هر سفر یک رسوایی!
19.05.2023
ترجمه حمید علوی
مشخص نیست که آیا بئربوک توانست “ارزشهای مبتنی بر قانون” که در چمدانهای دستی اش پنهان کرده بود از فرودگاه ریاض عبور دهد یا خیر. اما این چندان جای تعجب نیست، زیرا به همان اندازه این سوال بی پاسخ است که دقیقاً این ارزش ها اصولا چه چیزی را بیان میکنند.
“ارزشهای مبتنی بر قانون” بئربوک بر اساس شکل یومیه، حال و هوا و کشوری که خانم رئیس در حال حاضر از آن بازدید می کند تغییر میکنند. این بار صحنه بوجود آوردن یک رسوایی دیگر عربستان سعودی بود، گوهری درخشان بر تارک حقوق بشر، احترام به صلح و حقوق انسانی بخصوص مرکز رعایت حقوق زنان و فمینیسم و حفاظت از محیط زیست و انرژی پاک!
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را یا اصلا چه چیزی طبیعی است؟
کشورهای عربی کاری کرده اند که نباید می کردند. آنها سوریه را دوباره به اتحادیه عرب می پذیرند. وزیر امور خارجه سبز – در این میان بیشتر سبز یشمی نظامی – درست وقتی دهان باز میکند مشکل میآفریند آنهم در موردی که در اصل میبایستی از آن خوشحال هم باشد، چون در نتیجه آن بجای درگیری و جنگ، طرفین به سر میز گفتگو و مذاکره بازگشته اند. اما بئربوک، بئربوک نیست اگر چرند نگوید:
“هر گامی که به سوی اسد برداشته میشود باید موجب دادن امتیازات مشخصی از سوی سوریه باشد.”
دو نکته در این مورد به ذهن متبادر می شود:
اولا اصلا به توچه؟ از کی تا حالا جمهوری فدرال آلمان عضوی از جامعه عرب و کشورهای عربی است؟ که برای اتحادیه عرب تکلیف معین میکنید؟
ثانیا این پررویی و وقاحت را این خانم رئیس از کجا آورده که برای دیگران تصمیم بگیرد و خط و نشان بکشد و تعیین تکلیف کند چه چیزی درست و چه چیزی غلط است؟
بئربوک همچنین جمله ای را بیان کرد که باید فوراً با آن برخورد شود زیرا به مدت زمان طولانی باز میگردد:
“در سوریه، روند سیاسی برای حل و فصل مناقشه هنوز فاصله زیادی دارد. بیش از ده سال است که چیزی جز خونریزی، رنج انسانی باورنکردنی از آنجا گزارش شده است، و چیز دیگری در آنجا وجود نداشته است.”
و وزیر در ادامه افزود: آلمان و شرکای آن در منطقه امیدوار بودند از نشست روز جمعه سیگنالی دریافت شود که عادی سازی با اسد منوط به شرایط خاصی است.
بیایید نگاهی به درگیری در سوریه بیندازیم؛
رونق اقتصادی در سوریه از اوایل دهه ۲۰۰۰ آغاز شد.
غربی ها بشار اسد را اصلاح طلبی می دانستند که محبوبیت زیادی در میان آنها داشت. با این حال، اصلاحات اسد بدون مشکل نبود و فشار خارجی به رهبری آمریکایی ها نیز کمکی به بهتر شدن روند اصلاحات نکرد.
گشایش اقتصادی و سازماندهی مجدد سوریه مشکلات بیشتری را برای آن به همراه داشت. مثل همیشه، وقتی درهای خصوصیسازی باز میشود، سرمایهگذارانی را نیز جذب میکند که هیچ سودی برای مردم ندارند و فقط به نفع جیب خودشان کار میکنند. در سوریه هم همینطور. قربانیان اکثراً شرکتهای کوچک و فامیلی و خانوادگی بودند که نتوانستند کاری در برابر رقیبان خارجی انجام دهند (بیشتر از ترکیه). در نتیجه تعداد بیشماری شرکت سوری مجبور به تعطیلی شدند. نئولیبرالیسم مشکلات بیشتری به وجود آورد. در نتیجه خصوصی سازی آموزش و پرورش، مدارس خصوصی توسط کشورهای خلیج فارس (از جمله عربستان و قطر که خانم رئیس مشغول آموزش و تنبیه فمینیستی آنهاست) برای آموزش قرآن و اسلام افراطی تاسیس شد که عمدتاً جوانان فقیر در آن بدون پرداخت شهریه شرکت می کردند. آنها بودند که بعداً در سال ۲۰۱۱ در خط مقدم مبارزه با اسد اسلحه به دست گرفتند. و گویی این کافی نبود، خشکسالی طولانی مدت به اختلال بیشتر در روال زندگی مردم کمک کرد.
این مشکلات ماهیت داخلی داشت و حل آن در داخل کشور در بهترین حالت با حمایت سایر کشورها که توانایی مداخله برای کمک را داشتند، طبیعی بود. اما درست برعکس آن اتفاق افتاد. در سال ۲۰۱۱، سفیران ایالات متحده، آلمان و فرانسه به اعتراض ها پیوستند و علامت کلید خوردن جنگ را زدند. این شروع اعمال نفوذ گسترده بر وقایع سیاسی داخلی سوریه بود.
