جنبش کمونیستی در آسیای میانه و قزاقستان (از ۱۹۹۱ تاکنون)
بحران جنبش کمونیستی که ناشی از تخریب اتحاد جماهیر شوروی و ممنوعیت حزب کمونیست شوروی بود نمیتوانست بر جمهوریهای آسیای میانه و قزاقستان تأثیر نگذارد. با این حال در اینجا این پروسه خصلت خودویژهای کسب کرد، که الهام گرفته از ویژگیهای سیاسی و فرهنگی منطقه بود. ساختمان سوسیالیستی که مهمترین بخش آن شکلگیری فرهنگ نوین، انسان نوین و سیستم نوین روابط انسانی است، در قزاقستان و در آسیای میانه با مشکلات بزرگی روبرو شد. باقیمانده نظام پیش از انقلاب تماماً نابود و ریشهکن نشده بود.
لازم به یادآوری است که مبارزه برای استقرار حکومت شوروی در آسیای میانه تا سالهای دهه ۱۹۳۰، زمانی که بقایای دستههای بزرگ باسماچی (آشوبگران ضدانقلاب، مترجم) تارومار شدند، طول کشید. پس از مرگ ای.و. استالین فرایند دیگری ـ تغییر ماهیت کادرهای رهبری محلی شکل گرفت. مقامهای حساس و پرمسئولیت بهطور فزاینده به افرادی رسیدند که نه از ملاحظات ایدئولوژیکی بلکه کاملاً جاهطلبانه پیروی میکردند. در شیوه زندگی و روشهای کار برخی رهبران نشانههای بسیار بارز خاص دوران پیش از انقلاب با بازماندههای نظام فئودالی آن نمودار شدند. در همان زمان ادغام دستگاه دولتی، ارگانهای اجرای قانون و«اقتصاد سایه» در ساختار واحدی با جریان مافیایی روی داد.
این امر موجب فساد، رفیقبازی و جرایم سازمانیافته شد. نظام سوسیالیستی بیش از پیش تغییر شکل یافت، و با آغاز «پرسترویکا» این پروسه برگشتناپذیر شد. پس از سال ۱۹۹۱ تخریب عمیق و انحطاط همه جنبههای سازمان زندگی جامعه پسا شوروی ـ اقتصاد، نهادهای سیاسی، حوزه مناسبات اجتماعی، فرهنگ روی داد. جالب اینجا است که در اکثر جمهوریها رهبران سابق شوروی، تا مدتها پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از موقعیت بالایی در سلسله مراتب اداری محلی برخوردار بودند در قدرت باقی ماندند.
مثلا اسلام کریمف از سال ۱۹۸۳ بهعنوان وزیر دارایی جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان کار کرد و در سال ۱۹۸۹ دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست جمهوری شد. صفرمراد نیازوف از سال ۱۹۸۰ کمیته شهر عشق آباد را رهبری کرد، سپس رئیس شورای وزیران جمهوری شوروی سوسیالیستی ترکمنستان شد، و در سال ۱۹۸۵ او را به مقام دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست جمهوری ارتقاء دادند.
مسیر مشابهی را نورسلطان نظربایف از دبیری کمیته مرکزی (از سال ۱۹۷۹) تا دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان (ازسال ۱۹۸۹) طی کرد. به این ترتیب منبع اصلی ضدانقلاب پیروزمند را باید نه در سال ۱۹۹۱ و حتی نه در سال ۱۹۸۵، بلکه در دوران بسیار پیشتر جستجو کرد. ویژگیهایی که چنان بهوضوح در سالهای آخر حکومت شوروی ظاهر شده بودند در جنبش کمونیستی پس از تخریب اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بازتاب یافتند. اما در گرایشات کلی در هر یک از جمهوریها تفاوتهایی مشاهده شدند. در ترکمنستان و ازبکستان حاکمیت با تمام نیرو از احیاء سازمانهای کمونیستی جلوگیری کرد و احزاب کمونیستی قانونی در آنجا هنوز ایجاد نشدند. در قزاقستان، قیرقیزستان و تاجیکستان احزاب کمونیست در طول سالهای دهه ۱۹۹۰ تا اندازهای تا سالهای دهه ۲۰۰۰ جای برجستهای را در عرصه سیاسی اشغال کردند، ولی سرنوشت آنها متفاوت بودند. سرنوشت کمونیستهای آسیای میانه و قزاقستان را مفصلتر بررسی میکنیم.
۱- ترکمنستان
۱۶ دسامبر سال ۱۹۹۱ کنگره بیست و پنجم، آخرین کنگره حزب کمونیست ترکمنستان بود. اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان آن به انحلال حزب کمونیست و تشکیل حزب دمکراتیک ترکمنستان رأی دادند. این حزب نه تنها حزب حاکم جمهوری باقی ماند، بلکه تا سال ۲۰۱۲ تنها سازمان سیاسی ثبت شده رسمی کشور بود. این امر در ترکمنستان با شکلگیری بلافاصله پس از دستیابی این حزب به حاکمیت دارای سیستم سخت سیاسی مرتبط بود، که در آن عملاً قدرت نامحدود در دستان رئیسجمهور صفرمراد نیازوف و نزدیکترین اطرافیان او متمرکز شد.
در سال ۱۹۹۳ رئیس جمهور «پدر تمام ترکمنها»[«ترکمن باشی»] اعلام شد، دیرتر به این لقب چیزهای دیگر افزوده شد. براساس اصول ایدئولوژیکی اعلام شده، نظام چند حزبی و دمکراسی صلاحیتدار در گزینه غربی با سنت مردم ترکمن سازگار نیستند. با این وجود شهروندانی که وفاداری به اندیشههای کمونیستی را حفظ کردند، بارها به کوششهایی جهت احیای حزب دست زدند. کمونیستها در اوایل سالهای دهه ۱۹۹۰ کمیته سازماندهی تشکیل دادند و اسناد لازم را به وزارت دادگستری برای ثبت نام رسمی ارائه دادند. مقامات راه تأخیر پروسه و طولانی کردن آنرا در پیش گرفتند. به نمایندگان کمیته سازماندهی تنها در اکتبر سال ۱۹۹۶ پاسخ شفاهی درباره خودداری از ثبت نام داده شد. دلایل آن با این حال روشن نبود. پس از این کمونیستها دست به ترمیم کمیته سازماندهی زدند و در سپتامبر سال ۱۹۹۷ نامهای به وزارت دادگستری و نهادهای دمکراسی و حقوق بشر وابسته به ریاستجمهوری با درخواست مشورت (توصیه) با آنها در مورد موضوع ثبت نام فرستادند. این پیام نیز همینطور بیپاسخ ماند. با این حال در سال ۱۹۹۸ کنگره موسسان حزب کمونیست ترکمنستان در شرایط نیمه مخفی برگزار شد. اطلاعات درباره فعالیتهای سازمان در این دوره بسیار کم است. معلوم شد که حزب کمونیست ترکمنستان به اپوزیسیون متحد دمکراتیک ترکمنستان ملحق شده است، که در رأس آن وزیر خارجه سابق جمهوری آودی قولییف و سیاستمدارانی که متحد شدند و عمدتاً در تبعید هستند، قرار داشتند. علاوه بر این حزب کمونیست ترکمنستان به عضویت حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی درآمد و نمایندگان آن وارد ارگانهای رهبری سازمانهای بینالمللی شدند. (نگاه: حزب کمونیست ترکمنستان).
رهبر حزب کمونیست ترکمنستان در مرحله کنونی سردار رحیم اف شد. وی عضو حزب کمونیست اتحاد شوروی از سال ۱۹۷۷ است، تا اوایل سال ۱۹۹۰ در رأس کمیته دولتی ترکمنستان شوروی در رادیو و تلویزیون بود، سپس برای مدت کوتاهی بهعنوان دبیر ایدئولوژی کمیته مرکزی حزب کمونیست کار کرد. پس از سال ۱۹۹۱ رحیم اف بهعنوان سفیر در پاکستان منصوب شد و بعد از بازگشت به فعالیتهای سیاسی پرداخت. دوره فعالیت حزب کمونیست ترکمنستان زمانی که حزب را بهطور رسمی ثبت نکرده بودند، اما فعالیت آن بهطور کامل منع نشده بود، در سال ۲۰۰۲ به پایان رسید. ۲۵ نوامبر همان سال رسماً خبری درباره سوءقصد به رئیسجمهور نیازوف منتشر شد، که ماشین وی هنگام بدرقه در مسیر حرکت اقامتگاه خارج شهر گویا هدف گلوله قرار گرفته است.
دولت این حادثه را برای سرکوبی فعالانی که مظنون به عدم وفاداری به رهبری کشور بودند بهکار گرفت. براساس تحقیقات، بوریس شیخ مرادوف رئیس پیشین وزارت امور خارجه و رهبر جنبش دمکراتیک خلق ترکمنستان که به ثبت نرسیده بود، در رأس توطئهای که هدفاش سرنگونی ص. نیازوف بود، قرار گرفت. در نتیجه، شصت نفر متهم به خیانت به میهن و به حبس طولانی مدت محکوم شدند. در میان آنها سردار رحیم اف قرار داشت که او را به ۲۵ سال حبس محکوم کردند. سرنوشت بعدی او نامعلوم بود.
براساس اطلاعاتی که چند سال پیش بهدست آمد، رحیم اف و برخی دیگر از زندانیان زندان اُوادان دِپه، که مخصوصاً برای نگهداری زندانیان سیاسی ساخته شده بود، در سال ۲۰۰۶ کشته شدند، اما تأیید و رد این اطلاعات امکانپذیر نیست. (نگاه: ترکمنستان، اپوزیسیون در تنگنای «باشیزم») [باشیزم در اینجا بهمعنی رهبرگرایی است. کنایهای است به «باشی» در واژه ترکمن باشی (رهبر ترکمنها، مترجم].
پس از سال ۲۰۰۲ کمونیستهای ترکمن به حالت مخفی درآمدند. پارهای امیدها با مرگ ص. نیازوف و روی کار آمدن قربان قلی بردی محمداف مربوط بودند. رهبری جدید در حقیقت به دمکراتیزه کردن جزیی و سطحی رژیم سیاسی حرکت کرد.
