بیانیۀ شورای صلح ایالات متحدهٔ آمریکا *
![](https://mashal.org/media/logo_new.jpg)
دربارۀ مداخلۀ نظامی روسیه در اوکراین مترجم: سایت «۱۰ مهر»
![](https://10mehr.com/sites/default/files/styles/img_228_162/public/images/articles/Ukrain-Sh.Solh_.USA_.png?itok=cUzGsGD2)
آنچه امیدوار بودیم پیش نیاید، رخ داد. فدراسیون روسیه نیروهای خود را در ۲۴ فوریه در پاسخ به ده ها سال تحریکات ناتو به سرکردگی ایالات متحده، به اوکراین اعزام کرد. وضعیت کنونی پرسشهایی فراوان، خطیر و بنیادی را در برابر جنبش صلح جهانی قرار داده است.
کارزار تبلیغاتی سهمگین، با جوش خروش مدام دربارۀ «روسیه گیت»، آغاز جنگ سردی جدید، و اهریمننمایی رئیسجمهور و دولت روسیه، شدت بیشتری گرفته است. محکوم کردن همهجانبۀ روسیه، با تحریک آمریکا و متحدانش، و هوچیگری رسانهای وابسته به آنها، ابعاد جهانی یافته است. نظرات متفاوت و صداهای مخالفانِ روایتِ رسمیِ ضد روسی، سرکوب و یا خفه میشوند.
بنابراین تعجبی ندارد اگر بسیاری از مردم زیر بمباران مسموم تبلیغات گستردۀ امپریالیستی، همۀ تقصیرها را متوجه روسیه بدانند. دلایل گوناگونی برای توجیه این موضعِ از نظر ما خطرناک آنها، مطرح میشود. به بخشی از این توجیهات نظری میاندازیم تا اعتبار اخلاقی، قانونی و سیاسی آنها را بسنجیم.
ارجاع به منشور سازمان ملل
نخستین و محکم ترین دلیل مطرح شده، آن است که حملۀ روسیه به اوکراین نقض منشور سازمان ملل متحد است. بنابراین، آیا شورای صلح ایالات متحده نیز، که همواره پشتیبان و مدافع ثابتقدم منشور بوده است، نباید روسیه را بهعنوان ناقض منشور محکوم کند؟
بیایید با نگاهی به منشور سازمان ملل، ببینیم آیا میتوان با قاطعیت روسیه را ناقض آن شمرد؟
مادۀ ۲
۳ـ کلیهٔ اعضاء اختلافات بینالمللی خود را به وسایل مسالمتآمیز به طریقی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت به خطر نیافتد، حل خواهند کرد.
۴ـ کلیهٔ اعضاء در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد خودداری خواهند نمود.
ماده ۵۱
در صورت وقوع حملهٔ مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم را برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی یا دستهجمعی لطمهای وارد نخواهد کرد….
با توجه به مادۀ ۲، بخصوص بند چهارم آن، می توان استدلال کرد که روسیه ناقض منشور است. اما بر مبنای مادۀ ۵۱، فدراسیون روسیه با توسل به حق دفاع از خود عمل کرده و بر طبق مقررات، شورای امنیت را مطلع نموده است. روسیه، بر اساس مادۀ ۵۱، دلایل موجهی را برای استفاده از زور مطرح میکند.
حکومت اوکراین بهنیابت از ناتو و ایالات متحده در محاصرۀ خصمانۀ فدراسیون روسیه شرکت کرده است. ارتش و شبهنظامیان اوکراینی، از سال ۲۰۱۴، دونتسک و لوگانسک را مورد حمله قرار دادهاند، و موجب مرگ حدود ۱۴۰۰۰ هموطن خود شدند. بسیاری از اهالی این دو ناحیه روس زبانند و برخی تابعیت روسیه را دارند. روسیه بهتازگی از نقشۀ قریبالوقوع حکومت اوکراین برای یک حملهٔ همهجانبه به دو ناحیۀ دونتسک و لوگانسک، که هم مرز روسیه هستند، اطلاع یافت. اکنون، پس از آن که این دو جمهوری برای دفاع از خود از روسیه درخواست کمک کردند، روسیه آنها را بهعنوان دو دولت مستقل به رسمیت میشناسد.
