فلسفه حق در تز آفرینی عمل – شتاب بسوی پایداری نظام حقوقی در افغانستان
تشخیص آسیب شناسی مقدم:
خاک باد کرده روان هستیم٬ که ده بار موتر ما تصادف هم کرده٬ و گشته٬ زخمی و مجروح هم بیشمار دادیم – باز وقتی گفته شود برادر: سرنوشت خودت به دست فرد با دست خود تقدیم نکن چون او جز منفعت خود چیزی در تقدیرت نوشته نمیکنه٬ و بیا در صراط مستقیم یعنی سرک قیر که موتر هم سالم و سواری های موتر به منزل صحی و سلامت برسد. و خوب می بینی و دیدی که ترکستان در خامه رفتن های بود و هست نه کعبه …
دوم:
اگر رهبر انتخابی توسط رای شفاف و پاک و انتخابات حقوقدانان در نظارت رهبریت برای تاسیس نظام پایدار صورت نگیرد؟
که جریان کنونی نظامی ضد طالبانی بهر نام و سمتی که است٬ یا در حال شکل گیریست بدتر از تجزیه می باشد. و دشمنی های سمتی زبانی را جهت و نتیجه بعدی نظامی آمریکا اگر فرض کنم٬ که توسط ترامپ تز شده٬ عملی شود نتیجه معکوس و افراطیت بدتر از امروز…
تجویز آسیب شناسی:
ویژگی های رهبر برای رسیدن تا تاسیس نظام مشروع یا پسا لویه جرگه توسط مردم در داخل یعنی از طریق همه پرسی شفاف انترنتی صورت گیرد. که نحوه و رویکرد آن در مطالعات همه پرسی های آنلاین دست یافتنی است.
بعد انتخابات حقوقدانان در تقیین هر قدم و نظارت عمل رهبریت و انتخاب رهبر اگر از خانم ها باشد یعنی تبعیض مثبت که بهتر٬ تا برگزاری لویه جرگه و تاسیس دولت مشروع – این انتخابات انسجام برای تاسیس نظام برای أفغانستان٬ در واحد های سیاسی یا سفارت خانه ها می تواند صورت گیرد. که شفافیت انتخابات و رویکرد مدیریتی آن٬ مانند آفتاب روشن در مطالعات حقوق انتخابات قابل بنیش و عنینت یافته می باشد.
نیروی های نظام:
نیروی های نظام تحت مدیریت یا رهبری هرکس که تا کنون است یا در جریان شکل گیری توسط برخی دیگریست٬ باید در حیطه رهبریت تا دولت مشروع که انتخاب می شود بیاید. زیرا هر تعهد بیدون شمشیر فقط حرف است. و بعداً برای اقتداری بخشی آن تعهدات نظامی سیاسی منطقوی و فرامنطقوی هم با این جریان که بسوی یک هدف در حرکت است یعنی حکومت قانون صورت گیرد. و بعد در دولت قانونی با ارگان های نظامی دفاعی کشور تلفیق شوند.
طالبان و تعامل:
دقت کنید به بررسی حقوقی سیاسی که لایحه محاکم امارت اسلامی را ژرف نگری پژوهشی کرده است. که در ۱۱ فصل و ۱۳۴ ماده می باشد٬ به این نتیجه می رسیم: با حفظ احترام که به شرافت دیپلماسی طالبان هنوز نایل نامده اند٬ و لینک آنرا در خدمت تان قرار می دهم – حالا که حضور خارجی ها نیست و صراط المستقیم در حیطه اعتصموا بحبل الله جمعا… یعنی فرد نه قانون حکومت کند و هرکی که نقض نمود چه فرد اول یا مردم عادی محکمه شود. چرا بخش کثیر و عظیم طالبان یعنی قشر پایانی که همیشه در منافع سیاسی بیرونی چوپ سوخت بودند با این جریان یکجا نشود؟ زیرا در عقیده اهل سنت و جماعت که اکثریت أفغانستان می باشد بجز نبی اکرم صلوات علیه کسی دیگر معصوم نیست – ممکن الخطا و جایز الخطاست انسان حتی به باور گفته می توانیم: فرد اول در عدم قانون از ریشه های فکری حاکم جامعه واجب الخطا می شود. که قطعا موارد فوق اجمالی و کلید واژه ای نوشته شده و در هر قدم عمل٬ برنامه پُر دست آورد داریم٬ که شمه ای از فردیت سمتی قومی و زبانی در آن جاء ندارد.
http://www.hoqooq.eu/faqiri-231123.pdf
محمدآصف فقیری
نویسنده و پژوهشگر