کِشتههای کنگره بیستم
![](https://mashal.org/media/shiri.jpg)
هر کس به ارزشهای گذشته شلیک کند، آینده او را به توپ خواهد بست!
نظام شورایی ارزشمند گذشته، آینده ناگزیر بشر است و بنای آینده روشن،
مستلزم شناخت نقاط قوت و ضعف گذشته است! ا. م. شیری
یوری امیلیانوف
(Yuri Emelyanov)
http://www.sovross.ru/articles/1475/27965
ترجمه: ا. م. شیری
٣٠ آذر- قوس ١٣۹۵
پس از خروج قوای اتحاد شوروی از بوداپست در ۲٠ اکتبر سال ۱۹۵۶، خودسریها در خیابانهای پایتخت مجارستان اوج گرفت، و شمار تلفات انسانی بشدت افزایش یافت. تاجر سوئیسی به خبرنگاران گزارش داد: «امروز، هنگامی که من از بوداپست خارج میشدم، انسانهای آویخته از تیرهای کنار دانوب را دیدم. من ۲٠ نفر از به دار آویختگان را شمردم که از میلههای پرچم و تیرهای چراغ خیابان آویزان بودند».
روزنامه فرانسوی «موند» نوشت که «در خیابانها انسانها را مثل سگ میکشند»، و این صحنهها بازگشت «سفیدها» در سال ١۹١۹ به مجارستان را یادآوری میکند. خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گزارش میدهد: «شکار کمونیستها در خیابانهای پایتخت مجارستان به نوعی سرگرمی مانند سینما تبدیل شده است».
جوخههای تحت امر سرتیپ بلا کیرای (Бела Кирай) و غیرنظامی یوژف دوداش (Йожеф Дудаш) بویژه به جنایات هولناک دست میزدند. اولی افسر سابق ارتش مجارستان، از رزمندگان جبهه شوروی- آلمان بود. بلا کیرای در ماه اوت سال ١۹۴۵ به عضویت حزب کمونیست در آمد و پس از آن رهبری یکی از آکادمیهای نظامی مجارستان را بعهده گرفت. دوداش نیز در زمان جنگ به فعالیتهای مخفی برعلیه رژیم میکلوش هورتی (Миклош Хортии) روی آورد. دستگیری آنها در سال ١۹۵۱۱، وجه مشترک این دو سرکرده شورشی بود. به همین سبب، کارمندان اداره امنیت ملی مجارستان اولین قربانیان «گارد ملی» کیرای و دوداش بودند.
در مقاله روزنامۀ «دی ولت» آلمان غربی گفته میشد: «مأموران امنیتی در کوه گلرت (Геллерт) دستگیر شدند. صدها نفر از آنها در مناطق دیگر شهر به قتل رسیدند. آنها را که به نگارخانههای زیرزمینی پناه برده بودند، دهها-دهها غرق کردند. در جای دیگر چهل نفر از آنها را به لای دیوار چنین نگارخانهها گذاشتند». روزنامۀ «نورنبرگر ناخریختر» نوشت، شورشیان سالنهای متروی زیرزمینی را که افراد تحت تعقیب آنها پنهان شده بودند، با آب پر کردند.
دوداش مبتلا به ماجراجویی از ارتکاب جرم و جنایت آشکار اجتناب نکرد. جوخههای او به بانک ملی مجارستان هجوم برده، یک میلیون فورینت (واحد پول مجارستان. م.) آن را به سرقت بردند. هزاران جنایتکار دیگر نیز که شورشیان همراه با زندانیان سیاسی از زندانها آزاد کرده بودند، به غارتگری بیامان دست زدند. نفرات وحشتزده پلیس در خانهها پنهان شده بودند. تأمین امنیت شهروندان غیرنظامی در حد توان هیچ کس نبود.
سفارت اتحاد شوروی به محاصره مردم خشمگین درآمده بود. دیپلوماتهای چینی برای نجات اتباع اتحاد شوروی از اقدامات جزایی احتمالی، کارکنان سفارت و اعضای خانواده گرفتار شده آنها را با خودروهای خود زیر پرچم جمهوری خلق چین از آنجا خارج کردند.
ضد انقلابیون به هر دلیلی برای سواریهای دیپلوماتیک چینی مزاحمت ایجاد نکردند.
