دیدار پوتین با رهبران دنیای شیعه و سنی در برهۀ سرنوشتساز خاورمیانه
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
«با همراهی جنگندها»- حل معمای تضادهای منطقهای
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک لحظه بسیار پرتنش درگیری فلسطین و اسرائیل برای کل جامعۀ جهانی، در ۶ دسامبر، در یک سفر سریع به خاورمیانه – از امارات متحدۀ عربی و پادشاهی عربستان سعودی دیدن کرد. همراهی چهار جنگنده سو-۳۵ اس نیروی هوایی ویژگی خاص این سفر بود. زیرا، در اینگونه موارد انواع پرندههای جنگی به اشکال مختلف در هوا کمین میکنند.
در ادامۀ این سفر، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در تاریخ ۱۶ آذرماه، بگفتۀ خودش، فوراً به مذاکره در مسکو دعوت شد. زمان فوقالعاده است و اقدامات فوقالعاده لازم است. در مورد موضوع کلیدی، یعنی، لزوم اتخاذ تدابیر هماهنگ فوری برای پایان دادن به فاجعۀ انسانی در غزه و راه حل عادلانه برای مسئلۀ فلسطین- مواضع شرکتکنندگان در این «دیدارهای سریع» بر هم منطبق بود. مثلا، گروه کشورهای عربی در سازمان ملل متحد در حال حاضر روی پیشنویس قطعنامۀ دیگری که خواستار آتشبس فوری در نوار غزه است، در شورای امنیت سازمان ملل کار میکند. حمایت روسیه از قطعنامه تضمین شده است و در صورت ممانعت احتمالی واشینگتن از آن، آمریکا را حتی از موضع اکثریت جهان دورتر خواهد کرد. بسیاری از موضوعات مهم دیگر، از جمله، همکاریهای دوجانبه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. روزنامۀ دیلی صباح ترکیه درخواست روسیه و عربستان سعودی از سایر اعضای اوپک پلاس برای پیوستن به کاهش تولید نفت را مورد تاکید ویژه قرار داده است.
برخی رسانههای غربی، از جملۀ آنها، نیویورک تایمز، علاقهمند است سفرهای رئیس جمهور روسیه را به عنوان «آخرین تلاشهای او برای خروج از انزوای بینالمللی» که گویا «اهمیت نمادین» دارند، تقلیل دهد. و در استقبال از رهبر روسیه در بالاترین سطح دولتی در هر دو کشور، علیرغم کوتاه بودن سفرها، رسانهها میگویند، چیز خاصی نبود. و همۀ اینها خودفریبی هستند. اما «انزوا» صورت نگرفت و هرگز تکرار نخواهد شد. برای اینکه جامعۀ جهانی به آن نیاز ندارد و کشورهای بسیاری، حتی کشورهای وفادار به آمریکا، آن را به عنوان باری بر دوش خود تلقی میکنند. اما نمادهای درخشان استقبال از ولادیمیر پوتین در امارات متحدۀ عربی و عربستان سعودی، که از نظر مقیاس از افتخارات رهبران غربی فراتر رفت، نه به خودی خود، بلکه، به خواست رهبران کشورهای میزبان انجام گرفت. چنین علائمی به ویژه در شرق، نشان میدهد که در نظر گرفتن میزان واقعی علاقه در توسعۀ روابط با طرف مهمان بسیار مهم است.
و این نیز روح زمانه است. ناامیدی از رفتار منفعلانۀ غرب در شرایط تشدید بحران خاورمیانه در میان کشورهای منطقه رو به افزایش است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا که با عجله به اطراف میدود، گزینههای پی در پی برای حل مشکل غزه را گویی از یک جعبۀ جادو، که خود او نیز احتمالاً مدت طولانی در آن سردرگم بوده، بیرون میکشد، فقط باعث سردرگمی و عدم اعتماد عموم میشود. نکته اصلی این است که ایدههای او از سوی هیچ یک از طرفین با قطعیت پذیرفته نمیشود.
