کِشتههای کنگره بیستم
۲
یوری امیلیانوف
(Yuri Emelyanov)
پروفسور، دکتر علوم تاریخ، پژوهشگر، نویسنده
http://www.sovross.ru/articles/1475/27965
ترجمه: ا. م. شیری
۶ دی- جدی ١٣۹۵
غرب به اعتراض برمیخیزد و برای انجام کودتای ضدانقلابی دو باره تدارک میبیند
سرکوبی شورش مجارستان بواسطه نیروهای ارتش اتحاد شوروی به اعتراضات شدید در کشورهای غربی منجر گردید. زیر فشار آنها در ۴ نوامبر سال ١۹۵۶ مجمع عمومی فوقالعاده سازمان ملل متحد برای بحث پیرامون «مسئله مجارستان» برگزار شد. همان روز رئیس جمهور آمریکا د. آیزنهاور(Д. Эйзенхауэр) پیامی به ن. آ. بولگانین(Н.А. Булганин)، صدر شورای وزیران اتحاد شوروی فرستاد. در این پیام او اظهار امیدواری کرد، که «نماینده اتحاد شوروی در این اجلاس قادر به اعلام آن باشد، که کشورش برای خارج کردن نیروهایش از مجارستان آماده میشود و اجازه میدهد مردم این کشور از حق تشکیل دولت منتخب خود استفاده کند». اما این اتمامحجت با گامهای بعدی دولت آمریکا تحکیم نگردید. معلوم نیست اگر سر آمریکا در این هنگام به انتخابات ریاست جمهوری گرم نبود، حوادث چه مسیری در پیش میرفت.
اگر در این روزها یک بحران بینالمللی دیگر، بحران انشقاق در بین کشورهای پیشرو غربی روی نمیداد، شاید واکنشهای شدیدتر در مقابل اقدام اتحاد شوروی در مجارستان نشان داده میشد. ۲۹ اکتبر سال ١۹۵۶ نیروهای نظامی اسرائیل وارد خاک مصر شدند، ٣١ اکتبر آنها با پشتیبانی نیروهای هوایی و دریایی انگلیس و فرانسه منطقه کانال سوئز را به اشغال خود درآوردند. با این حال، انگلستان، فرانسه و اسرائیل بدون همآهنگی با آمریکا، که در آن موقع برای تحریک جنگ در خاورمیانه علاقمند نبود، به این اقدامات دست زدند. ۷ نوامبر سه کشور به عملیات جنگی خود در مصر پایان دادند. مجمع عمومی سازمان ملل متحد طی سه قطعنامه تجاوز سه کشور را محکوم کرد و خروج نیروهای آنها را خواستار شد. در همین روز آخرین سنگر مقاومت شورشیان مجارستان در هم کوبیده شد.
١۲ نوامبر مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهایی را تصویب کرد که در آن اتحاد شوروی به سبب «سلب آزادی و استقلال مجارستان» محکوم میشد. قطعنامه از اتحاد شوروی میخواست «برای خارج کردن نیروهای مسلح خود از مجارستان و احیای استقلال سیاسی آن در اسرع وقت اقدام کند». قطعنامه با ۵۵ رأی مثبت هیأتهای نمایندگی اعضای سازمان ملل متحد در مقابل ۸ رأی مخالف (اتحاد شوروی و متحدان آن) به تصویب رسید. ١۳ هیئت رأی ممتنع داد.
همانوقت هم برای اولین بار تلاشهایی در جهت سوءاستفاده از بازیهای المپیک بمنظور تشکیل کارزار خصمانه علیه کشور ما بعمل آمد. موضوع تحریم بازیهای المپیک که قرار بود در ماه نوامبر در ملبورن افتتاح شود، به نشانه اعتراض علیه ورود نیروهای اتحاد شوروی به مجارستان مطرح گردید. با این وجود، فقط اسپانیای فرانکو، هلند و سوئیس آن را تحریم کردند.