اصلاحات وارد شده در قانون اساسی به ایجاد احزاب سیاسی اجازه دادند. در سال ۲۰۱۲ حزب صنعتگران و کارفرمایان و در سال ۲۰۱۴ حزب کشاورزی به ثبت رسیدند. نمایندگان این احزاب به نمایندگی پارلمان جمهوری انتخاب و نامزدهای خود را برای انتخابات ریاستجمهوری اخیر معرفی کردند، اما سازمانهای مورد نظر هیچ نقش واقعی را ایفا نمیکنند و بهطور کامل از خط مشی رهبری کشور حمایت میکنند. حزب کمونیست به زندگی غیرعلنی خود ادامه میدهد و مانند گذشته عضو حزب کمونیست شوروی است و نمایندگان خود را به کنگره این سازمان میفرستد (نام و نام خانوادگی آنها افشاء نمیشوند). مشخصات مربوط به فعالیتهای این حزب در درون جمهوری ترکمنستان در منابع اطلاعات علنی وجود ندارند.
۲- ازبکستان
در این جمهوری جنبش کمونیستی سرنوشت مشابهی را پشت سر گذاشت. ۱۴ سپتامبر سال ۱۹۹۱ در تاشکند کنگره فوقالعاده ۲۳ حزب کمونیست ازبکستان افتتاح شد. در این کنگره درباره خروج از ترکیب حزب کمونیست اتحاد شوروی تصمیم گرفته شد و همچنین ضرورت ایجاد سازمان جمهوریخواه حزب دمکراتیک خلق ازبکستان بر پایه حزب کمونیست ازبکستان اعلام شد. یکم نوامبر سال ۱۹۹۱ کنگره مؤسسان حزب نوین برگزار و اساسنامه و برنامه آن تأیید شدند.
در واقع حزب دمکراتیک خلق ازبکستان ساختمان و اموال حزب کمونیست را حفظ کرد و تقریباً رهبری آن بدون تغییر ماند. رهبری حزب اسلام کریمف را که تا سال ۱۹۹۶ در رأس حزب دمکراتیک خلق ازبکستان باقی ماند، انتخاب کرد. طبق رهنمود برنامه، حزب به نیروهای با مرکزیت چپ تعلق دارد و هدف خود را ایجاد جامعه عدالت اجتماعی بر پایه حاکمیت مردم و ضرورت حفظ بخش نیرومند دولتی در اقتصاد اعلام کرد (نگاه. حزب دمکراتیک خلق ازبکستان).
تا نیمه دوم سالهای دهه ۱۹۹۰ حزب دمکراتیک مردم ازبکستان در واقع بهصورت حزب حاکم باقی ماند. بعدها در ازبکستان سیستم چهار حزبی ایجاد شد، که تحت آن همه چهار حزبِ رسماً ثبت شده در پارلمان بودند و بهطور کامل از سیاست رهبری کشور پشتیبانی میکردند. حزب لیبرال دمکرات به متنفذترین حزب تبدیل شد، که از بزرگترین جناح در پارلمان برخوردار بود.
اپوزیسیون علنی در ازبکستان وجود ندارد. تلاش برای احیای حزب کمونیست نخستین بار در سال ۱۹۹۲ بهعمل آمد. گروهی از فعالان به رهبری وزیر امورخارجه سابق ازبکستان شوروی سوسیالیستی و نویسنده سرور عظیموف تلاش کردند حزب کمونیست را ثبت کنند. دولت این طرح را عملی نکرد و کمونیستها را مورد تضییق قرار داد. س.آ. عظیموف طاقت فشار اخلاقی و روحی را نیاورد و بر اثر سکته قلبی درگذشت (نگاه. چه کسی در اپوزیسیون ازبکستان است).
با این حال پس از دو سال در سال ۱۹۹۴ حزب غیرعلنی کمونیست ازبکستان ایجاد شد، که خود را وارث حزب کمونیست ازبکستان اعلام کرد. دبیر اول این حزب قهرمان محمودوف است. حزب کمونیست در ایجاد حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی شرکت کرد و عضو احزاب کمونیست شوروی باقی ماند. علاوه بر این در سال ۲۰۰۰ نمایندگان این سازمان در کنگره خلقهای آسیای مرکزی و روسیه در بیشکک شرکت داشتند. در خود ازبکستان براثر سیاست سخت دولتمداران که جلوی هرگونه فعالیت مخالفی را میگیرند فعالیت حزب کمونیست را بهشدت مشکل کرد.
۳- تاجیکستان
سرنوشت حزب کمونیست تاجیکستان را میتوان منحصربهفرد خواند. یگانه حزب کمونیست جمهوریهای شوروی است که پس از رویدادهای ماه اوت سال ۱۹۹۱، که با فعالیت کمیته دولتی وضعیت اضطراری و ممنوعیت بعدی حزب کمونیست اتحاد شوروی مرتبط بودند از فعالیت محروم نشد، بلکه نفوذ و تأثیر زیاد خود را در حیات سیاسی کشور حفظ کرد. کوشش برای ممنوعیت حزب کمونیست که ۲۱ سپتامبر سال ۱۹۹۱ توسط نماینده شورای عالی و ریئسجمهور تاجیکستان کریم اصلانف بهعمل آمده بود، با مقاومت شدیدی روبرو شد.
در شهر دوشنبه کمونیستها جهت اعتراض در متینگها شرکت کردند و جلسه فوقالعاده شورای عالی جمهوری اصلانف را از مقام خود معاف کرد و فرمان او را بهعنوان خلاف قانون لغو کرد. کنگره فوقالعاده حزب کمونیست در سپتامبر سال ۱۹۹۱ اساسنامه و برنامه نوینی را اتخاذ کرد، که در آنها وفاداری به مارکسیسم ـ لنینسیم و انترناسیونالیسم پرولتری تأکید شدند. در کنگره حزب به حزب سوسیالیستی تغییر نام کرد، اما در دسامبر همان سال باز به نام سابق خود برگشت. همه این مسائل در وهله نخست با رویدادهای تراژیک تاجیکستان مرتبط بود. از فوریه سال ۱۹۹۰ در جمهوری اوضاع سیاسی بحرانی و در سال ۱۹۹۲ جنگ خونین داخلی آغاز میشود.
در این شرایط حزب کمونیست نقش یکی از سازماندهندگان اصلی مقاومت در برابر نیروهای مخالف اسلامگرا را ایفا کرد. کمونیستها به جبهه مردمی که هوداران دولت را متحد میکرد پیوستند و در شانزدهمین جلسه شورای عالی تاجیکستان در سال ۱۹۹۲ از انتخاب امامعلی رحمانف بهعنوان ریئس اصلی دستگاه مقننه حمایت کردند. اما حمایت از رهبری کشور توسط حزب کمونیست با فریب بیرحمانه دولت همراه شد. از نیمه دوم سالهای دهه ۱۹۹۰، ریئسجمهور امامعلی رحمانف شروع به تمرکز قدرت در دستان خود میکند. برای این منظور توسط او و نزدیکانش حزب دمکراتیک خلق تاجیکستان ایجاد میشود و بهسرعت بهصورت «حزب حاکمیت» درمیآید. نقش حزب کمونیست تاجیکستان و همانطور شمار نمایندگان کمونیست در مجلس کشور پیوسته کاهش مییابد. در انتخابات سال ۱۹۹۵ حزب کمونیست مقام نخست را بدست آورد و ۶۰ نماینده (از ۱۸۱) به مجلس فرستاد و در سال ۲۰۰۰ دوم شد و ۱۳ کرسی در مجلس عوام (از ۶۳) بهدست آورد.
کاهش حمایت از حزب در بسیاری موارد بهطور عمده ناشی از فقدان خط مشی مخالف بود. در برخی مسائل (مانند خصوصیسازی موسسات صنعتی) حزب کمونیست تاجیکستان مخالفت خود را ابراز کرد، اما در مجموع از سیاستهای دولت و رئیسجمهور حمایت کرد. هرچند در زمان جنگ داخلی چنین موضعی توجیه میشد، بعدها آن از یک حزب دارای پایگاه اجتماعی تودهای محروم شد. سمت و سوی همکاری بینالمللی حزب کمونیست تاجیکستان مبهم است. برخلاف اکثریت احزاب کمونیست شوروی سابق، این حزب نه وارد حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی، بلکه وارد به اصطلاح حزب کمونیست اتحاد شوروی که توسط اُ. شنین ایجاد شد، میشود.
در نتیجه در انتخابات سال ۲۰۱۵ حزب کمونیست تاجیکستان نتوانست مقدار آرای کافی برای ورود به مجلس را کسب کند. براساس اطلاعات رسمی به این حزب ۲/۳ درصد از رأیدهندگان رأی دادند. تنها در دو حوزه تک نفره نامزدی برای پارلمان کاندیداهایی که بههر صورت با حزب کمونیست تاجیکستان مرتبط بودند، انتخاب شدند. یکی از آنها ـ عبدالجبار احمدوف ـ در کنگره انتخاباتی به اتهام تلاش برای تفرقهاندازی در سازمان منطقهای سغُد از حزب اخراج شد. نماینده دیگر ـ شهردار سابق شهر ایستاراوشن ابراهیم عبدالله زاده است، که بهگفته رهبری حزب کمونیست تاجیکستان، مدتهاست که ارتباط با حزب را قطع کرده است. در داخل دیوارهای مجلس هر دو سیاستمدار از خط مشی رسمی دولتی حمایت میکنند. (نگاه: دو کمونیست به مجلس رفتند از حوزههای تک اعتبارنامهای).
شادی شابدولوف صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست نتایج انتخابات را غیرمنصفانه و تحریف شده خواند و این انتخابات را بهعنوان «نمایش مضحک» توصیف کرد. اینها و دیگر ملاحظات انتقادی به آدرس رهبری کشور (مخالفت با رفرمهای اقتصادی، محکومیت تخریب مرکز تاریخی شهر دوشنبه، نقد اصلاحات قانون اساسی و غیره) منجر به تشدید فشار بر حزب کمونیست تاجیکستان از سوی مقامات دولتی شد. در رسانههای گروهی دولتی مطالبی با انتقاد از حزب ظاهر شدند. نمونه خاص آن مقالهای است که توسط خبرگزاری رسمی «خاور» منتشر شد. در این مقاله محبوبه کمالووا معاون رئیس موسسه مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به رئیسجمهور مدعی بود که ایدئولوژی کمونیستی برای جامعه تاجیک بیگانه است. (نگاه: کمونیستهای تاجیکستان نیز تبعید خواهند شد).
