مجارستان، پاییز خونین سال ۱۹۵۶
طرح بیثباتسازی مجارستان سوسیالیستی توسط آمریکاییها در سال ۱۹۴۸ آماده شده بود.
رویدادهای مجارستان در ۲۳ اکتبر تا ۹ نوامبر سال ۱۹۵۶ که بهطور سطحی و سرسری از سوی پروپاگاندیستهای غربی بهعنوان «قیام مجارستان» نامیده شد و به آن نیز صفت «ضدکمونیستی» اضافه کردند، میبایست از پیش در چشم مردم کشورهای غربی بهمنزله توجیه همه خشونتها و بیرحمیهایی میبود که شورشیان مرتکب شده بودند. امره ناگی نخستوزیر تحریکشده آن زمان، که جانشین رهبری کشور، ماتیاش راکوشی شده بود. این شورش جان بیش از ۷۰۰ سرباز شوروی و دهها تن از همکاران سرویس اطلاعاتی مجارستان و نظامیان ارتش مجارستان را گرفت.
شدت نبردها حاکی از این حقیقت بود که برای درهم کوبیدن شورش از سوی شوروی بیش از ۳۰هزار نظامی و بیش از هزار تانک و ۸۰۰ توپ و خمپارهانداز بهکار گرفته شد. ۲۶ نظامی شوروی بهخاطر مبارزه در مجارستان عنوان قهرمان اتحاد شوروی را دریافت کردند. ۱۴ تن از آنها پس از مرگ این عنوان را دریافت کردند. همه اینها در ۲۳ اکتبر آغاز شد: با فراخوان امره ناگی برای عادی کردن و بهبود سیستم سیاسی کشور نخست انبوه جمعیت هیجانزده ساختمان رادیو بوداپست را تصرف میکند. هنگام عصر اولین کشته را ماموران انتظامی میدهد. سپس انبارهای اسلحه، چاپخانه و کارخانه مهمات به غنیمت گرفته شدند.
در این شورش سربازان سابق ارتش میکولش هورتی، متحد مجارستانی هیتلر بهطور فعال شرکت کردند. در دوران نظام سوسیالیستی آنهایی که خود را در همکاری با نازیها بدنام کردند، از حیات سیاسی کشور حذف شدند. شورش سال ۱۹۵۶ برای آنها فرصتی بود برای تلافی شکست در میدانهای جنگ جهانی دوم. شورشکنندگان ترور را علیه کارکنان وزارت امور داخله و ارگانهای امنیت دولتی مجارستان و شهروندان سادهای که با شورش همدردی نکردند، بهراه انداختند. دادگاههای بدون تحقیق و محاکمه برای اعدام در خیابانهای بوداپست پدیدهای عادی شدند. شورشیان با لگد و چوب این انسانها را تا حد مرگ میکوبیدند، زنده میسوزاندند، سر به پایین میآویختند، از پنجره ساختمانهای چندین طبقه بیرون میانداختند. در میان مردهها همسران و کودکان نظامیان شوروی که در مجارستان مستقر بودند، وجود داشتند.
همه اینها ظاهراً کمی شباهت به اعتراض دمکراتیک شهروندان غیرنظامی داشت، اما در صفوف شورشکنندگان بسیاری خبرنگاران غربی که تصور «درستی» از رویدادها داشتند، حضور داشتند. سیگ میکلسون مدیر آن دوران گروه «رادیو “اروپای آزاد”» ـ رادیو «آزادی»، در کتاب «صدای دیگر آمریکا: تاریخ رادیو “اروپای آزاد” و رادیو “آزادی”» نوشت: «… آیا استودیو رادیو مجارستانی “آزادی” وعده کمک فوری غرب به شورشیان را داده بود یا نه ؟… وعده مستقیم نبود، اما لحن برخی برنامههای رادیویی شورشکنندگان به هیجان آمده را به فکر واداشت که چنین وعدهای طنین انداز شده است».
