آیا ایران با خطر یک جنگ بزرگ مواجه بود؟
دمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
حملۀ پهپادها به تأسیسات نظامی ایران در شب نهم بهمن ماه به احتمال زیاد با تلاش مشترک اسرائیل و آمریکا انجام شد. اگر چه برخی شواهد نشان از این دارد، اما در جریان سفر ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا به اسرائیل دو طرف دخالت خود در این حمله را تأئید نکردند. و این، با رویۀ معمول آنها که تقریباً همیشه در بارۀ ضربه زدن به ایران لاف میزنند، متفاوت است.
امتناع آنها از اعتراف به مشارکت در این اقدام، ظاهراً با این واقعیت توضیح داده میشود که این تنها یکی از یک سری عملیات است که اخیراً علیه ایران انجام شده و برخی از آنها نیز تلفاتی در میان مردم غیرنظامی به همراه داشته است. و احتمالاً این اقدام آخر در کارزار گستردۀ واشینگتن و متحدان منطقهای آن برای تغییر قدرت در تهران نبوده و افشای چهرۀ خود در حال حاضر در برنامههای آنها نیست. علاوه بر این، به هیچ نتیجۀ ملموسی نیز افتخار نمیکنند.
دیوید بارنیا، رئیس موساد، ویلیام برنز، رئیس سیا و نفتالی بنت، نخست وزیر سابق اسرائیل
تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران
از نظر اسرائیل نه تنها تلاش ایران برای تغییر مسیر در عرصۀ بینالمللی، بلکه، توافق نامطلوب به عقیده آن در مورد برنامۀ هستهای ایران، و از نظر آمریکا نیز تأمین ارتش روسیه در جریان عملیات نظامی ویژه از سوی ایران خطرناک است. در عین حال، آمریکاییها همچنین سعی کردند هرگونه حرکت مثبت نتانیاهو در جهت روسیه را تضعیف کنند. یک مقام ارشد آمریکایی به نیویورک تایمز گفت که موساد اسرائیل به طور کامل پشت این اقدامات بوده است. وال استرین ژورنال نوشت، که حمله بوسیلۀ اسرائیل انجام گرفته و هدف آن، آزمایشگاه یا مرکز تدارکات بوده است نه انبار مهمات.
درست است، کییف بلافاصله هیاهو به راه انداخت و گفت که گویا در پشت همۀ حوادث جهان قرار دارد. میخائیل پودلیاک، مشاور زلنسکی در «تویتر» نوشت: «شب انفجاری در ایران- مؤسسات تولید پهپاد و موشک، پالایشگاههای نفت. ما به شما هشدار دادیم». وزارت امور خارجه ایران به همین مناسبت کاردار اوکراین در تهران را احضار کرد و احتمالاً در مورد چیزی نیز به او «اخطار» داده است. لافهای اوکراینی را هیچ کس در جهان جدی نگرفت.
نشان رزمایش آمریکا و اسرائیل
در واقع این حمله به تأسیسات ایران، آخرین اقدام بزرگترین رزمایش مشترکی بود که آمریکا تا به حال با اسرائیلیها انجام داده است. این رزمایش با نام بلوط عرعر از ۲۳ ژانویه در اسرائیل آغاز شد. فرماندهی مرکزی ایالات متحده و ارتش اسرائیل نزدیک به ۶۵۰۰ سرباز آمریکایی و همچنین بیش از ۱۱۰۰ سرباز اسرائیلی را به آن جلب کردند. در این رزمایش ۱۰۰ فروند هواپیمای نظامی آمریکایی و ۴۲ فروند اسرائیلی، از جمله ۴ بمبافکن رادارگریز اف-۳۵ و ۴ بمبافکن هستهای سنگین ب-۳۲، حداقل ۴ هواپیمای جنگندۀ اف-۱۸، و همچنین دو هواپیمای بدون سرنشین ریپر امکیو-۹ (MQ-9 Reaper) و هواپیمای تانکر دوربرد شرکت میکند. در این تمرین از شلیک مستقیم ۸۱۵۰۰ تن مهمات، راکتانداز چندگانۀ ارتش آمریکا، پرتابگرهای راکت، بمبهای هدایتشوندۀ لیزری و موشکهای کروز رادارگریز استفاده شد. قرار بود آنها تمام حوزههای جنگ، اعم از فضایی و الکترونیکی را پوشش دهند. نیروی دریایی اسرائیل برای اولین بار با یک گروه ضربتی ناو هواپیمابر به فرماندهی ناو هواپیمابر یو اس اس جورج اچ دبلیو بوش وارد تعامل شد. قایقهای موشکی و زیردریاییها، مأموریتهای مشترک با آن را شبیهسازی کردند. همچنین سوختگیری کشتیهای موشکی سار ۵ اسرائیل را با یک کشتی نفتکش آمریکایی تمرین کردند تا برد خود را افزایش دهند.