در کنگره ۳۲ حزب کمونیست تاجیکستان که دوم ژوئیه سال ۲۰۱۶ برگزار شد، شماری از نمایندگان ش.شابدولوف رامورد تقبیح قرار دادند. او را به شکست حزب، کاهش شمار آن و همچنین در سردی روابط با رهبری کشور متهم کردند. آنطور که اسماعیل تالباکوف معاون صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان اظهار داشت، نیروهای سیاسی جمهوری را باید پیرامون رئیسجمهور امامعلی رحمانف متحد کرد. در انتخابات رهبری حزب کمونیست تاجیکستان شابدولوف ۲۲ رأی و تالباکوف ۳۵ رأی بهدست آوردند.
اما در دسامبر سال ۲۰۱۶ ای. تالباکوف ناگهان درگذشت. در ژانویه ۲۰۱۷ هیئت رئیسه کمیته مرکزی حزب کمونیست تاجیکستان قائم مقام رهبری حزب را به دبیر کمیته مرکزی میرزاعظیم نسیموف منصوب کرد. او دکتر علوم اقتصاد بود و مدت زمان زیادی در دانشگاه پداگوژیکی تاجیکستان کار کرد. نسیموف ضرورت تشدید فعالیت حزب، بهویژه درباره ازسرگیری انتشار منظم روزنامه «تاجیکستان کمونیست» به سه زبان تاجیکی، روسی و ازبکی را اعلام کرد. شمار اعضای حزب کمونیست تاجیکستان ۳۷هزار نفر است. (نگاه: کمونیستهای تاجیکستان خطمشی جوانسازی حزب را در پیش گرفتند).
۴- قزاقستان
واقعیت جمهوری این بود که مخالف اصلی جنبش کمونیستی دبیر اول سابق کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان ان.آ. نظربایف از آب درآمد. ۲۳ اوت سال ۱۹۹۱ بلافاصله پس از برچیدن کمیته وضعیت اضطراری دولتی، او خروج خود از دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی و از ترکیب کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی را اعلام کرد. انحلال ساختار حزب کمونیست جمهوری آغاز شد. ۲۲ ماه اوت نظربایف دستور داد اقدامات کمیتههای حزبی در نیروهای مسلح، پلیس و دیگر ساختارهای قدرت به حال تعلیق درآید. پس از چند روز نمایندگان شورای عالی جمهوری شوروی قزاقستان تقاضای انحلال کامل سازمانهای حزبی جمهوری را کردند. تعدادی از کمیتههای ایالتی و شهری از این درخواست پیروی کردند.
با این حال در کنگره فوقالعاده هیجدهم حزب کمونیست که در تاریخ هفت سپتامبر سال ۱۹۹۱ برگزار شد، نظربایف و هوداران او با مقاومت غیرمنتظرهای روبرو شدند. اکثریت سخنرانان با خشم و تنفر ایده انحلال حزب را که توسط کمیته سازمانی کنگره مطرح شده بود رد کردند. در نتیجه خروج حزب کمونیست قزاقستان از ترکیب حزب کمونیست اتحاد شوروی و ایجاد حزب سوسیالیستی برپایه آن، که خود را جانشین بحق حزب کمونیست قزاقستان اعلام کرد، تصمیم گرفته شد. حزب سوسیالیست که تبدیل به تودهایترین سازمان سیاسی قزاقستان شد، با این وجود نتوانست از قدرت بالقوه خود بهرهبرداری کند. این امر در بسیاری موارد مرتبط با مواضع ناپیگیر آن بود. حزب خود را مدافع منافع اقشار آسیبپذیر جامعه اعلام و ضمن اجرای سیاست سمتگیری شده اجتماعی خود، از ایدئولوژی مارکسیستی ـ لنینیستی صرفنظر کرد و نوعی «سوسیالیسم انسانی» را اعلام کرد. همچنین حزب سوسیالیست بسیار بااحتیاط از «شوک درمانی» اصلاحات بازار انتقاد و تبدیل به اپوزیسیون میانهرو شد. در نتیجه این سازمان بهسرعت محبوبیت خود را از دست داد و در سال ۲۰۰۲ با عدم تجدید ثبت حزب به موجودیت خود پایان داد.(نگاه: کودتا فروپاشی حزب کمونیست قزاقستان شوروی سوسیالیستی را نزدیک کرد).
با این وجود همه موافق تغییر نام حزب و تغییر وضع برنامه آن نبودند. گروه کمونیستهای آلما آتا مبتکرانه کمیته سازماندهی بازسازی حزب کمونیست قزاقستان را تشکیل داد. در دسامبر سال ۱۹۹۱ کنگره نوزدهم برگزار شد، و احیاء حزب کمونیست قزاقستان را اعلام کرد. نمایندگان تصمیمات کنگره پیشین را فاقد صلاحیت خواندند. کنگره نوزده آییننامه و بیانیه برنامهای جدیدی را تصویب کرد که در آنها بر اصول معتبر سوسیالیسم علمی تأکید میشد.از همان آغاز بازسازی حزب کمونیست قزاقستان با مخالفت شدید دولت روبرو شد.
حزب سوسیالیست بهطور رسمی در اکتبر سال ۱۹۹۱ ثبت شد و حدود سه سال به بهانه موهوم و ساختگی از به ثبت رساندن کمونیستها خودداری کردند. این امر در حالی است که به وزارت دادگستری همه مدارک ضروری ارائه شده بودند و شمار حزب کمونیست قزاقستان بلافاصله پس از تشکیل آن شامل ۱۲ هزار نفر شد. تنها در فوریه سال ۱۹۹۴ حزب کمونیست توسط وزارت دادگستری ثبت شد، اما مدارک ثبت شده را حزب تنها یکسال بعد، در فوریه سال ۱۹۹۵ دریافت کرد. (نگاه: حزب کمونیست قزاقستان در مرحله کنونی، ۲۰۰۴-۱۹۹۱).
نخستین برنامه حزب در سال ۱۹۹۴ توسط کنگره ۲۲ حزب کمونیست قزاقستان تصویب شد. علاوه بر آن در سالهای ۱۹۹۷-۱۹۹۶ سه نظریه درباره سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و همچنین درباره حاکمیت قزاقستان مورد تأیید قرارگرفتند. حزب کمونیست قزاقستان خواستار تعلیق فوری خصوصیسازی اموال دولتی، بهویژه موسسات بزرگ و متوسط، پایان دادن به آزادسازی قیمتها، برقراری قیمتهای ثابت برای کالاهای ضروری اولیه، محصولات صنعتی برای روستاها، مجتمع سوخت و انرژی و تعرفههای حمل و نقل؛ اجرای حمایتهای دولتی برای مجتمعهای کشاورزی صنعتی؛ انحصار تجارت خارجی شد.
در عرصه سیاستهای اجتماعی حزب کمونیست برقراری مجدد ضمانتهای اجتماعی به میزان کاملی، که در سالهای حکومت شوروی صورت گرفته بود: حق کار، استراحت، مراقبتهای بهداشتی، کمکهای پزشکی رایگان، حق مسکن، آموزش رایگان و غیره را مطالبه کرد. همچنین کمونیستها از اولویت مالکیت عمومی بر ابزار تولید و علیه مالکیت خصوصی بر زمین حمایت کردند (نگاه: احزاب سیاسی جمهوری قزاقستان).
مفاد برنامهای حزب کمونیست قزاقستان بازتاب گستردهای بین مردم پیدا کرد و محبوبیت حزب کمونیست قزاقستان افزایش یافت. بهعلت دفعالوقتهای عمدی حقوقی حزب نتوانست در انتخابات مجلس سال ۱۹۹۴ شرکت کند. در انتخابات سال ۱۹۹۵ کمونیستها دو نماینده به مجلس نمایندگان و در سال ۱۹۹۹ سه نماینده فرستادند. در این میان سطح واقعی حمایت از حزب کمونیست قزاقستان فوقالعاده بالا بود. در سال ۱۹۹۹ تقریباً هیجده درصد رأیدهندگان به لیست حزب کمونیست رأی دادند (دومین جایگاه پس از حزب حاکم «اُتان»)، اما بهخاطر ویژگی سیستم انتخاباتی که در آن اکثریت نمایندگان در حوزه انتخاباتی واحد انتخاب میشدند، حزب کمونیست قزاقستان نتوانست فراکسیون بزرگی را تشکیل دهد.
در سال ۱۹۹۶ سریکبولسین عبدلدین بهعنوان دبیر اول حزب کمونیست انتخاب شد. در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۱ او رئیس شورای عالی جمهوری قزاقستان بود، اما بعد به اپوزیسیون پیوست. در سال ۱۹۹۹ عبدلدین برای نخستین بار در تاریخ جمهوری در انتخابات بدیل ریاستجمهوری شرکت کرد (در سال ۱۹۹۱ نورسلطان نظربایف تنها نامزد بود، در سال ۱۹۹۵ صلاحیت او در رفراندم تمدید شد) و با نتیجه ۱۲ درصد رسماً اعلام شده مقام دوم را اشغال کرد. در هیچیک از انتخابات ریاستجمهوری بعدی نامزدهای مخالف چنین موفقیتهایی را بهدست نیاورده بودند.
بدین ترتیب تا پایان سالهای دهه ۱۹۹۰ حزب کمونیست قزاقستان بهنحوی استوار جایگاه اصلی حزب اپوزیسیون قزاقستان را اشغال کرد که خطوط برنامه خروج از بحران را ارائه میداد. موفقیتهای حزب کمونیست در محافل دولتی که تلاشهای زیادی جهت بیاعتبار کردن آن انجام داده بودند موجب نگرانی شدند. در این زمان خود رهبری حزب اشتباهات جدی را مرتکب شد. به جای تقویت نفوذ خود در محیط کاری و ایجاد جنبش تودهای چپ با اتحادیههای کارگری، جوانان، وترانها و دیگر سازمانها، حزب کمونیست قزاقستان به مخالفان بورژوازی راستگرا نزدیک میشود، خود را به لحاظ ایدئولوژیکی تابع موقعیت نیروهای بیگانه میکند.