اعضای دفتر سیاسی کمیته مرکزی که بطور مرتب در جریان اخبار حوادث قرار میگرفتند (همه روزه جلسه تشکیل میدادند)، اعتراف میکردند، که احساسات بعد از خروج نیروهای اتحاد شوروی فروکش نکرده، خودسریها در بوداپست و سایر شهرهای مجارستان بیداد میکند. به همین سبب، خروشچوف در جلسه ٣۱ اکتبر تصمیم گرفت بیانیه مصوبه دو روز قبل در خصوص مناسبات بین اتحاد شوروی و سایر کشورهای سوسیالیستی و تصمیم مصرح در آن در باره خروج قوای اتحاد شوروی را مورد بازبینی قرار دهد. بر اساس صورتجلسه این نشست، خروشچوف (Хрущевв) گفت: «ما باید مبتکر برقراری نظم در مجارستان باشیم. خروج ما از آنجا باعث تشجیع آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها میشود. آنها به ضعف ما پی میبرند و حمله خواهند کرد… وضعیت ما را حزب ما درک نمیکند. ما گزینه دیگری نداریم».
مولوتوف(Молотов) ضمن پشتیبانی از خروشچوف، بیانیه روز گذشته را چنین ارزیابی میکند: «راهکار دیروز بیمورد بود». ژوکوف(Жуков)، بولگانین(Булганин)، کاگانویچ(Каганович)، واراشیلوف(Ворошилов)،سابوروف(Сабуров) نیز به خروج نیروها رأی دادند. تصمیم گرفته شد «دولت موقت انقلاب» تشکیل شود. مقرر گردیدف. موننیخ (Ф. Мюнних)، عضو کارآزمده حزب بعنوان رئیس دولت انتخاب شود (او هم مثل راکوشی-Ракоши- پس از آزادی از اسارت روسیه در جنگ جهانی اول به حزب کمونیست پیوسته بود). در صورتجلسه تصمیم جمعی اعضای دفتر سیاسی کمیته مرکزی نوشته شده است: «با موافقت ناد(Надь)، او را بعنوان معاون انتخاب میکنیم. موننیخ از ما تقاضای کمک میکند، ما به کمک میرویم و نظم برقرار میکنیم. گفتگو با تیتو(Тито). اطلاعدهی به رفقای چین، چک، رومانی، بلغار. جنگ بزرگی نخواهد بود… اعزام خروشچوف و مالنکوف(Маленков) به یوگسلاوی».
٣۱ اکتبر خروشچوف و مالنکوف برای مطلع ساختن رهبری رومانی و همچنین، رهبری چکوسلاواکی که در آنجا بود، به بخارست پرواز میکنند. پس از آن برای اطلاع دادن به رهبری بلغارستان به صوفیه میروند.
اول نوامبر جلسه هئیت سیاسی کمیته مرکزی بدون حضور خروشچوف و مالنکوف تشکیل گردید، و در آن، میکایان(Микоян) و سوسلوف(Суслов) که از مجارستان برگشته بودند، حضور داشتند. میکایان اظهار داشت: «خروج نیروها خواست عمومی بود. در شرایط کنونی حمایت از دولت موجود بهتر است. امروز زور به حل مشکل کمک نمیکند. گفتگو لازم است. باید ١٠- ١۵ روز تحمل کرد. سوسلوف غمگینانه اظهار داشت، که «فقط به کمک اشغال، میتوان دولت تحت حمایت ما بر سر کار آورد». ژوکوف با اعتراض به آنها گفت: «دلیلی برای بازبینی تصمیم ٣۱ اکتبر وجود ندارد. با نظر میکایان مبنی بر حمایت از دولت کنونی موافق نیستم». شپیلوف(Шепилов) با پشتیبانی از او گفت: «اگر به راه تعیینکننده گام نگذاریم، اوضاع در چکوسلاواکی تکرار میشود. برقراری نظم با قدرت ممکن است».
