سیه چالۀ جنگ
رسول پویان
مگـر بـه تار عـدم پای زندگی بند است
که داستان سیه چاله پرچون وچند است
عـدم وجـود نـدارد اگـرچـه در هـسـتی
تکـیـنـگی عــوالــم محـال مانـنـد اسـت
تکـیـنـگی که هـمه چیز را کـند معـدوم
اساس خلـقت و محـو جهان ارمند است
خلای پـر ز عـدم در نهـاد عـالـم نیست
جهان هـای مـوازی ز هسـت آگند است
تکـیـنـگی سـیه چاله آنـقـدر سـفت است
نبود جرم وزمان ومکان درآن هند است
به گرد نقطۀ تاریک رقص انـوار است
که رنگ های نگارین بحال لبخند است
ولی به اشکم آن رنگ و نور می میرند
نه عطر باغ گل و نه خشونت گند است
چـو انبساط جهـان تیز تـر بُـوَد از نـور
برای دانش و عقـل بشـر پـوزخند است
بـه وقـت دیـدن انـوار مـانـده از امـوات
بشربرای چه اینقدرمست وخرسند است
درین فضایی که ازهرطرف خطر بارد
توگویی مرگ به هرتاروپود پیوند است
فقط نه ترس فضا وطبیعت است هر جا
بـدی بـه دام خـرافـات و آز پـابـنـد است
ز جنگ و کـشـتن انسـان می بـرد لـذت
به جای مهـر و محبت پر ز ترفند است
سـتـمگـرانی که تخـم نـفـاق می پـاشـنـد
به کام خوب شرنگ و بکام بد قند است
ز متن کهـنۀ تـورات بـوی خـون خیـزد
هماره دشـمن یـزدانِ زنـد وپازنـد است
ز دیـو آز مجـو راه صلح و سـازش را
نه پایبند بـه عهـد و قرار وسوگند است
اگـر بـپـا بشـود جنگ سـومی، هـشدار!
تو را بـه کام سـیه چاله باز افکند است
26/2/2023