واضح است که در این شرایط، کشورهای پیشرو عربی به دنبال نقاط حمایتی جدید هستند و نزدیکی بیشتر با روسیه را بعنوان ابزار ویژه برای فشار بر واشینگتن تلقی نموده و آن را به اتخاذ مواضع سختتر در قبال اسرائیل مجبور میکنند. چنین تمایلی کاملاً قابل درک است و با منافع خود روسیه نیز انطباق دارد. منبع انگلیسی Unherd میگوید: «کشورهای منطقه به طرز فزایندهای بر متحدان جدید تمرکز میکنند و غرب به دشواری میتواند از این امر جلوگیری کند».
ولادیمیر پوتین در ابوظبی با محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحدۀ عربی دیدار و گفتگو کرد. موضع رهبری امارات متحدۀ عربی در مورد موضوعات مورد بحث باید برای کاخ سفید که عادت دارد این کشور را علیرغم ارادۀ مسلم خود به عنوان «دارایی از دست رفته» تلقی کند، ناخوشایند است. واضح است که امارات یکی از اصلیترین نقاط واسط روسیه در زمینۀ محاصرۀ تجاری اعمال شدۀ غرب علیه روسیه در سالهای اخیر بوده است. به همین دلیل، گردش مالی روسیه با امارات بسیار زیاد – به حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال رسیده است. واشینگتن ابوظبی را زیر فشار جدی قرار داده و از آن میخواهد که «از تضعیف محاصرۀ بینالمللی» علیه مسکو دست بردارد. رئیس جمهور امارات پس از نمایش پذیرایی از ولادیمیر پوتین تا حد امکان تشریفاتی و حتی با همراهی چهار جنگندۀ مسلح روسی و همچنین تأئید برنامههای گسترش بیشتر همکاریهای اقتصادی با فدراسیون روسیه، در واقع عدم تمایل خود را برای انجام خواستههای آمریکاییها ابراز کرد. دورۀ دیکتاتوری بیقید و شرط آمریکا در خاورمیانه به پایان رسیده است.
مذاکرات بین ولادیمیر پوتین و محمد بن سلمان آل سعود، ولیعهد، رئیس شورای وزیران پادشاهی عربستان سعودی و حاکم واقعی این کشور در کاخ الیمامه – اقامتگاه پادشاه عربستان سعودی – انجام شد. در نتیجه، بیانیۀ مشترکی به تصویب رسید که در آن «روابط تاریخی و راهبردی دو کشور دوست و همچنین راههای توسعۀ آنها در همۀ زمینهها مورد تأکید قرار گرفت». شایان ذکر است که علیرغم وابستگی مستمر عربستان سعودی به آمریکا در حوزۀ نظامی، طرفین توافق کردند همکاری در زمینۀ دفاعی را به گونهای تقویت کنند، که هدف آن، حمایت و دستیابی به منافع مشترک هر دو کشور باشد». طرفین بر تعهد خود به تقویت همکاریهای امنیتی و هماهنگی فعلی در مورد موضوعات مورد علاقۀ یکدیگر، از جمله، مبارزه با جنایتکاری در همۀ اشکال آن، مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و تأمین مالی آنها، تبادل اطلاعات به منظور مقابله با سازمانهای تروریستی بگونهای که امنیت و ثبات هر دو کشور را تضمین کند، تأکید کردند». طرف روسی از برگزاری نشست اضطراری مشترک عربی و اسلامی در ریاض و قطعنامههای مصوب در آن در خصوص وقایع فلسطین و همچنین، نقش رهبری پادشاهی سعودی در اجرای قطعنامههای اجلاس سران مبنی بر اقدام بینالمللی برای توقف تجاوز به غزه، بسیار قدردانی کرد.