در سال ۱۹۹۹ س.آ. عبدلدین رئیس مجمع نیروهای دمکراتیک میشود. جنبش مورد نظر نتایج انتخابات مجلس را غیرقابل قبول اعلام کرده و خواستار برگزاری انتخابات جدید میشود و همچنین از حکومت برای پیگرد و اذیت و آزار مخالفان سیاسی انتقاد میکند. اکثریت اعضای این مجمع را که افرادی با دیدگاههای بهشدت راست و لیبرال تشکیل میداد (اِ.آ. ژووتیس، آ.م. کاژِگلدین و دیگران) تصمیم گرفتند بر تقویت روابط با کشورهای غربی تکیه کنند (نگاه: مجمع نیروهای دمکراتیک قزاقستان امیدوار است به گفتوگوی سازنده با مقامات).
در اوایل سالهای دهه ۲۰۰۰ جنبش «انتخاب دمکراتیک قزاقستان» خود اعلام میکند که به پروژه سیاسی یکی از بزرگترین الیگارشیهای کشور بهنام مختار آبلیازوف تبدیل شده بود. او با ایجاد یک ترکیب تجاری با نفوذ «آستانا ـ هولدینگ»، مالک تعدادی کارخانه، بانک، کانالهای تلویزیونی و غیره شد.
با این وجود نزدیکی آبلیازوف به حاکمیت (در اواخر دهه ۱۹۹۰ او بهعنوان رئیس سیستم اپراتور شبکه برق قزاقستان و همچنین وزیر انرژی، صنعت و گردشگری قزاقستان کارکرد) بهسردی میگراید. آبلیازوف به ایجاد جنبشی که خواستار اصلاحات سیاسی لیبرال است میپردازد. در ژانویه سال ۲۰۰۲ در آلما آتا مجلس موسسان انتخاب دمکراتیک قزاقستان برگزار شد که در آن نمایندگان حزب کمونیست قزاقستان شرکت کردند. (نگاه: تاریخ جنبش اپوزیسیونی «انتخاب دمکراتیک قزاقستان»).
ایجاد جنبش اپوزیسیونی که از منابع مالی و اطلاعاتی فراوان برخوردار باشد، بهشدت رهبر جمهوری را نگران میکرد. علیه آبلیازوف و همکاران او پروندههای جنایی مطرح شدند و الیگارشی خود پشت میلهها قرار گرفت. پس از عفو آبلیازوف علناً اعلام کرد که از فعالیت سیاسی فاصله گرفته است، اما به ارائه حمایت مالی و سازمانی ساخته و پرداخته خود ادامه داد. در اوایل سال ۲۰۰۴ «انتخاب دمکراتیک قزاقستان» به یک حزب سیاسی تبدیل شد.
همکاری حزب کمونیست با انتخاب دمکراتیک قزاقستان در این دوره نه تنها کاهش نیافت بلکه شکل اتحاد سیاسی را کسب میکند. ۲۷ ژوئیه سال ۲۰۰۴ کنگره مشترک حزب ملی «انتخاب دمکراتیک قزاقستان» و حزب کمونیست قزاقستان برگزار شد، که در جریان آن نمایندگان درباره شکلگیری بلوک واحد انتخاباتی برای شرکت در انتخابات مجلس تصمیم گرفتند. این بلوک «بلوک اپوزیسیون کمونیستها و انتخاب دمکراتیک قزاقستان» نام گرفت (نگاه: همانجا).
علاوه بر این سیاستمداران نزدیک به مختار آبلیازوف و انتخاب دمکراتیک قزاقستان در رهبری حزب کمونیست قزاقستان راه مییابند. در دسامبر سال ۲۰۰۳ تولن توختاسینوف نماینده مجلس و یکی از بنیانگذاران «انتخاب دمکراتیک قزاقستان» به عضویت حزب کمونیست قزاقستان پذیرفته میشود و روز بعد در پلنوم کمیته مرکزی او نه تنها به عضویت کمیته مرکزی و دفتر کمیته مرکزی درمیآید، بلکه دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان میشود. این امر برخلاف نظر اکثریت اعضای دفتر روی داد. (نگاه: بایگا به شیوه کمونیستی: ولادیسلاو کوساریف و تولن توختاسینوف).
این تصمیم بسیار مبهم و بحثانگیز شکاف بین حزب کمونیست را آسان کرد. ۱۲ عضو کمیته مرکزی خروج خود را از حزب کمونیست قزاقستان و تشکیل حزب تودهای کمونیست قزاقستان اعلام کردند. به حزب جدید ۱۲هزار کمونیست پیوستند.
کنگره موسسان سازمان در آوریل سال ۲۰۰۴ برگزار و در ژوئن همان سال حزب تودهای کمونیست قزاقستان در وزارت دادگستری ثبت شد. برخلاف حزب کمونیست قزاقستان، حزب جدید انتقاد شدید از رهبری کشور را، ضمن موضعگیری خود بهمثابه اپوزیسیون عملی و سازنده کنار گذاشت. شکاف در حزب کمونیست و اقدامات متناقض رهبری حزب کمونیست قزاقستان منجر به افت شدید اتوریته حزب شد. در انتخابات سپتامبر سال ۲۰۰۴ «بلوک اپوزیسیون کمونیستها و انتخاب دمکراتیک قزاقستان» تنها ۳/۴۴ درصد رأی کسب کرد و نتوانست نمایندگان خود را به مجلس بفرستد.
حزب تودهای کمونیست قزاقستان بهنوبه خود حمایت ۱/۹۸ درصد رأیدهندگان را جلب کرد. پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۵ حزب کمونیست قزاقستان به بلوک نیروهای دمکراتیک «برای قزاقستان عادلانه» پیوست، که ژارمانخ تویاکبای سخنگوی پیشین مجلس نمایندگان و رئیس پیشین دادگستری را به ریاستجمهوری معرفی کرد. او دومین مقام را با نتیجه ۶/۶ درصد اشغال کرد.
در انتخابات بعدی پارلمان در سال ۲۰۰۷ حزب کمونیست قزاقستان شرکت نکرد، بهطوریکه در همان زمان حزب تودهای کمونیست قزاقستان ۱/۲۹ درصد کسب کرد. در همان سال نمایندگان دو حزب یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک برگزار کردند که در آن اعلام کردند که آماده وحدت هستند. بعداً، اما طرفین از این طرح صرفنظر کردند. حزب کمونیست همکاری با اپوزیسیون لیبرال را ادامه داد. در سال ۲۰۰۹ حزب کمونیست قزاقستان، حزب سوسیال دمکرات ملی، حزب دمکراتیک «آزاد» و حزب ثبت نشده «آلغا» ضرورت وحدت را اعلام کردند و کمیته سازماندهی را تشکیل دادند. در بین سایرین س.آ. عبدلدین وارد این وحدت شد. (نگاه: قطعنامه جلسه عمومی اپوزیسیونهای دمکراتیک قزاقستان).
در سال ۲۰۱۰ در حزب کمونیست رهبری تغییر کرد. عبدالدین استعفای خود را اعلام کرد و گازیز آلدامجاروف به دبیر اولی کمیته مرکزی انتخاب شد. این گام همچنین بهنظر ما یکی از اشتباهات حزب بود. رهبر جدید حزب کمونیست قزاقستان پیش از این با موفقیت در وظایف دولتی کار میکرد.
در سالهای دهه ۱۹۹۰ آلدامجاروف نماینده پارلمان بود، سپس بهعنوان بازرس دولتی بخش سازمانی ـ کنترل دستگاه ریاستجمهوری منصوب شد. در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۳ او بهعنوان سفیر قزاقستان در جمهوری بلاروس و همزمان نماینده دایمی در ارگانهای کشورهای مشترکالمنافع کار کرد. وابستگی ایدئولوژیکی آلدامجاروف نسبت به کمونیسم کم بود. پس از سال ۱۹۹۱ وی به رهبری حزب سوسیالیست پیوست و رئیس آن و رهبر فراکسیون در پارلمان شد. سپس آلدامجاروف وارد حزب جمهوری مردمی قزاقستان شده و پُست رئیس کمیته اجرایی را اشغال میکند.
پس از بازگشت به قزاقستان در سال ۲۰۰۸ این سیاستمدار ناگهان روحیه اپوزیسیونی خود را اعلام کرده و تقریباً بلافاصله در پلنوم ژوئن کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان بهعنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست انتخاب میشود. کمتر از دو سال، در آوریل سال ۲۰۱۰ به گ.ک. آلدامجاروف بالاترین پست در حزب کمونیست قزاقستان سپرده شد. پس از این امر خطمشی حزب باز مبهمتر شد. رهبر حزب کمونیست بهطور منظم در به اصطلاح قوریلتایهای قزاقها (کنگره قزاقها) ـ انجمنهای نیروهای ملی شرکت میکند. در یکی از قوریلتایها (کنگرهها) در سال ۲۰۱۰ آلدامجاروف بهشدت از دوران شوروی انتقاد کرده آنرا«امپراتوری» اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جمهوری شوروی قزاقستان را« مستعمره مسکو» میخواند. علاوه بر این وی تقاضای عذرخواهی روسیه بهخاطر سرنوشت غمانگیز مردم قزاقستان میکند. آلدامجاروف بارها با تشکیل اتحادیه گمرکی مخالفت کرده بود.
در این میان دولت بهتدریج شروع به برچیدن بساط حزب کمونیست قزاقستان کرد. در اکتبر سال ۲۰۱۱ با تصمیم دیوان عالی اداری منطقه آلما آتا فعالیت حزب را بهمدت شش ماه به حالت تعلیق درآورد. حزب کمونیست در مشارکت در اپوزیسیون جبهه خلق که ثبت نشده بود مقصر شناخته شد. بههمین دلیل حزب کمونیست قزاقستان نتوانست در انتخابات پارلمانی، در ژانویه سال ۲۰۱۲ شرکت کند. در آوریل سال ۲۰۱۲ ممنوعیت فعالیت حزب برای شش ماه دیگر تمدید شد. علاوه بر این دولت چاپ ارگان رسمی حزب کمونیست قزاقستان ـ روزنامه« پراودای قزاقستان» را بلوکه کرد و هیئت تحریه آنرا به نقض قانون بیرون آمدن دورهای آن متهم کرد.