پس از ۴ نوامبر در خیابانها و میادین شهرهای اروپای غربی و آمریکای شمالی اغلب اعتراضات ضدشوروی در حمایت ار ضدانقلاب مجارستان برگزار میگردید. مجله «تایم» یک «جنگجوی مجاری در راه آزادی» را بعنوان «مرد سال» انتخاب نمود و در روی جلد شماره جدید خود تصویر سه مرد را چاپ کرد. «جنگجویان آزادیخواه مجاری» را بطور مرتب به مراسم بینالمللی دعوت میکردند و آنها هم حوادث دلخراشی از سرکوبی «قیام ملی» تشریح مینمودند. برگزارکنندگان مراسم به هر کسی که سعی میکرد در باره مجازاتهای غیرانسانی کمونیستها و اعضای خانواده آنها توسط ضدانقلاب صحبت کند، اجازه سخن گفتن نمیدادند.
در همین حال در ایالات متحده آمریکا سعی کردند درسهای جدی از شکست ضدانقلاب در مجارستان فراگیرند. فرستندههای رادیو «آزادی» و «صدای آمریکا» به سبب آن که برنامههای آنها در روزهای شورش به این تصورات دامن میزد که قدرتهای غربی بطور قطع به شورشیان کمک میکنند، بشدت هدف انتقاد قرار گرفتند. پس از این، تدارک ضدانقلاب «خزنده» از طریق القاء ایدههای ضدسوسیالیستی در اذهان تودههای مردم در طولانی مدت و نفوذ دادن ضدکمونیستها در پستهای مهم رهبری کشورهای اروپای مرکزی و جنوب شرقی بعنوان راهکار اصلی تعیین گردید.
در ماه ژوئیه سال ١۹۵۹ کنگره آمریکا قطعنامهایی را در باره «ملتهای اسیر» با موضوع دعوت به «آزادسازی» مجارستان و سایر کشورهای سوسیالیستی جهان، و همچنین جمهوریهای متحد اتحاد شوروی از «اسارت کمونیسم» تصویب کرد. به این ترتیب، تصویب این قطعنامه مبنای توجیه ایدئولوژیک برای تخصیص بودجه سالانه در جهت خرابکاری علیه نظام سوسیالیستی قرار گرفت. در مدت بیش از سی سال کنگره آمریکا و نهادهای دولتی این کشور بودجههای کلانی برای انجام تبلیغات و حمایت مالی از نیروهای ضدانقلاب اختصاص دادند.
این بودجهها به سازماندهان «بهار پراگ» در سال ١۹۶۸، جنبش «همبستگی» لهستان از سال ١۹۸٠ و اعتراضات ضدشوروی در جمهوریهای حوزه دریای بالتیک از سال ١۹۸۷ اختصاص داده شد. در سالهای ١۹۸۹- ١۹۹٠ مبالغ هنگفتی برای انجام «انقلابهای رنگی» در اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از جمله، در مجارستان، و همچنین برای کمک به ملیگرایان افراطی در جمهوریهای اتحاد شوروی و نیروهای باصطلاح «دموکرات» روسیه تخصیص داده شد.
چرا رهبران اتحاد شوروی به شروع ضدانقلاب چراغ سبز نشان دادند؟
واحدهای ارتش اتحاد شوروی با حمایت کمونیستها و یگانهای ارتش مجارستان شورش ضدانقلابی را سرکوب نمودند. به این ترتیب پایههای نظام سوسیالیستی در مجارستان و سایر کشورهای سوسیالیستی بمدت ۳٠ سال حفظ شد. اما، با بررسی صورتجلسات نشستهای هیئت سیاسی کمیته مرکزی که در آخر اکتبر و اوایل ماه نوامبر سال ١۹۵۶ همه روزه برگزار میشد، نمیتوان تعجب خود را از واکنش دیرهنگام اعضای آن و تصمیمات اتخاذی متناقض در این جلسات در حالیکه در خیابانهای بوداپست و سایر شهرهای مجارستان جوی خون جاری بود، پنهان کرد. بنظر میرسد تصمیمگیری در خصوص حل و فصل اقدامات خونین از راه مداخله نظامی با توجه به خطر جنگ جهانی و احتمال استفاده از بمب هیدروژنی در آن برای رهبران اتحاد شوروی آسان نبود. چنین مسائلی تقریبا بعد از شش سال به موضوع بحثهای در دولت آمریکا تبدیل گردید. ١۴ اکتبر سال ١۹۶۲ رئیس جمهور، جان اف کندی(Джон Ф Кеннеди) اطلاعات مربوط به