روسیه بهوضوح خواستار ضمانتهای ناتو و ایالات متحده دربارۀ امنیت خود شده بود. اما آنها از دادن جواب قانعکننده به این نگرانیها سر باز زدند. اوکراین در صدد پذیرش استقرار سلاح های اتمی ایالات متحده / ناتو در قلمرو خود بود. این سلاحها میتوانستند در پنج دقیقه مسکو را هدف قرار دهند. اگر که این را در کنار تصمیم ایالات متحده برای خروج از پیمان سلاح های هستهای میان برد با روسیه در سال ۲۰۱۹ بگذاریم، به خطر هشداردهندۀ آن پی میبریم.
آیا همۀ اینها معنایی جز اقدام به جنگ علیه روسیه دارد؟ آیا کسانی که همدست در ارتکاب قتلاند، همانند قاتل مجرم نیستند؟ این گفتهٔ ما بهمعنای تأیید تصمیم روسیه نیست. بلکه تأکید بر این نکته است که، در مورد مسألۀ اوکراین، ارجاع به منشور سازمان ملل باید بر مبنای واقعیتهای یک وضعیت مشخص و با توجه به زمینههای تاریخی آن، صورت گیرد.
ثانیاً، سازمان ملل خود نتوانسته است حرمت منشور را در برابر نقض آشکار آن از سوی اعضای ناتو حفظ کند. در اینجا ما بنای توجیه عمل روسیه را نداریم، بلکه میخواهیم زمینهای واقعی برای لزوم حفظ منشور بهدست دهیم.
از زمان انحلال اتحاد شوروی، که ایالات متحده به تنها ابرقدرت بدل شد، واشنگتن برای تحقق «سلطۀ بلامنازع» خود بر سراسر جهان، منشور سازمان ملل را آشکارا نادیده گرفته است. باید دانست که ناتو نه یک «اتحادیهٔ» میان دولتهای دارای حق حاکمیت مستقل، بلکه یک نیروی نظامی واحد کشورگشا است که زیر فرماندهی ایالات متحده تشکیل شده است.
بیائید به دو مادۀ منشور سازمان ملل متحد، که از پایان قرن گذشته بارها توسط قدرت های امپریالیستی زیر پا گذاشته شدهاند، نظری بیفکنیم:
مادهٔ ۶
هر عضو سازمان ملل متحد که مکرراً از اصول مندرج در این منشور تخطی کند ممکن است بنابر توصیهٔ شورای امنیت و بهتصمیم مجمع عمومی از سازمان اخراج گردد.
ماده ۲۵
اعضاء سازمان ملل متحد موافقت مینمایند که تصمیمات شورای امنیت را بر طبق این منشور قبول و اجرا نمایند.
طی دو دهۀ گذشته، ایالات متحده، ناتو و متحدان آنها بهشکلی فزاینده اینها و دیگر مواد منشور سازمان ملل را نقض کردهاند. چند مثال بیاوریم:
ـــ در سال ۱۹۹۹ ، ناتو به مدت ۷۸ روز بدون مجوزی از سازمان ملل به یوگسلاوی حمله برد، و با ریختن ۲۸۰۰۰ بمب این کشور را قطعه قطعه کرد.
ـــ در سال ۲۰۰۱، ایالات متحده در پاسخ به حملۀ یازده سپتامبر، جنگی بی پایان «علیه ترور» را اعلام کرد. این جنگ بر شصت کشور تأثیر مستقیم گذاشته است، و در این میان هفت کشور هدف تغییر غیرقانونی رژیم قرار گرفتند.
ـــ در سال ۲۰۰۳، ایالات متحده به همراه اعضای «ائتلاف راغبان» خود، با سرپیچی از نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عراق حمله و به آن کشور تجاوز کردند.
ـــ در سال ۲۰۱۱، ایالات متحده، انگلستان و فرانسه بهطور یکجانبه و بدون داشتن مجوزی از شورای امنیت، به لیبی حمله کرده و رهبر آن کشور معمر قذافی را به قتل رساندند.