در این روز در بوداپست ایمره ناد (Имре Надь) اعلام کرد که بلغارستان بزودی از پیمان ورشو خارج میشود. ناد بنمایندگی از دولت از سازمان ملل متحد کمک نظامی تقاضا کرد. کادار(Кадар)، میوننیخ(Мюнних)، باتا(Бата) و سایر شخصیتهای برجسته حزب کمونیست مخفیانه از بوداپست خارج شده، به مسکو آمدند. دوم نوامبر آنها در جلسه هیئت سیاسی کمیته مرکزی شرکت کردند. آنها از بیدادگریهای ضدانقلاب خشمگین بودند، با این حال، کادار به ورود نیروهای اتحاد شوروی اعتراض کرد: «حفظ مجارستان با نیروی نظامی؟ در این صورت، رویارویی خواهد بود. سرکوبی با نیروی نظامی، خونریزی؟ موقعیت اخلاقی به صفر خواهد رسید. به کشورهای سوسیالیستی آسیب خواهد زد». فقط باتا با قاطعیت گفت: «دیکتاتوری نظامی لازمه برقراری نظم است». روز بعد، سوم نوامبر، کادار کمافیالسابق پر از شک و شبهه بود: «تسلیم کشور سوسیالیستی به نیروهای ضدانقلاب ممکن نیست. اما… همه مردم در جنبش شرکت میکنند».
در این روزها (دوم و سوم نوامبر) بیش از ١٠٠ (صد) هواپیمای حامل تسلیحات و مهمات برای شورشیان از اطریش به مجارستان آمد. کمی بعد اعلام کردند که در حدود ۶٠ هزار نفر از پیروان هورتی(Хорти) و سالاش (Салашии) به مجارستان نفوذ کرده است. ایمره ناد طی مصاحبه خود با «ژورنال دِ ایتالیا» تصریح کرد، که بزودی مجارستان «بمثابه کشور دمکراتیک غربی اداره خواهد شد». سوم نوامبر، کاردینال میندسنتی(Миндсенти) طی سخنانی از رادیو اظهار داشت: «ما میخواهیم ملت و کشور مبتنی بر مالکیت خصوصی باشیم».
عصر روز دوم نوامبر خروشچوف و مالنکوف مخفیانه به اقامتگاه تیتو در جزیره بریونی(Бриони) رفتند. ملاقات با تیتو از ساعت ۷ عصر دوم نوامبر تا ساعت ۵ صبح سوم نوامبر طول کشید. خروشچوف آشکارا دستپاچه شده بود. به گواهیمیچونویچ(Мичунович)، او گفت: «مردم خواهند گفت، تا زمانی که استالین بود، همه گوش میکردند، هیچ حادثه تکاندهندهایی روی نمیداد، اما حالا، همینکه آنها پس از او به قدرت رسیدند، روسیه شکست خورد، مجارستان را از دست داد». خروشچوف بطور غیرارادی مجبور بود به شکست سیاست خود به تناسب آن، که کشور اتحاد شوروی و متحدان اروپایی آن با کدام عواقب «افشاگری» او در کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی، و همچنین، از بیاعتنایی به مجارستان و تزلزل وی در نشست اواخر اکتبر- اوایل نوامبر سال ١۹۵۶هیئت سیاسی کمیته مرکزی مواجه شدند، اعتراف کند.
سرکوبی ضدانقلاب
در این میان، وزیر دفاع، مارشال گئورگی ژوکوف (Георгий Жуков)، بر اساس مصوبه ٣١ اکتبر هیئت سیاسی کمیته مرکزی به طراحی عملیات «ویخر»(Вихрь) پرداخت که در اجرای آن میبایست لشکرهای تانک، زرهپوش، پیادهنظام و هوایی مشارکت نمایند. این مجموعه مرکب از ۶٠ هزار سرباز و بیش از ٣ هزار دستگاه تانک و سایر تجهیزات نظامی بود. علاوه بر نیروهای اتحاد شوروی، بخشی از ارتش خلقی مجارستان میبایست وارد عمل شود.
فرمانده کل نیروهای مسلح کشورهای عضو پیمان ورشو، ایوان کانف (Иван Конев) طی امریه ۴ نوامبر خود اعلام نمود، که شورش در مجارستان «با هدف نابود کردن ساختار ملی- دموکراتیک، محو دستاوردهای انقلابی زحمتکشان و بازسازی… نظام فئودالی- سرمایهداری» براه افتاده است. روند حوادث نشان داد که شرکت فعال هورتیهای سابق در این ماجراجویی به نوزایی فاشیسم در مجارستان، ایجاد خطر مستقیم بر علیه میهن ما و همه اردوگاه سوسیالیستی منجر می شود. نباید فراموش کرد، که در جنگ گذشته مجارستان در جبهه آلمان هیتلری برعلیه کشور ما جنگید». مارشال از سربازان خواست با انجام وظیفه نظامی خود، شورش ضدانقلابی را سرکوب نمایند.
