی که هنوز در اختیار دارند، متوسل شدهاند. دسیسهها، تبانیها، تحریفات، باجخواهیها و دامن زدن به درگیریها بر اساس اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» توسط آمریکاییها اختراع نشده، بلکه آمریکائیها آنها را به سطح مطلق رساندند و از تمام فنآوریهای اطلاعات مدرن برای توسعۀ آنها استفاده کردند. اما برغم کلی قدرت، اوضاع پیچیدهتر میشود.
این کلاه هر کسی را بیمار میکند
یک پیشبینی نسبتاً معتدل در مورد احتمال وقوع یک درگیری نظامی جهانی در اوایل سال ۲۰۲۴، دقیقاً این است که کسی که با صدای بلند دیگران را به دامن زدن به آتشها متهم میکند، اما در واقع خودش که برای یک درگیری بزرگ جهانی آماده نیست، آنها را شعلهور میسازد. و این بهترین خبر برای بشریت است. واشنگتن منابع اولیۀ کافی برای یک جنگ بزرگ در اختیار ندارد. روند کلی در سیاست واشینگتن، ظاهراً ادامۀ تاکتیکهای «فرسوده کردن دشمنان خود» – روسیه در اوکراین، چین در مشکل جزایر- از تایوان تا مجمعالجزایر اسپراتلی، حملات به مواضع ایران در کشورهای مختلف خاورمیانه، اما نه حمله به خود ایران و غیره خواهد بود. سال ۲۰۲۴ به هیچ وجه آسان نخواهد بود و روسیه را ملزم میکند که حداکثر توجه خود را بر مشکلات امنیتی متمرکز کند.
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۲۵ بهمن- دلو ۱۴۰۲