ـــ از سال ۲۰۱۱، ایالات متحده، ناتو و متحدان منطقهای آنها، از طریق مسلح کردن و کمک مالی به گروههای تروریستی، جنگی نیابتی را در سوریه آغاز کردند که همچنان جان قربانیان بیگناه را میگیرد.
ـــ در ۲۰۱۴، ایالات متحده با کمک نیروهای نئونازی، کودتایی را در اوکراین ترتیب داد و یک حکومت طرفدار ناتو را بر سر کار آورد. این کودتا منجر به کشتار مردم روسی زبان در شرق اوکراین شد.
ـــ از آن زمان تابحال، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن، تحریمهای اقتصادی یکجانبه و غیرقانونی را علیه بیش از ۴۰ کشور جهان وضع کردند، که موجب مرگ صدها هزار مردم بیگناه شده است.
ـــ و البته باید از اشغال و الحاق غیرقانونی مناطقی از فلسطین و سوریه توسط اسرائیل هم یاد کنیم که با پشتیبانی کامل ایالات متحده صورت گرفته است.
بحرانی که امروز در اوکراین شاهد آن هستیم، نتیجۀ عدم توانایی سازمان ملل به حفظ حرمت منشور آن سازمان در برابر اقدامات غیرقانونی تنها ابر قدرت و متحدان آن در پیمان ناتو است، که دست ایالات متحده و ناتو را برای بهبنیست راندن روسیه و دیگر کشورهای مورد هدف باز گذاشته است.
آری، باید از منشور سازمان ملل دفاع کرد، اما نه بهشکل انتخابی آنطور که امپریالیسم بهشیوهای مزورانه از ما میخواهد. ما نباید هنگامی که قربانی ناچار به دفاع از خود شده است، فریب روایت امپریالیستها برای «سرزنش قربانی» را بخوریم.
جنگ میان امپریالیستها
بسیاری، بهخصوص از چپ، با این موضع که روسیه کشوری سرمایهداری / امپریالیستی است، این جنگ را جنگی میان امپریالیستها ارزیابی میکنند و نتیجه میگیرند که هر دو طرف را باید بهیکسان محکوم کرد. اما اینکه آیا روسیه کشوری امپریالیستی هست یا خیر، به موضوع مورد بحث در اینجا ربطی ندارد.
اولاً، چنین موضعی بهمعنای آن است که تنها باید از کشورهایی که دارای نظامهای سیاسی ـ اقتصادی معینی هستند، در مقابل تجاوز امپریالیستی حمایت کرد، و دیگران را باید رها کرد تا خودشان از خود دفاع کنند. با توجه به اینکه اکثریت کشورهای آماج امپریالیسم خود دارای نظام سرمایهداری هستند، یک چنین موضعی موجب تضعیف مبارزۀ ضدامپریالیستی خواهد شد.
ثانیاً، و مهمتر، آنکه یک چنین استدلالی موضوع تجاوز را از کل تصویر حذف میکند. با این استدلال، دیگر مطرح نیست کدام طرف تجاوزگر است و کدام طرف قربانی. و بدینسان، این واقعیت که ایالات متحده در پی حفظ هژمونی خود از طریق تحمیل سلطۀ «بلامنازع» بر کرۀ خاکی است، از میان برداشته میشود. واقعیت این است که ایالات متحده اکنون جنگی را بدون استفاده از سربازان آمریکایی آغاز کرده است.
حتی اگر روسیه را یک دولت امپریالیستی بدانیم، و آنچه را که شاهدیم جنگی میان امپریالیستها بشماریم، آیا این جنگ امپریالیستی هیچ تأثیری بر آیندۀ بشریت نخواهد داشت؟ و نتیجۀ این جنگ بر سرنوشت همهٔ ما تأثیرگذار نخواهد بود؟
یکسانانگاری نادرست نقش آمریکا و ناتو با روسیه
ما، بهعنوان یک سازمان صلح دوست، اساساً نمیتوانیم با تشدید منازعۀ اوکراین به سطح درگیری نظامی موافقت داشته باشیم. اما با محکوم کردن یکسویۀ روسیۀ نیز مخالف هستیم.
