عشق و آزادی
رسول پویان ز دودِ وحـشـتِ تـیـر و تـفـنگ بیـزارم روان خــســتـۀ فــرهـنــگـی قـلـمــدارم به قهر و خشم شکستند گرچه نوک قلم قسـم بـه نون و قلم، خـامـه را هوادارم به زور و زر نفروشـم خامه را هرگز منی که دانش و فضل و هنر خریدارم به شهـر گل گل دل بلبل غـزل خـوانـم…
بیشتر بخوانید