بهنحوی که در یکی از برنامهها فراخوانی طنینانداز شد که: «به امر انقلاب وفادار باشید، سازش نکنید! برای آزادی مبارزه کنید، سلاحهای خود را کنار نگذارید». وزیر دفاع آن زمان آلمان فدرال فرانس اشتراوس، آمریکاییها را سرزنش کرد که آنها ابتدا به شورشکنندگان امید کمک فوری دادند و سپس آنها را دست خالی گذاشتند. دیپلماتهای خارجی برای دیدار با «وزیر دفاع» شورشکنندگان، پال مالتر تلاش میکردند. در ۲۶ اکتبر پال مالتر با درجه سرهنگی به شورش پیوسته بود و در سوم نوامبر به دستور امره ناگی به درجه سرتیپی ارتقاء یافت. عوامل مخفی و توطئهگران شایعاتی درباره طرحها و برنامههای مسکو برای بردن مجارستان در ترکیب اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و درباره بیرحمیهای سربازان شوروی پراکندند. سربازان شوروی به بهانه ضایع کردن عمدی اموال شهروندان مجارستانی به دادگاه نظامی تهدید شدند.
یک گزارش بایگانی شده سالانه سازمان سیا در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۶ خبر میدهد که پس از توافق آتشبس با شورشکنندگان، طرف شوروی به گلولهباران مداوم پاسخ نداد. اسناد محرمانه سازمان سیا حاکی است که طرح بیثباتسازی مجارستان در همان سال ۱۹۴۸ توسط آمریکاییها آماده بوده است. گسیل جاسوسان، ایجاد هستههای مخفی متشکل از چهار تا شش نفر و اجرا اقدامات خرابکارانه پیشبینی شده بود. در اثر کار هماهنگ سرویسهای اطلاعاتی شوروی و مجارستان این طرحهای خرابکارانه بهطور کامل عملی نشد.
با وجود این در دستان «تظاهرکنندگان غیرنظامی» سلاحهای بسیاری ازجمله تفنگهای آلمانی و مسلسلهای آمریکایی دیده میشد. براساس اطلاعات ارگانهای امنیت دولتی مجارستان این سلاحها از کشور همسایه اتریش در کامیونهایی با نماد صلیب سرخ آورده شده بود. شورشیان تسلیحات ضدهوایی داشتند: هفتم نوامبر هواپیمای ایل ۲۸ شوروی را که عکسبرداری هوایی انجام میداد سرنگون کردند. سرنشینان این هواپیما کشته شدند. در خاک اتریش سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا اردوگاههای صحرایی را برای آموزش ستیزهجویان مجارستانی سازماندهی کردند.
تا نهم نوامبر مراکز اصلی مقاومت درهم کوبیده شد. شرکتکنندگان حمله به سربازان شوروی و مجارستان در دادگاه مجارستان به محاکمه جلب شدند. امره ناگی، پال مالتر و دیگر محرکین بلندپایه به اعدام محکوم شدند. با این حال اکثریت شورشیان عادی را پس از چند سال عفو کردند. غرب امیدوار بود که حوادث سال ۱۹۵۶ منجر به خروج مجارستان از سازمان پیمان ورشو شود. زیرا در ماه مارس سال ۱۹۵۵ اتریش و اتحاد شوروی توافقنامهای در مورد خروج نیروهای شوروی که در اتریش پس از شکست آلمان فاشیستی باقی مانده بودند، به امضاء رسیده بود. در صورت پیروزی شورش نیروهای ناتو امکان مییافتند خود را به مرزهای اوکرایین شوروی برسانند و سپس از خاک مجارستان برای حمله به یوگسلاوی (به این مسئله همچنین در آرشیو سیا اشاره شده است) و پس از آن برای تفرقهاندازی و شکاف در کل سیستم امنیت جمعی کشورهای سوسیالیستی استفاده میکردند.