همانطور که در پایان اعلام شد، با شمار اعلام شده ۵۸هزار نفر، حزب کمونیست قزاقستان تنها ۳۸هزار عضو را متحد کرد، که کمتر از نیاز موجود برای احزاب سیاسی (۴۰هزار) است. پس از این امر، در دسامبر سال ۲۰۱۵ دادگاه تخصصی اقتصادی بین منطقهای آلما آتا در غیاب نمایندگان حزب کمونیست قزاقستان دادخواست را علیه حزب کمونیست قزاقستان بررسی کرد و فعالیت آنرا برای سه ماه به حالت تعلیق درآورد. وزارت دادگستری از رهبری حزب کمونیست خواست طی این دوره شمار حزب را به ۴۰هزار نفر برساند، در غیراینصورت تهدید به بستن نهایی آن کرد. (نگاه: پراودا، ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۵)
۴ سپتامبر سال ۲۰۱۵ همان دادگاه انحلال حزب کمونیست قزاقستان را مقرر داشت و آنرا به ناسازگاری با مقررات قانون متهم کرد. دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست قزاقستان تولوبک ماخیژانف که این مقام را در سال ۲۰۱۴ احراز کرد، عدم موافقت خود با این تصمیم را اعلام کرد. بهگفته وی در طول سالهای استقلال حزب سه بار ثبت شد و ارگانهای صلاحیتدار هیچگاه به آن ایراد نگرفتند. علاوه بر این ماخیژانف افزود،که وزارت دادگستری بازشماری را انجام نداد و ارقام منتشرشده ۳۸ هزار«ساختگی» است.
در ارتباط با این امر او آمادگی خود را برای مبارزه تا پایان اعلام کرد. (نگاه: پراودا۲-۱ سپتامبر ۲۰۱۵). با این حال دولت از تجدیدنظر در حکم دادگاه امتناع کرد و در واقع حزب کمونیست را سرکوب کرد. تا آنجا که به حزب تودهای کمونیست قزاقستان مربوط است این حزب بهکار خود ادامه میدهد و با موفقیت بیشتری در سیستم سیاسی کشور حل شده است. در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۲ حزب تودهای کمونیست قزاقستان طبق آمار رسمی ۷/۱۹ درصد آرا را کسب کرد و توانست فراکسیونی متشکل از ۷ نماینده تشکیل بدهد. طبق نتیجه انتخابات سال ۲۰۱۶ حزب این برآیند را حفظ کرد. حزب تودهای کمونیست قزاقستان در فعالیتهای خود بهطور کلی از خط مشی رهبری قزاقستان پیروی میکند. نسبت به برخی مسائل (رشد تعرفه مسکن و خدمات عمومی، افزایش سن بازنشستگی برای زنان، برقراری مالکیت خصوصی بر زمینهای کشاورزی) حزب از دولت انتقاد میکند، با وجود این در مورد سایر مسائل (برای نمونه، در مورد تصویب قوانین جدید «درباره اتحادیههای کارگری» و قانون کار، که تا حدود زیادی حق کارگران روزمزد را محدود میکنند) حزب تودهای کمونیست قزاقستان موضع حسننیت را در پیش میگیرد. و.ب. کوساریف از لحظه بنیانگذاری حزب سکان آنرا بهدست گرفت و در حال حاضر در رأس رهبری جمعی حزب تودهای کمونیست قزاقستان در ترکیب دبیران کمیته مرکزی ژ.آ. احمدبکوف، د.م.لوگکوی و آ.اُ.کونوروف قرار دارند. شمار اعضای اعلام شده حزب حدود صد هزار نفر است. ارگان رسمی آن روزنامه « کمونیست قزاقستان» است. برخلاف حزب کمونیست قزاقستان که جزو حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی است، حزب تودهای کمونیست قزاقستان عضو سازمانهای بینالمللی کمونیستی نیست. در سال ۲۰۱۳ حزب علامت داس و چکش را بهعنوان سمبل کنار گذاشت و یک ستاره پنچ پر را جایگزین آن کرد. در این مورد دبیر کمیته مرکزی حزب تودهای کمونیست قزاقستان آیکین کونورروف اظهار داشت که« جوانسازی حزب در جریان است، و در حال حاضر ما مفهوم روشنی از اینکه کشاورز چه کسی است و پرولتاریا چه کسی است نداریم، چون چنان صنعتی را ما نداریم، کشاورزی ما در عمیقترین رکود خود است و از اینرو ما تصمیم گرفتیم که ستاره پنچ پر را قرار بدهیم. در سال ۱۹۲۳ برای نخستین بار که ستاره پنچ پر در آرم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی جا داده شده بود ـ این ستاره سمبل وحدت پرولتاریای همه جهان و پنچ قاره بود. ما این مفهوم را گسترش دادیم و میخواهیم که مردم ـ آن کارمند اداری، آن کارکن عرصههای کامپیوتر و خدمات، درک کنند که ما منافع آنها را میخواهیم حفظ کنیم» (نگاه: کمونیستهای قزاقستان آثار و علایم را تغییر دادند). گذشته از این، در جمهوری قزاقستان تعداد دیگری از سازمانهای دارای سمتگیری کمونیستی (جنبش کمونیستهای قزاقستان، جنبش سوسیالیستی قزاقستان) فعالیت میکنند، اما از ثبت رسمیمحروم شدند و تأثیر جدی بر روندهای سیاسی ندارند.
۵- قیرقیزستان
برخلاف اکثریت دیگر جمهوریهای شوروی، گذار قدرت در قیرقیزستان ویژگی خود را داشت. در سالهای دهه ۱۹۹۰-۱۹۸۹ در این کشور جنبش ضدکمونیستی که خواهان سلب نقش رهبری حزب کمونیست و خروج جمهوری از ترکیب اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود بهوجود آمد. تحت تأثیر این گروههای معدود اما بسیار فعال موازنه قدرت در شورای عالی قیرقیزستان شوروی سوسیالیستی تغییر کرد. در اکتبر سال ۱۹۹۰ در پارلمان جمهوری انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد. دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست آ.م. ماسالیف نتوانست حمایت لازم شماری از نمایندگان را جلب کند. آ.آ. آکایف رئیس آکادمی علوم، نماینده شورای عالی قیرقیزستان شوروی سوسیالیستی و عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی (در کنگره ۲۸ حزب برگزیده شد) به رهبر جمهوری انتخاب شد، که نظر مساعدی نسبت به جنبش «دمکراتیک» داشت.
از عنوان جمهوری بلافاصله پس از این رویداد واژه «شوروی» و «سوسیالیستی» حذف و جنبشهای اپوزیسیونی قانونی شدند و حکومت از اقدامات ناسیونالیستی چشمپوشی کرد. یکم فوریه سال ۱۹۹۱ فرونزه به بیشکک تغییر نام یافت. در ماه اوت همان سال آکایف آشکارا با کمیته اضطراری دولتی مخالفت و از بوریس یلتسین حمایت کرد. ۳۱ ماه اوت شورای عالی جمهوری استقلال قیرقیزستان را اعلام کرد. گام بعدی انحلال حزب کمونیست بود. براساس مصوبات شورای عالی از ۳۱ اوت سال ۱۹۹۱ فعالیت حزب خاتمه یافت و اموال آن مصادره شد. با وجود این، در اکتبر همان سال پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست برگزار شد و بسیاری از شرکتکنندگان آن عدم موافقت خود با تصمیم نمایندگان را اعلام کردند.
در دسامبر سال ۱۹۹۱ کمیته سازماندهی برای احیای حزب به رهبری دبیر اول پیشین کمیته منطقه اوش حزب کمونیست قیرقیزستان بارپی ریسپایف تشکیل شد. در آن زمان کمونیستهایی چون ت.توکومبایف، آ.ورشینین، ل.شپوتا، پ.موسکالنکو، ک.جونوشیف، ب.آکونوف، ک.آژیربکوف و دیگران فعالیت بسیاری از خود نشان دادند. در سایه آنها سازمانهای اولیه حزب در کشور بازسازی شدند. اعضای باسابقه تشکیلات و ساختارهای حزبی حمایت زیادی در بازسازی حزب کردند. در تابستان سال ۱۹۹۲ کار بازسازی حزب را آبسامات ماسالیف دبیر اول پیشین کمیته مرکزی حزب کمونیست قیرقیزستان که از مسکو بازگشته بود بهعهده گرفت. پس از جمعآوری اسناد لازم، فعالان حزب آنرا به وزارت دادگستری دادند. ۱۷ سپتامبر سال ۱۹۹۲ حزب بهطور رسمی ثبت شد. با این حال به درخواست وزارت دادگستری تشکیلات از نام سابق صرفنظر کرد و حزب کمونیستهای قیرقیزستان نامیده شد. ۲۰ آوریل سال ۱۹۹۳ کنگره یکم حزب کمونیستهای قیرقیزستان بازسازی شده برگزار شد. شمارهگذاری کنگرهها با ایجاد حزب کمونیست قیرقیزستان مقرر شده بود، از اینرو در تاریخ آن جزو کنگره بیست حزب کمونیستها بود. کنگره آییننامه و برنامه را به تصویب رساند و به وفاداری به ایده مارکسیسم ـ لنینیسم تاکید شد. (نگاه: آک.نوف ب.آ. وفاداری به ایده). فعالیت اصلی حزب کمونیستهای قیرقیزستان در مرحله مورد نظر مخالفت با خطمشی «شوک تراپی» معطوف شد، که توسط رهبری کشور اعلام شده بود. در دسامبر سال ۱۹۹۱ در قیرقیزستان قانونی درباره خصوصیسازی تصویب شد که سرآغاز انحلال موسسات صنعتی گردید. بهزودی انحلال کالخوزها و ساوخوزها و انتقال زمین به کشاورزان فردی اعلام شد. دولت به همکاری تنگاتنگ با موسسات مالی بینالمللی (صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی) پرداخت و طبق توصیههای آنها عملا ساختار اقتصادی کشور نابود شد. وجه مشخصه «اصلاحات» افت شدید تولیدات صنعتی و کشاورزی بود. حجم تولید ناخالص داخلی سرانه از ۳۲۸۱ دلار در سال ۱۹۹۰ به ۲۶۹ دلار در سال ۲۰۰۰ (بیش از ۱۲ برابر) کاهش یافت. افت تولیدات صنعتی در جمهوری در سال ۱۹۹۶ در مقایسه با سال ۱۹۹۰ شامل ۶۳/۷ درصد شد. اگر در سال ۱۹۹۰ سهم بخش صنعت در اقتصاد کشور حدود ۴۲ درصد بود، آنگاه در اوایل سالهای دهه ۲۰۰۰ تا ۱۶ درصد کاهش یافت (نگاه: ماسالیف آ.م. مردم باید حقیقت را بدانند، بیشکک، ۲۰۰۴، ص، ۷۱-۶۷).