آنچه در پشت این توطئه بود توسط کارین لوکفلد در مقاله ای در NachDenkSeiten توضیح داده شده است: به گفته شاهدان عینی، اریک شوالیه، سفیر وقت فرانسه در دمشق، گفت: “رژیم اسد سقوط نخواهد کرد و اسد قوی است” او در سمت خود باقی خواهد ماند.
شوالیه در گزارش های خود از دمشق بارها این را نوشته بود و به خاطر آن به پاریس فراخوانده شده بود.
حالا او در جلسه وزارت خارجه نظر خود را تکرار کرد و تاکید کرد که در سوریه است و می تواند آن را ارزیابی کند. سپس نیکلاس گالی، مشاور رئیس جمهور در امور خاورمیانه، صحبت های او را قطع کرد:
“حرف مفت نزن. ما نباید به حقایق بچسبیم، ما باید فراتر از نوک بینی خود را نگاه کنیم. شوالیه بر موضع خود تاکید کرد و از گفتگوهایی که با اعضای مخالفان در سوریه داشت گزارش داد. گالی، فرستاده نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور وقت، دوباره او را توبیخ کرد: “ما به اطلاعات شما اهمیتی نمی دهیم، ما به آن اهمیت نمی دهیم. بشار اسد باید سقوط کند و سقوط خواهد کرد. یکی دیگر از شرکت کنندگان در جلسه، رئیس دفتر وزیر امور خارجه، هروه لادسوس، به یاد می آورد که گالی ظاهراً “برای شرکت در بحث نیامده بود، بلکه برای انجام یک ماموریت خاص آمده بود: برای تحمیل این دیدگاه که سقوط اسد اجتناب ناپذیر است. همه میبایستی درک میکردند که نظر متفاوت در این مورد در هیئت دیپلماتیک فرانسه قابل تحمل نخواهد بود. “
این بخش از آن جهت جالب تر است که سفرای فرانسه، بریتانیای کبیر و آلمان تقریباً همزمان توسط دولت هایشان برای مشورت به کشورشان فراخوانده شدند. اما در وزارت خارجه در برلین چه خبر بود؟
آنها میدانستند که چه میخواهند نقل قول بعدی موضوع را شفاف تر میکند:
“جوانان سوری که در احزاب اپوزیسیون فعال بودند در آن زمان به نویسنده گفتند که دوربینها، رایانهها و تلفنه های هوشمند از لبنان با دستورالعملهای دقیق درباره نحوه فیلمبرداری از یک اعتراضات و جمعیت درگیر، هرچند کوچک، و سپس اشتراکگذاری ویدیوهای ضبط شده از طریق لبنان برای آنها ارسال شده است. اینترنت مجانی و توییتر سازمان های خارج از کشور برای پردازش بیشتر در اختیارشان قرار گرفت.
برای آنها (جوانان عضو اپوزیسیون در سوریه) این دست و دل بازی ها بسیار عجیب به نظر می رسید، بنابراین آنها ارتباط خود را قطع کردند.”
اوضاع در سوریه در نتیجه نفوذ رسانهها و ارسال تسلیحات گسترده تشدید شد. سوریه بارها به این وضعیت در شورای امنیت سازمان ملل اعتراض کرده است. پاسخ آلمان به این اعتراضات سرهم بندی ابتکار اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم ها علیه سوریه بود.
درام در سوریه تا به امروز ادامه دارد و اساساً تحریم های غرب است که به رنج باورنکردنی مردم در این کشور منجر شده است.
به دلیل “هوش و ذکاوت بی انتها و دانش عظیم” او “درباره همه چیز”، می توان باور کرد بئربوک حتما چیزی در مورد این پیشینه ها و اتفاقات سوریه نمی داند.
البته بی دانشی و کم هوشی او نمی تواند توجیهی برای انکار واقعیات و دستکاری آنها باشد چون یک وزیر امور خارجه باید … ولش کن بابا!
تحریم ها – به نظر می رسد اقدامات کنترل شده سیاسی است که فقط برای آسیب رساندن به حریف مربوطه انجام می شود.
اما در واقعیت، زیرساخت ها، اقتصاد و فرصت های توسعه کشور آسیب دیده را از بین می برند.
این مستلزم رنج بی پایان برای مردم است که در موارد بی شماری منجر به مرگ آنها می شود. یک نمای کلی ترسناک از اثرات تحریم ها را می توان در اینجا مشاهده کرد.
اتفاقاً تا به امروز استفاده ادعایی اسد از گاز سمی علیه مردم نه تنها روشن نشده است، بلکه در مورد اعتبار روایت غربی نیز با تردیدهای جدی مواجه است.
در مجموع باید گفت که درگیری هایی که پس از سال ۲۰۰۰ در سوریه به وجود آمد، قطعاً می توانست با کمک اقتصادی و مهارت دیپلماتیک حل شود.
اما این هرگز انگیزه سیاست “ارزشهای مبتنی بر قانون” نبوده و نیست.
این ترجمه خلاصه شده ای از مقاله تام جی ولبراک است