تصاویر هوایی نشاندهنده محل استقرار موشکهای حامل کلاهکهای هستهایی اتحاد شوروی در خاک کوبا را دریافت نمود. برای اینکه ایالات متحده آمریکا بتواند تصمیمات مقتضی اتخاذ نماید، نهاد جمعی (کمیته اجرایی کمیسیون امنیت ملی) تشکیل گردید که از ١۶ تا ۲١ اکتبر سال ١۹۶۲ بطور کاملا محرمانه و بدون تنفس جلسه برگزار نمود. جنجال بر سر گزینههای پیشنهادی، اعضای کمیته را تقسیم کرد. همانها که بعدها «بازها» نام گرفتند، از جمله، دین راسک(Дин Раск)، وزیر خارجه آمریکا، خواستار حمله سریع به کوبا و بمباران تجهیزات موشکی اتحاد شوروی شدند. «کبوتران» که وزیر دفاع آمریکا، رابرت مک نامرا(Роберт Макнамара) جزو آنها بود، در مقابل آنها قرار گرفتند. آنها با احتساب اینکه در صورت حمله به کوبا، در همان ساعات اول در حدود ۴٠ هزار سرباز آمریکایی کشته خواهد شد، بسنده کردن به تحریم جزیره آزادی را پیشنهاد نمودند. (در باره تلفات کوباییها در صورت حمله به میهن آنها نه مک نامرا و نه سایر اعضای کمیته آمریکایی حرفی نزدند). کندی و دیگر اعضای کمیته «اجرایی» مدت زیادی موضع بینابینی در میان «بازها» و «کبوتران» اتخاذ نمودند. جلسه بحث با تصویب قرار دایر بر اعمال تحریم بر علیه کوبا، تحریمی که کندی در تاریخ ۲۲ اکتبر به اطلاع همه جهان رسانید، پایان یافت. هر چند در مدت شش روز پس از تحریم کوبا و اعلام کندی در این باره به جهان، اوضاع در مسیر فاجعهبار پیش رفت و گاهی اوقات از احتمال حمله نیروهای مسلح آمریکا به کوبا و تبادل حملات هستهایی متقابل بین اتحاد شوروی و آمریکا سخن گفته میشد، ۲۸ اکتبر بحران بدون خونریزی خاتمه یافت.
تفاوت میان بحثهای کمیته «اجرایی» آمریکا و هیئت سیاسی کمیته مرکزی عبارت از این بود که، دومی فقط پس از چند ساعت بعد از آغاز شورش در بوداپست شروع شد. این واقعیت منتفی نیست که اگر اعضای هیئت سیاسی دیدگاه خود را بیان میکردند و پیرامون همه گزینههای ممکن در مدت چند روز به بحث مینشستند، میتوانستند تا روز ۲۳ اکتبر سال ١۹۵۶ راه حل مناسبی بیابند. بخصوص اینکه یو. و. آندروپوف(Ю.В. Андропов)، سفیر اتحاد شوروی در مجارستان دو هفته قبل از شروع شورش، در مورد وقوع چنین حادثهایی هشدار داده بود. بر این اساس، ای. س. سروف(И.С. Серов)، وزیر امنیت ملی جزو تقدیرشدگان در میان مبارزان برای سرکوب شورش بود. به وی نشان درجه یککوتوزف اعطاء گردید، دولت از کار اطلاعات شوروی در مجارستان نه تنها در پروسه شورش، حتا قبل از شروع آن نیز قدردانی کرد. شاید، هشدار اداره کل یکم در مورد احتمال وقوع حرکات ضدانقلابی به اطلاع وزیر دفاع، ژوکوف رسیده بود، که در جلسه ۲۳ اکتبر هیئت سیاسی کمیته مرکزی قبل از همه در خصوص حوادث هلاکتبار صحبت کرد.
نباید فقط خروشچوف را بخاطر بیتوجهی نسبت به مجارستان سرزنش کرد. در حالیکه اطلاعات دریافتی به اطلاع همه اعضای هیئت سیاسی کمیته مرکزی میرسید، پس چرا آنها مدت زیادی به مجارستان بیتوجهی کردند؟ بویژه اینکه، یکی از اتهامات خروشچوف علیه استالین در کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی این بود، که گویا او به هشدارهای دایر بر احتمال حمله آلمان به اتحاد شوروی بیتوجهی کرد. اگر چه این اتهام با واقعیت انطباق نداشت، اما در نگاه بسیاری از مردم به مدرکی برای برخورد غیرمسئولانه به رهبری کشور تبدیل گردید.
ادامه دارد…