اما «اصلاحات» در بخش کشاورزی و برقراری مالکیت بازار و خصوصی بر زمین به رشد رفاه دهقانان و افزایش تولیدات کشاورزی منجر نشد. بخش قابلتوجهی از مزارع بهدلیل میزان حداقل آنها (بهطور متوسط سه هکتار)، نبود تکنیک و کود به کشاورزی معیشتی و طبیعی درغلطید. در نتیجه جمهوری نتوانست خود را با خواربار تأمین کند و مجبور شد در حجمی زیاد آنرا از خارج وارد کند. بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقر (بیش از ۶۰ درصد در سال ۱۹۹۶) قرارگرفت و بهویژه فقر شدید عمومی به ساکنان روستاها(در اینجا سطح فقر از ۸۰ درصد نیز گذشت) آسیب وارد آورد. نتایج منفی «اصلاحات» را باید با خروج جمعی شهروندان برای کار در دیگر کشورها، در وهله نخست روسیه و قزاقستان درنظر گرفت. طبق اطلاعات گوناگون تنها در این کشورها تا یک میلیون شهروند قیرقیز وجود دارند.
حزب کمونیست تنها نیروی سیاسی بود که بهطور مداوم و شدید از سیاست اجتماعی و اقتصادی رهبری قیرقیزستان انتقاد میکرد. این امر در حمایت رو به رشد مردم از حزب کمونیستهای قیرقیزستان بازتاب یافت. در انتخابات مجلس در فوریه سال ۱۹۹۵ حزب سه نماینده را به ژوگورکو کِنِش (مجلس) وارد کرد. در دسامبر همان سال انتخابات ریاستحمهوری برگزار شد، که در آن از حزب کمونیستها آ.م. ماسالیف، طبق آمار رسمی۲۴/۴ درصد آرا را کسب کرد. با این حال به این نتایج تا امروز شک و تردید وجود دارد. رئیسجمهور فعلی قیرقیزستان آلمازبک آتامبایف در سال ۲۰۱۳ اظهار اطمینان کرد که در انتخابات سال ۱۹۹۵ ماسالیف در منطقه اوش، بزرگترین منطقه جنوب کشور ۹۵ درصد رأی کسب کرده بود، اما مقامات محلی تنها ۴۰ درصد آنرا نوشتند. ( نگاه: آتامبایف: قیرقیزستان چنان شخصی مانند آبسامات ماسالیف کم دارد).
بهنوبه خود رئیس هیئت مدیره اتحادیه صنایع استخراج معدن و زمینشناسان قیرقیزستان اُروُزبک دویشییف که برای سالها در رأس کمیسیون بازرسی حزب کمونیستهای قیرقیزستان قرار داشت معتقد است که آ.م. ماسالیف انتخابات را با نتیجه ۷۰ درصد برده بود، اما نتایج آن تحریف شدند. محبوبیت رو به رشد حزب کمونیستها که به نیروی اصلی اپوزیسیون کشور تبدیل شد، دولت را مجبور کرد تا تدابیری را برای تضعیف آن انجام دهد. در سال ۱۹۹۹ تعدادی از اعضای کمیسیون مرکزی انتخابات حزب کمونیستهای قیرقیزستان به رهبری ک.آ. آجیبکوف رهبری را متهم به «اپورتونیسم» و «بیعملی» و خروج از حزب و ایجاد سازمان خود را اعلام کردند. حزب نوین در کوتاهترین مدت خود را بهعنوان حزب کمونیست قیرقیزستان ثبت نام کرد. این رویداد با این حال مانع از این نشد که حزب کمونیستهای قیرقیزستان از جایگاه نخست در انتخابات سال ۲۰۰۰ برخوردار نشود. طبق آمار رسمی کمیسیون مرکزی انتخابات، حزب حمایت ۲۹/۳ درصد شهروندان را، که برای انتخابات آمده بودند جلب کرد. اما بهخاطر این که از لیست حزبی تنها ۱۵ نماینده از ۱۰۵ انتخاب شدند، کمونیستها پنچ کرسی دریافت کردند.
باز یک نماینده حزب در قیزیل کیسک تک نمایندگی منطقه را بهدست آورد، در آنجا آبسامات ماسالیف پیروز شد. در فراخون نوین ژوگوکو کنش (مجلس) فراکسیون حزب کمونیستهای قیرقیزستان پایه تشکیل بزرگترین گروه نماینده «ال کوم سوس» («نمایندگان خلق ـ کمونیستها ـ سوسیالیستها») گذاشت که موضع مشترکی داشتند و در اپوزیسیون رژیم آکایف قرار گرفتند. علاوه بر این پیرامون حزب کمونیستها اکثر احزاب مخالف («آتا مِکِن»، «قیرقیزستان نو»، «آسابا»، «اِرکین قیرقیزستان» و غیره)، که از حزب کمونیستهای قیرقیزستان در زمینه مهمترین مسائل حمایت میکردند، گرد آمدند. بهنحوی که در سال ۲۰۰۳ این احزاب خواستار استعفای دولت بهخاطر تخریب مجسمه و.ای. لنین در مرکز بیشکک شدند. در آن زمان از ابتکار حزب کمونیستهای قیرقیزستان ۲۷ نماینده پارلمان پشتیبانی کردند.
با این وجود اکثریت پارلمان کمونیستها و متحدین آنها نمیتوانستند مانع اقدامات رهبری کشور شوند. پیشنهادهای حزب کمونیستهای قیرقیزستان در مورد خروج قیرقیزستان از بحران عمیق، مصوب کنگره ۲۷ حزب کمونیستهای قیرقیزستان که به رئیسجمهور آ.آکایف در ژانویه سال ۲۰۰۲ فرستاده شد، گوش شنوایی پیدا نکرد (همانجا.ص.۷۴-۷۰).
در این دوران بهطور فعال روابط بینالمللی حزب گسترده میشوند. در اکتبر سال ۲۰۰۱ در پلنوم سازمانی پس از کنگره سی و دو حزب کمونیست شوروی (حزب کمونیست اتحاد شوروی) آ.م.ماسالیف به معاونت رئیس و دبیر شورای حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی انتخاب شد. ۲۸ ماه مه سال ۲۰۰۰ در بیشکک کنگره اول خلقهای آسیای مرکزی و روسیه برگزار شد که توسط حزب کمونیستهای قرقیزستان به اتفاق حزب کمونیست شوروی ـ حزب کمونیست اتحاد شوروی، بنیاد اسلاو، کمیته بینالمللی «برای اتحاد و برادری خلقها» و سازمانهای دیگر برگزار شد.
مرگ آ.م. ماسالیف که ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۰۴ رخ داد ضایعه سنگینی برای کمونیستها شد. مرگ لیدر شناخته شده در مقیاس ملی و دولتی در نقش و جایگاه حزب کمونیستهای قیرقیزستان در سیستم سیاسی قیرقیزستان اثر منفی داشت. طی یک سال در یک حزب کوچک سه رهبر جایگزین شدند. در سپتامبر ـ دسامبرسال ۲۰۰۴ این پُست را ب.س. بکبویف نماینده ژوگورکو کنش، در دسامبر سال۲۰۰۴ ـ دسامبر سال ۲۰۰۵ ـ ا.ای. بایلو، که مدت طولانی بود معاون صدر کمیسیون مرکزی انتخابات حزب کمونیستهای قیرقیزستان عهدهدار شدند. در دسامبر سال ۲۰۰۵ لیدر حزب کمونیستها پسر ارشد آ.م. ماسالیف اسحاق ماسالیف، که کرسی نمایندگی را داشت انتخاب شد. از اواخر سال ۲۰۰۴ در قیرقیزستان جنبش مخالف، که سیاست آکایف موجب شده بود فعالتر میشود. سیاست رسیدن به قدرت نامحدود رئیسجمهور، تصرف موسسات و کمپانیها توسط اعضای خانواده رئیس دولت، پیگرد سیاستمداران مخالف نارضایتیهایی را در جامعه برانگیخت. پاییز سال ۲۰۰۴ جنبش مردمی قیرقیزستان، که شماری از احزاب سیاسی را ـ هم راست («اِرکیندیک» و دیگران) و هم جناح چپ (حزب کمونیستها و حزب کمونیست) متحد کرد، ایجاد میشود.