در حوالی ساعت ۶ بامداد روز چهارم نوامبر سال ١۹۵۶ نیروهای اتحاد شوروی به بوداپست و دیگر شهرهای بزرگ مجارستان وارد شدند. بمنظور اجتناب از تلفات در میان شهروندان غیرنظامی، طرح بمباران هوایی بوداپست ملغا گردید. در این هنگام بیانیه دولت انقلابی کارگری-دهقانی مجارستان بریاست یانوش کادار(Янош Кадар) از رادیو پخش گردید. در آن گفته میشد: «نیروهای سوسیالیستی مجارستان خلقی همراه با واحدهای ارتش اتحاد شوروی که به درخواست دولت انقلابی کارگری-دهقانی مجارستان برای کمک آمدهاند، وظیفه خود را فداکارانه انجام دادند».
همزمان با آن، ایمره ناد از رادیو صحبت کرد. او گفت:«امروز صبح زود نیروهای مسلح اتحاد شوروی بمنظور ساقط کردن دولت قانونی و دموکراتیک مجارستان به کشور ما حمله کردند. ارتش ما میجنگد. همه اعضای دولت در محل کار خود میمانند». با این حال، اکثریت قریب به اتفاق نیروهای مجارستان از دولت ناد اطاعت نکردند. فقط سه هنگ، ١٠ یگان ضدهوایی و چند هنگ ساختوساز در مقابل واحدهای اتحاد شوروی و ارتش ملی مجارستان به مقاومت دست زدند. سخنان ناد در خصوص آمادگی اعضای دولت برای ماندن در محل کارخود نیز با واقعیت انطباق نداشت. فرمانده «گارد ملی»، ژنرال بلا کیرای به اطریش فرار کرد. ایمره ناد در سفارت یوگسلاوی مخفی شد.
برعلیه قوای نطامی اتحاد شوروی و مجارستان بطور عمده گروههای شورشی، همراه با اعضای جوخههای دوداش جنگیدند. در روند نبردها آنها توانستند ١۸ تانک و توپ خودکششی، ۹ زرهپوش، ۶ سلاح ضدهوایی و دیگر تجهیزات نظامی را بزنند. تلفات انسانی ارتش اتحاد شوروی شامل ۶۶۹ کشته، ١۵۴٠ زخمی و ۵١ نفر ناپدید بود. تلفات ارتش ملی مجارستان عبارت بود از: ۵١ نفر کشته و ۲۸۹ زخمی.
در جریان نبردها که تا ۷ نوامبر ادامه یافت، ۲۶۵۲ شورشی کشته شد. نیروهای اتحاد شوروی و مجارستان با سرکوب شورش، مقدار متنهابهی تفنگ آلمانی امپی- ۴۴، مسلسلهای دستی آلمانی امجی- ٣۴ و امجی- ۴۲، مسلسل دستی آمریکایی «تامپسون»، کلتهای آمریکایی، برونینگ بلژیکی، والتر آلمانی به غنیمت گرفتند. از این تسلیحات نه تنها در کشتارهای خیابانی، حتا در جنگها علیه نیروهای اتحاد شوروی و مجارستان نیز استفاده میشد.
نزدیک به ٣٠٠ شورشی اعدام گردید. یوژف دوداش نیز جزو اعدام شدگان بود. ۲۲ نوامبر ایمره ناد را به بهانه فراری دادن به رومانی، از سفارت یوکسلاوی خارج کردند و سپس او بازداشت شد. ١۶ ژوئن ١۹۵۸ نخست وزیر سابق مجارستان تیرباران گردید. کاردینال میندسنتی، که ۴ نوامبر در سفارت آمریکا مخفی شد، تا سال ١۹۷١ در آنجا ماند. بمناسبت ۷۹ سالگی او، به وی اجازه دادند به وین برود که قبلا ۴ سال در آنجا اقامت داشت.
چند هزار نفر شورشی دستگیر و به مجازات حبس در زندانها یا اردوگاهها محکوم گردید. در سال ١۹۶٣ همه آنها عفو شدند. در همین حال، دولت کادار مرز اطریش را بطور موقت باز کرد تا علاقمندان بتوانند از مجارستان خارج شوند. در حدود ۲٠٠ هزار نفر از مجارستان خارج شد.
ادامه دارد…