تأئید مشارکت عربستان سعودی در توسعۀ پروژۀ حمل و نقل بینالمللی شمال – جنوب که توسط روسیه و ایران مطرح میشود، از اهمیت اصولی برخوردار بود. این، در واقع، به معنی شکست کامل پروژۀ جایگزین آمریکایی «هند – خاورمیانه – اروپا» است که در اوایل سال جاری با طمطراق ارائه شد و قرار است بندر حیفا در اسرائیل نقطۀ پایانی اصلی آن باشد. هدف ژئوپلیتیکی آمریکا از این مسیر، محدود کردن دسترسی چین و روسیه به مسیرهای اصلی جهانی بود. به عنوان مثال، پکن سازندۀ اصلی بازسازی بندرگاههای آبهای عمیق حیفا بود و قرار بود در ازای آن، با الگوبرداری از بندر پیرئوس یونان، مجوز اجارۀ بلندمدت یکی از آنها را بدست آورد. آمریکاییها این گزینه را به نفع حفظ سلطۀ خود بر این منطقه خنثی کردند. اما اکنون که در نتیجۀ اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیها، اعراب و مهمتر از همه، عربستان سعودی، آشکارا تمایلی به توسعۀ گذرگاه در قلمرو خود در سالهای آیندۀ نزدیک نشان نمیدهد، هم واشینگتن و هم تلآویو خود را در مواجهه با یک اشتباه محاسباتی میبینند.
یک پدیدۀ نسبتاً جدید در وضعیت منطقه که باید موضوع نگرانی آمریکا نیز باشد، تحکیم و تقویت نزدیکی رو به رشد جنبشهای مذهبی و سیاسی متخاصم قبلی در منطقه مانند جریانهای سنی و شیعه است که عمدتاً توسط عربستان سعودی و ایران نمایندگی میشود. رویارویی بین آنها بر اساس اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» که قرنها توسط غرب نهادینه شده است، در برابر چشمان ما محو میشود. پکن در عادیسازی روابط ریاض و تهران نقش اساسی ایفا کرد.
به نظر میرسد، اکنون مسکو این موضوع را پی گرفته است. در بیانیۀ مشترکی که پس از سفر پوتین به عربستان سعودی صادر شد، طرف روسی از موضوع از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان و ایران با خرسندی استقبال کرد و ابراز امیدواری کرد که برداشتن این گام به تقویت امنیت و ثبات در منطقه و حفظ حاکمیت کشورها و عدم مداخله در امور داخلی آنها کمک خواهد کرد».
ولادیمیر پوتین پس از بازگشت از سفر عربستان سعودی در ۷ دسامبر، بلافاصله با رئیس جمهور ایران در مسکو ملاقات کرد. او ضمن گفتگو، نتایج دیدارهای قبلی خود- خواستههای شرکای عرب را به اطلاع طرف گفتگوی جدید رساند. گذشته از این، دستورکار دوجانبۀ ایران و روسیه نیز بسیار گسترده است.
در ایران، خبر تحویل قریبالوقوع جدیدترین مدلهای تجهیزات نظامی روسیه، از جمله، هواپیمای سو- ۳۵ (همان جنگندههایی که ولادیمیر پوتین را از طریق حریم هوایی ایران به امارات و عربستان سعودی همراهی کردند)، هلیکوپترهای می- ۲۸ و هواپیمای آموزشی- رزمی یاک- ۱۳۰ منتشر شده است. در مقابل، روسیه محصولاتی را که در شرایط منطقۀ نظامی شمالی به شدت به آن نیاز دارد، از آنجا دریافت میکند. حضور سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه در مذاکرات، واقعیت این موضوع را تأئید میکند. ارتقاء سطح امنیت متقابل طرفین باعث تقویت ثبات در منطقه میشود. تعهد شرکا به راهاندازی سریع مسیر حمل و نقل شمال-جنوب مورد تأئید قرار گرفت، به خصوص که همتایان ولادیمیر پوتین در بخش عربی خلیج فارس نیز آمادگی خود را برای مشارکت در آن اعلام کردهاند.
اما این موضوع که آیا ایران با درخواست کاهش داوطلبانۀ عرضۀ نفت به بازار جهانی همراه با روسیه و عربستان سعودی به منظور ایجاد قیمت مناسبتر برای تأمینکنندگان موافقت خواهد کرد یا خیر، هنوز مشخص نیست. از آنجائیکه ایران در اثر تحریمهای چندین ساله، طی مدت طولانی به محدود کردن تولید خود مجبور شده، تاکنون از این کار خودداری کرده است. پاسخ این سؤال ممکن است در آیندۀ نزدیک داده شود.
منتشره در: وبسایت بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۷ آذر- قوس ۱۴۰۲