رهبر جنبش مردمی قیرقیزستان نخستوزیر سابق قورمان بیک باکیف از جمله سه معاون او ـ معاون رئیس (از دسامبر سال ۲۰۰۴ ـ رئیس) کمیسیون مرکزی انتخابات حزب کمونیستهای قیرقیزستان نیکلای بایلو انتخاب شد. هدف اصلی جنبش مردمی تشکیل جبهه مخالف متحد برای شرکت در انتخابات مجلس آینده بود. نواحی تک نماینده (انتخابات در زمینه لیست حزبی پس از اصلاحات وارده شده در قانون اساسی اجرا نشد) بین کسانی که جزو جنبش مردمی قیرقیزستان بودند تقسیم شدند. نامزدهای حزب کمونیستها در انتخابات نواحی انتخاباتی آیدرکن (ای.آ. ماسالیف)، یونوسالیف (ن.ای. بایلو)، فرونزه (ب. س.بکبویف)، باکای آتین( اُ.د.دویشییف)،مایلوسو (بو.او.ماماسیتووا) شرکت کردند. انتخابات پارلمانی ( دور اول ۲۷ فوریه، دور دوم ۱۳ مارس سال ۲۰۰۵) با تخلفات گسترده و با استفاده ازمنابع اداری همراه بود. اکثریت نامزدهای مخالف شکست خوردند. از حزب کمونیستهای قیرقیزستان در دوره دوم تنها بکبویف و ماسالیف راه یافتند، اما بکبویف در نتیجه شکست خورد. در ماه مارس در جمهوری اعتراضات تودهای آغاز شد که ۲۴ مارس سال ۲۰۰۵ به سرنگونی رژیم آکایف («انقلاب لاله») انجامید. اعضای حزب کمونیستها در متینگها و اعتراضات شرکت فعالی کردند. ک.س. باکیف کفیل ریاستجمهوری میشود، که سیاست کجدار و مریزی را آغاز میکند. با تخلفات بسیاری اعضای منتخب نوین مجلس مشروع و قانونی اعلام میشود. در عرصه اجتماعی ـ اقتصادی، علیرغم تعدادی وعدههای پوپولیستی، دولت جدید خط مشی لیبرالی ـ بازار پیشین را ادامه میدهد.
بهویژه باکیف اعلام کرد که نتایج خصوصیسازی بررسی نخواهد شد. (نگاه: وظیفه اصلی: تغییر حکومت از راه دموکراتیک). با این حال حزب کمونیستها مانند حزب کمونیست قیرقیزستان حمایت خود را از دولت جدید اعلام میکند. برخی اعضای حزب کمونیستهای قیرقیزستان مقامهایی را در قوه اجراییه بهدست آوردند. لیدر حزب ا.ای. بایلو بهعنوان رئیس اداره منطقه لنین شهر بیشکک و ب.او. ماماسیتووا عضو کمیسیون مرکزی انتخابات ـ شهردار شهر مایلو ـ سو تعیین شدند. پیش از انتخابات ریاستجمهوری که برای ۱۰ ژوئیه سال ۲۰۰۵ تعیین شده بود، حزب کمونیستها نه تنها از نامزدی ک.س. باکیف حمایت کرد، بلکه بهطور رسمیاو را (در بین احزاب دیگر) برای پست رئیس دولت مطرح کرد. این مسئله ۱۴ ماه مه سال ۲۰۰۵ در کنگره (فوقالعاده) سیام حزب کمونیستهای قیرقیزستان روی داد.
تا سرنگونی باکیف در سال ۲۰۱۰ حزب کمونیستهای قیرقیزستان بهطورکلی از خطمشی رهبری کشور حمایت میکرد، و خود را به «انتقاد سازنده»، حتی به کریهترین اقدامات او محدود کرده بود. و اگر در سالهای نخست، هنگامیکه حمایت از رئیسجمهور در میان مردم تا اندازهای بالا بود، این امر بهشدت در محبوبیت حزب تأثیری نگذاشت، تا اینکه چنین موضعیای بطور منفی در مناسبات مردم نسبت به حزب کمونیستهای قیرقیزستان بازتاب یافت. وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشور همچنان بسیار دشواراست. بیش از یک سوم جمعیت زیرخط فقر رسمی زندگی میکرد، حدود یک میلیون نفر در خارج از کشور مشغول بهکار بودند و امکانی برای یافتن کار در کشور نداشت. در درون دولت بستگان بسیار نزدیک باکیف نفوذ داشتند. فرزند او ماکسیم به مدیر آژانس مرکزی توسعه، سرمایهگذاری و نوآوری منصوب شده بود، در عمل همه اقتصاد قیرقیزستان را تحت کنترل داشت. برادر رئیسجمهور ـ ژانیش باکیف ـ حفاظت از خدمات و سرویسهای دولتی و از طریق آن تمام قوای بلوک دولت را رهبری میکرد. در جمهوری پیگرد و اذیت و آزار سیاستمداران مخالف و روزنامهنگاران (قتل رئیس سابق اداره ریاست جمهوری م.چ. سادیرقولوف، روزنامهنگار گ.گ. پاولوک و دیگران) آغاز شد. تلاش شد که مجلس را تحت کنترل خود درآوردند. ک.س. باکیف در سال ۲۰۰۷ شروع به تصویب رفراندم قانون اساسی جدید کرد که در آن ازجمله مقررات جدید برگزاری انتخابات را تعیین کرد. پس از تصویب قانون اساسی انتخابات جدید در پارلمان تعیین شدند که بهطور فوقالعاده با یک سیستم انتخاباتی متناسب انجام میگرفتند. اندکی پیش از رأیگیری که برای ۱۶ دسامبر سال ۲۰۱۷ تعیین شده بود، تعدادی از سازمانهای طرفدار دولت حزب «آق ژول» را که خود رئیسجمهور در رهبری آن قرار داشت تاسیس کردند. در مجموع برای انتخابات ۱۲ حزب، از جمله حزب کمونیستها اجازه داشتند. طبق نتایج از ۹۵ درصد تعرفه انتخاباتی بهعمل آمده تنها دو حزب بر مانع ۵ درصدی فایق آمد ـ «آق ژول» (۴۸ درصد) و مخالف «آتا مِکِن» (۹ درصد). با این حال همانطور که اعلام شد، دومی مانع منطقهای نداشت (حداقل نیم درصد از شمار رأیهندگان در هر منطقه).
حزب کمونیستها فقط چهارمین جایگاه را با نتیجه ۲/۹۵ درصد اشغال کرد. بدین ترتیب در ترکیب پارلمان جدید تنها نامزدهایی از «احزاب حاکمیت» وارد شدند. انتقاد از سوی سازمانهای بینالمللی رهبری کشور را وادار به اصلاح نتایج رأیگیری کرد. پس از شمارش آرای نهایی (هنگامیکه طبق گواهی کمیسیون مرکزی انتخابات آخرین برگههای رأیگیری از مناطق دورافتاده ارجاع شدند) وضعیت کاملاً تغییر کرد. موانع ضروری بر «آق ژول» (۷۱ کرسی)، اپوزیسیون معتدل حزب سوسیال دمکرات (۱۱ کرسی) و حزب کمونیستها (۸ کرسی) غلبه کردند. (نگاه: انتخابات مجلس و احزاب سیاسی در حاکمیت قیرقیزستان).
فراکسیون حزب کمونیستهای قیرقیزستان اعلام کرد که روش «مخالفت سازنده» را اتخاذ خواهد کرد. این امر در حمایت از خطمشی عمومی دولتی در کنار سخنرانیهای انتقادی جداگانه (نسبت به رشد تعرفهها و غیره) تجلی گردید. جدیترین اشتباه حزب تصمیمات متخذه در کنگره (فوقالعاده) سی و چهار بود، که دوم ماه مه برگزار شد. در آن قرار بود نامزدی رئیسجمهور (انتخابات برای ۲۳ ژوئیه تعیین شده بودند) مورد بحث قرار بگیرد. از همان ابتدا رهبری حزب کمونیستهای قیرقیزستان در این مورد از جلسات و اقدامات ضروری عدول کرد ـ جلسات سازمانهای اولیه حزبی، پلنوم منطقهای، شهری و کمیتههای ایالتی بهمنظوربحث در مورد مسائل مطرح شده در کنگره و معرفی نمایندگان تشکیل نشدند. دفتر کمیته مرکزی اینکه حزب چه کسی را در کنگره سازمانهای منطقهای معرفی خواهد کرد، تصمیم گرفت. خود نمایندگان تا آخرین لحظه از آنچه که مخصوصاً قرار است در جریان کنگره بحث شود در جریان نبودند. در نتیجه نشریه کمونیست تصمیم دفتر کمیته مرکزی را اعلام کرد: حمایت از نامزدی رئیسجمهور باکیف بر این اساس است که در دوران او شرایط آزادتری برای کار و فعالیت احزاب ایجاد شدند. در نتیجه بحثهای شدید ۵۹ نماینده از ۸۲ نماینده از این پیشنهاد حمایت کردند (نگاه: پراودا،۷ ماه مه سال ۲۰۰۹).
۷ آوریل سال ۲۰۱۰ در قیرقیزستان کودتا بعدی روی داد. دولت باکیف سرنگون شد و وی از کشور فرار کرد و در نتیجه درگیریها در پایتخت دهها نفر کشته شدند. رهبران کودتا انحلال پارلمان (ژوگورکو کِنِش) و همچنین ایجاد یک دولت موقت به رهبری ر.ای. اُتونبایف را اعلام کردند. با این حال نمایندگان فراکسیونهای«آق ژول» و حزب کمونیستهای قیرقیزستان ۱۹ آوریل در یکی از هتلهای بیشکک برای جلسه فوقالعاده جمع شدند. آنها موافقت کردند که دولت موقت را قانونی بدانند، اما در عینحال مخالفت خود را با انحلال پارلمان ابراز داشتند. سخنگوی جدید صدر کمیته مرکزی حزب کمونیستها ای.آ. ماسالیف انتخاب شد. جلسه بعدی تصمیم گرفته شد که ۲۰ ماه مه برگزار شود.(نگاه: نمایندگان ژوگورکو کنش دولت موقت را قانونی داستند).
با این وجود ۱۲ ماه مه ماسالیف بازداشت و برای بازپرسی به ساختمان سرویس دولتی امنیت ملی منتقل شد. چندی بعد لیدر حزب کمونیستهای قیرقیزستان آزاد شد، اما پس از چند روز دوباره او را بازداشت کردند و در اتاق انفرادی بازجویی سرویس دولتی امنیت ملی قرار دادند. ماسالیف بهدست داشتن در توطئه ضدانقلابی ۱۳ ماه مه متهم شد. در همان روز حامیان رئیسجمهور سرنگون شده ساختمانهای دولتی در سه استان جنوبی را تصرف کردند و از آنجا پس از درگیریهای شدید بیرون رانده شدند. طبق تحقیقات سازمانده اصلی ناآرامیها ـ مشاور سابق باکیف اوسن سیدیکوف ـ اقدامات خود را با ماسالیف هماهنگ کرده بود. حزب کمونیستها مجموعهای از تظاهرات با مطالبه آزادی صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست قیرقیزستان برگزار کرد. در نتیجه ماسالیف از بازداشت خانگی بیرون آمد. دادگاه او تا ماه مارس سال ۲۰۱۱، تا زمانیکه این سیاستمدار «بهخاطر نبود عناصر جرم» تبرئه شد، ادامه پیدا کرد. (نگاه: پراودا، ۱۶-۱۵ مارس سال ۲۰۱۱).