سخنگوی پنتاگون که در این رزمایش حضور داشت، گفت: «من فکر میکنم مقیاس این رزمایش به طیفی از سناریوها مرتبط است و ایران میتواند از آن نتیجهگیری کند».
تمرکز چنین پتانسیلی زمینه را برای برخی رسانههای جهانی فراهم ساخت تا در شب حمله به اهداف ایرانی، آغاز تهاجم همهجانبۀ آمریکا و اسرائیل به ایران را اعلام کنند. قبل از این، البته، خیلی دور بود، در هر صورت، پیاده نظام کافی وجود نداشت، اما شکی نیست که اگر تهران تلاش میکرد پاسخ دهد، با موج دوم حملات بسیار قدرتمندتر مواجه میشد. اما ایران تسلیم چنین تحریکاتی نشد. پارسها از قدیم میدانستند که غذای انتقام را باید سرد سِرو کنند و چگونگی انجام این کار را میدانند. آنها منتظر خواهند ماند تا میهمانان ماورای اقیانوسها منطقۀ آبی محلی را ترک کنند. بعد از آن همه چیز از نو شروع میشود و اسرائیل هیچ آرامشی برای نشان دادن قدرت نخواهد داشت.
به عنوان مثال، DEBKAfile، نزدیک به سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل، در ماه ژانویه از رزمایش ذوالفقار ۱۴۰۱ در ایران خبر داد که در آن پهپادهای ایرانی ابابیل، ۵ حملۀ انتحاری به ماکت بندر نظامی-دریایی اسرائیل در دریای سرخ در ایلات را شبیهسازی کردند. طراحان نظامی ایرانی ماکتی از پایگاه هدف برای این رزمایش و همچنین یک ناو کلاس ۶ اسرائیلی طراحی کردند. مرکز هستهای دیمونای اسرائیل در صحرای نقب نیز هدف احتمالی این رزمایش بود. «بلوط عرعر» این چشمانداز ناخوشایند برای اسرائیل را از بین نبرد.
ماکت پایگاه نیروی دریایی اسرائیل در ایلات مورد اصابت پهپادهای ایرانی در حین تمرین
البته، اثربخشی حملات علیه تأسیسات نظامی ایران بسیار مشکوک است. این خبر که بعداً جعلی بودن آن مشخص شد، تقریباً دهها مورد از مهمترین مؤسسات صنعتی در سراسر کشور را نشان میداد. در واقع، به نظر میرسد یک انبار مهمات در اصفهان آسیب دید. اما به بزرگترین کارخانه تولید هواپیماهای بدون سرنشین شهر آسیب زیادی وارد نشد. زیرا، دفاع آن به اندازه کافی قوی بود. علاوه بر این، این موشکها، موشکهای جدی نبودند، بلکه فقط پهپادهای کمپرواز با بار رزمی کوچک بودند که برای تشویق ایرانیها به «پاسخ دادن» برای حملههای کوبندهتر بعدی طراحی شده بود. از آنجایی که این اتفاق نیفتاد، میتوان نتیجه گرفت که ارتش ایران برای چنین سناریویی آماده بود. به همین دلیل طراحان مجبور شدند در همان ابتدا آن را جمع کنند.
رزمایش ارتش ایران در منطقۀ اصفهان
نباید تصور کرد که ایران برنامههای دفاعی خود را به دلیل این حمله متوقف خواهد کرد و یا مسیر انتخابی خود را تغییر خواهد داد. بلکه برعکس، با درک اینکه تنها نخواهد ماند، ارادۀ خود را تقویت خواهد کرد.
این اقدام نتانیاهو یک حرکت ناسنجیده است. «مشکل ایران» را نمیتوان به این شکل حل کرد. اما اگر تأمین محصولات مورد نیاز روسیه از آنجا بدون دستیابی به چیز دیگری واقعا آسیب ببیند، نتانیاهو فقط فرصت ارتباط محرمانه با مسکو را از دست خواهد داد. تمایل ایالات متحده در این شرایط برای شستن دستها و انداختن همۀ گناهان به گردن نخست وزیر اسرائیل، نمونۀ آشکار این است که چگونه ایالات متحده میتواند برای اسرائیل «مفید» باشد.
مأخوذ از بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۲ بهمن-دلو ۱۴۰۱