گروهی دیگر موضعی «متعادلتر» اختیار کرده و خواستار توقف همزمان توسعۀ ناتو و عقبنشینی نیروهای روسیه از اوکراین شدهاند. اما این موضع نیز روابط علت و معلولی موجود در وضعیت اوکراین را نادیده میگیرد و علت و معلول را در یک تراز قرار میدهد. با چنین برخوردی، این واقعیت که گسترش ناتو علت واقعی واکنش نظامی روسیه است نادیده گرفته میشود. به همین دلیل، موضع سرزنش یکسان دو طرف تنها در ظاهر موضعی متوازن است، و نه در واقع امر.
ثانیاً، ماهیت این دو خواست متفاوت است. اولی خواستی کلی، راهبردی و دراز مدت است، در حالی که خواست دوم فوری و عینی است. با این شکل فرمولبندی، در نهایت فشار اصلی تنها متوجه روسیه خواهد بود.
ثالثاً، خواست اول در مورد عدم گسترش ناتو، بر خلاف دومی، بهمورد مشخص اوکراین مربوط نیست. این خواسته، سیل صدها میلیون دلار اسلحه همراه با پرسنل نظامی و واحدهای عملیات سری در قالب «مشاوره» را که توسط ایالات متحده و ناتو به اوکراین سرازیر شده است نادیده میگیرد. خواستۀ صحیح، شناسایی اوکراین به عنوان یک کشور بیطرف، تخلیهٔ کلیه سلاحها و پرسنل نظامی (و مزدوران) خارجی از آن کشور، و اجرای کامل قرار داد مینسک ۲ است.
موفقیت کوششها برای گسترش ناتو تا مرزهای روسیه و اوکراین، جهانی دوزخی را رقم میزند و به احتمال وقوع جنگ اتمی میانجامد. فراموش نکنیم که داستان به همین جا ختم نخواهد شد، و بلاروس میتواند هدف بعدی باشد. بنابراین برای جنبش صلح ضروری است که با هر وسیلهٔ ممکن در راه تضمین بیطرفی اوکراین و بهرسمیت شناختن این بیطرفی از سوی ایالات متحده و ناتو بکوشد.
ارزیابی شورای صلح آمریکا
ایالات متحده و متحدانش در ناتو نهتنها باعث و بانی ایجاد این تراژدی بودهاند، بلکه با امتناع از شرکت در مذاکرات به منظور برقراری آتش بس، در پی طولانی نمودن این فاجعه اند. گرچه جنگ هیچگاه برندهای ندارد، ایالات متحده با یکپارچهتر کردن ناتو زیر نگین خود؛ تضعیف قدرت رقابت روسیه در بازار انرژی اروپا؛ یافتن توجیهی برای افزایش بودجۀ نظامی خود؛ و تسهیل فروش تجیزات جنگی به کشورهای فرمانبردار خود در ناتو، بیشترین سود را از این جنگ عاید خود کرده است. در اروپا، تفرقه میان اتحادیۀ اروپا و بریتانیا با روسیه بیش از پیش حاکم شده، و این جز برای امپرپالیسم آمریکا، هیچ سودی برای دیگران ندارد.
بر پایۀ این ارزیابی از وضعیت کنونی در اوکراین، شورای صلح ایالات متحده خواستهای عاجل زیر را بهترتیب اهمیت اعلام می دارد:
ـــ آتش بس فوری و ارسال کمکهای بشردوستانه به اوکراین و جمهوریهایی که اعلام استقلال کردهاند.
ـــ شناسایی بیطرفی اوکراین.
ـــ عقبنشینی نیروهای نظامی، جنگ افزارها، تجهیزات، و نیز مزدوران خارجی از اوکراین.
ـــ از سرگیری مذاکرات با حضور کلیۀ طرفهای درگیر ، برای حل دائمی مناقشات داخلی.
شورای صلح ایالات متحده
۲۴ مارس۲۰۲۲