اما این رویدادها باعث آسیب جدی به حزب شد. دوم ماه اوت سال ۲۰۱۰ ای.آ. ماسالیف از صدر کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقیزستان برای آینکه به گفته او، حزب را از زیر ضرب بیرون درآورد استعفاء داد. بومایرام ماما سیتووا بهعنوان رهبر حزب انتخاب شد. در بیشکک که در ۲۴ اوت کنگره (فوقالعاده) ۲۵ برگزار شد حزب کمونیستهای قیرقیزستان تصمیم به شرکت در انتخابات مجلس گرفت و لیستی را به رهبری ب.او. ماماسیتووا، ان.ای.بایلو و ش. اِگمبردیف معرفی کرد. در نتیجه حزب کمونیستها روی هم رفته ۰/۲۷ درصد یا هفت هزار رأی بهدست اورد. در مقایسه با سال ۲۰۰۰ حزب کمونیستهای قیرقیزستان ۶۵ بار افت کرد. پس از این مسئله حزب کاملا «رده نخست» سازمانهای سیاسی را از دست داد و از هرگونه تأثیر مشهود بر اوضاع قیرقیزستان باز ایستاد. (نگاه: ارقام نهایی انتخابات قیرقیزستان).
پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقزستان ۹ آوریل سال ۲۰۱۱ اسحاق ماسالیف را به مقام صدر کمیته مرکزی بازگرداند. ب.او. ماماسیتووا بهعنوان معاون او انتخاب شد، نیکولای بایلو که این مقام را بعهده داشت بهدلیل وضع مزاجی استعفاء داد. کنگره (فوقالعاده) سی و هفت حزب کمونیستهای قیرقیزستان، ۱۶ ژوئیه همان سال برگزار شد و ماسالیف را نامزد ریاستجمهوری تعیین کرد، با این وجود کمی پیش از انتخابات وی نامزدی خود را پس گرفت، علت این امر اخلال متعدد ارگانهای دولت و همچنین کمبود منابع مالی حزب توضیح داده شد.
در تناوب این دوره خط مشی سیاسی حزب متفاوت نیست. در آغاز سال ۲۰۱۲ حزب کمونیستها به اتحاد تاکتیکی با حزب «آتا ژورت» و «بوتون قیرقیزستان» که منافع قبایل جنوبی را نمایندگی میکرد تن داد. حزب کمونیستهای قیرقیزستان بههمراه این احزاب دراقدامات اعتراضی، ضمن مطالبه استعفای دولت عمربیک بابانوف شرکت و از رئیسجمهور آلمازبک آتامبایف برای سیاست ناپیگیر خارجی و داخلی وی انتقاد میکرد.(نگاه: در اوش مخالفان خواستار استعفای دولت شدند).
پس از چندین ماه حزب چرخشی در سمت مخالف انجام داد. ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۲ ای.آ. ماسالیف به رئیس خدمات مالیاتی دولت منصوب شد. در این مقام وی تا آوریل سال ۲۰۱۴ باقیماند و همزمان صدر کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقیزستان نیز بود. در آغاز سال ۲۰۱۵ در حزب بحث شرکت در انتخابات مجلس آینده در گرفت. برای بحث در مورد مسائل ۱۸ آوریل سال ۲۰۱۵ کنگره (فوقالعاده) سی و نهم حزب کمونیستهای قیرقیزستان برگزار شد. ای.آ. ماسالیف در نطق خود اعلام کرد که شانس حزب برای ورود به پارلمان برابر صفر است. اما از آنجا که کمونیستها باید نمایندگان خود را در ارگانهای دولت داشته باشند، بهگفته او، باید به همه داوطلبان امکان نامزدی خود از سوی احزاب دیگر را داد. این پیشنهاد موجب مباحثات گرم در حزب شد، اما در نتیجه رأی اکثریت نمایندگان تصویب شد. (نگاه: پراودا، ۲۲-۲۱ آوریل سال ۲۰۱۵). خود ماسالیف در لیست حزب بورژوازی راست« اُنوگوو پروگرس» وارد شد (نگاه: ایدئولوژی سیاسی حرب« اُنوگوو پروگرس») و براساس نتیجه انتخابات ۴ اکتبر سال ۲۰۱۵ بهعنوان نماینده ژوگورکو کنش انتخاب شد. در پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیستها، که ۲ ماه مه سال ۲۰۱۵ برگزار شد، ای.آ. ماسالیف قصد خود برای استعفاء از اختیارات صدر کمیته مرکزی و عضو دفتر کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقیزستان را اعلام کرد. به گفته او، کنگره سیونهم تفاوت جدی بین کمونیستها را آشکار کرد، که بخشی از آنها با نامزدی اعضای حزب در لیست دیگر سازمانهای سیاسی مخالفت کردند. آنطور که ماسالیف اشاره کرد، وی موافق است که لیدر حزب کمونیستها نمیتواند برای مبارزه زیر پرچم بیگانه برود. اما از آنجایی که او از بلندپروازهای معاون قصد ندارد صرفنظر کند، ماسالیف از کمیته مرکزی درخواست معاف کردن او از مقام رهبری در حزب تقاضا کرد. این درخواست برآورده شد، و شِرالی اگِمبردیف برای انجام وظیفه صدر کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقیزستان انتخاب شد. (نگاه: پراودا، ۶-۵ ماه مه سال ۲۰۱۵). با این وجود پس از مدتی ماسالیف آمادگی خود را برای بازگشت به رهبری حزب اعلام کرد. پلنوم برگزار شده ۲۳ ژانویه سال ۲۰۱۶ کمیته مرکزی حزب کمونیستهای قیرقیزستان مجدداً او را بهعنوان صدر کمیته مرکزی انتخاب کرد. (نگاه: پراودا، ۲۹ ژانویه ـ یک فوریه سال ۲۰۱۶).
در حال حاضر حزب کمونیستهای قیرقیزستان نقش قابل ملاحظهای در حیات سیاسی جمهوری بازی نمیکند. آخرین موفقیتهای منطقهای حزب کمونیستهای قیرقیزستان انتخابات محلی سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۲ بودند، که کمونیستها نخستین جایگاه را در انتخابات شورای نمایندگان شهر کوک ـ ژانگاک و همچنین در شورای شهر تاش ـ کومیر احراز کردند (هر دو در منطقه جلال آباد است). در سال ۲۰۱۶ حزب کمونیستهای قیرقیزستان لیست نامزدهای انتخابات را در چهار شورای شهر ارائه کرد. در اوش حزب ۰/۴ درصد، در بالیقچی ۱/۰۲ درصد، در بیشکک ۰/۹۶ درصد، در قاراکول ۱/۰۹ درصد رأی کسب کرد. شمار آرای حزب کمونیستهای قیرقیزستان ۸ هزار نفر اعلام شد، هرچند در آغاز دهه سالهای ۲۰۰۰ حزب بیش از ۲۰ هزار عضو داشت.
بدین ترتیب جنبش کمونیستی در کشورهای آسیای میانه و قزاقستان در موقعیت بسیار پیچیده و دشواری قرار دارد. اولاً احزاب کمونیستی تحت فشار دولتها هستند. این امر هم آشکار و علنی در بهکارگیری ابزارهای سرکوب و تضییقی (ترکمنستان، ازبکستان) و هم تقلب در انتخابات، استفاده از راههای گریز از قوانین و غیره ظاهر میشوند. دوم، احزاب کمونیست نتوانستند خود را با فعالیت در شرایط جدید وفق بدهند. بسیاری از رهبران حزبی، که بهخوبی شایستگی خود را در دورهای که کمونیستها در قدرت بودند، نشان داده بودند، ازجمله متوجه نشدند که در اپوزیسیون بودن به رویکردهای کاملاً متفاوت در فعالیت سیاسی نیاز دارد. بهویژه این امر در عمل در نبود فعالیت تقریباً کامل در محیط کارگری بروز کرد.
بدون ایجاد پایگاه تودهای، احزاب کمونیستی محبوبیت خود پس از سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۰ را بهسرعت از دست دادند و رخوت نوستالژی برای گذشته شوروی و امیدها به امکان بازسازی سریع نظام سوسیالیستی به میزان زیادی ته کشیدند. این امر همچنین موجب شد که کمونیستها بدون اینکه به فعالیتهای بیرون از پارلمان توجه کنند تکیه عمده خود را بر فعالیت پارلمانی معطوف کنند. سوم اینکه، اتحاد با نیروهای به لحاظ ایدئولوژیک بیگانه تأثیر بهشدت منفی بر مواضع احزاب کمونیستی داشتند. این امر مربوط است به حمایت کمونیستها از رژیمهای حاکم و همکاری آنها با اپوزیسیونهای بورژوازی راست. ضمن بهرهگیری از چنین اتحادهای کوتاه مدت، رهبران احزاب پایگاههای پشتیبانی خود را فرسودند و بسیاری فعالین معتقد را از خود دور کردند. آتاویسم (وابستگی و تمایل فرهنگی عقبنشینی به نیاکان، اجدادگرایی، نیاکانگرایی، مترجم) ساختارهای کلان ـ قبیلهای جامعه که دوران شوروی این پدیده تحمل میشد نقش خود را در این امر ایفا کردند. بدون حل مسائل مورد بحث جنبش کمونیستی در منطقه احیاء و بازسازی بهدست نمیآید. اما تقویت احزاب کمونیستی وظیفه فوقالعاده مهمی است. در شرایط آرایش تصنعی سیستم اجتماعی ـ سیاسی و همچنین نفوذ فعال ایده اسلام افراطی تنها نیروهای چپ عرفی هستند که میتوانند از نابسامانی و هرج و مرج آسیای مرکزی و قزاقستان جلوگیری کنند.