پاسداری از مام میهن
http://www.sovross.ru/articles/1523/31076
مترجم: ا. م. شیری
۲۴ اسفند- حوت ۱۳۹۵
بیانات نیکولای میخائیلاویچ خاریتونوف، کمونیست، نماینده مجلس از تریبون دوما: صدمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر – فرصت دیگریست برای یادآوری و توصیف همه آن حقایقی که برای خلق به ارمغان آورد.
ــ نمایندگان محترم! ۱۹ دسامبر سال ۲٠۱۶ دستورالعمل رئیس جمهور روسیه دایر بر تدارک و برگزاری مراسم بزرگداشت صدمین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر صادر شد.
بر این باورم، که به رسمیت شناختن این رخداد در بالاترین سطح باید به سیاهنمایی دستاوردهای انقلاب و حاکمیت شوروی از سوی سیاستمداران متعصب نقطه پایان بگذارد.
صد سال پیش یکی از وقایع دورانساز در تاریخ نه تنها کشور ما، حتا در تاریخ همه خلقهای جهان اتفاق افتاد. تحولات بنیادی ژئوپلیتیک و اقتصادی نه فقط در روسیه، حتا در کل جهان بوقوع پیوست. تاریخ تأئید میکند، که مجلس، حاکمیت واقعی خلق است و عملکرد آن به نوسازی و عادی شدن زندگی اجتماعی منجر میگردد. بعنوان نماینده همه دورههای پیشین دومای دولتی اعلام میکنم، که تریبون مجلس نه بمنظور تقبیح همه گذشته تاریخی بزرگ خود، بلکه، بمنظور کار برای انعکاس دقیق حال و هوای جامعه در اختیار ما گذارده شده است. ما موظفیم رویکرد کاملا مسئولانه در عرصه حرف و عمل داشته باشیم.
امروز کمتر کسی در این باره سخن میگوید، که وقوع انقلابهای فوریه و اکتبر قانونمند و ناگزیر بودند. چرا؟ به واقعیتها رجوع کنیم. در سال ۱۹۱۶ نیمی از جمعیت مردان و زنان قبل از رسیدن به سن به ترتیب ۲٠ و ۲۵ سالگی فوت میکردند. میانگین طول عمر در حدود ۳٠ سال بود. بر اساس سرشماری سال ۱۸۹۷، توجه کنید! نزدیک به ۲۱ درصد جمعیت روسیه از نعمت خواندن و نوشتن بهرهمند بودند. و این محصول تناقضات عمیق و حاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود.
یکی از پدربزرگان من- سیمیون تولیکوف– در حوادث سال ۱۹۱۲، که در تاریخ با عنوان تیربارانهای لنا(*) ثبت شده، شرکت داشت. در این حادثه طبق برآوردهای مختلف، از ۲۵٠ تا ۵٠٠ نفر آسیب دیدند. در سال ۱۹۶۶۶ من از او پرسیدم: «بابا، چرا این حادثه بوقوع پیوست؟» او پاسخ داد: «صاحب [کارخانه] آلمانی بود. گوشت گندیده، نان فاسد میداد، به همین سبب هم مردم به اعتراض برخاست. بار اول قزاقها را برای سرکوب مردم فرستادند، ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند، گفتند: بعد از ده روز همه چیز بهتر خواهد شد. بعد از ده روز باز هم بدتر شد. دوباره قزاقها را آوردند، به سوی مردم تیراندازی کردند، به آتش کشیدند و فرار کردند».
این هرج و مرج ویرانگر که پس از انقلاب فوریه شدت گرفت، ختم آن به برکت انقلاب اکتبر ممکن گردید. روسیه شوروی در طول فقط ۲٠ سال، نه تنها بیسوادی را ریشهکن ساخت، حتی صنایع پرقدرت، پایگاه علمی- فنآوری بسیار قوی را سامان داد، که زمینه پیروزی در جنگ کبیر میهنی، دستیابی به فضای کیهانی، از میان برداشتن خطر جنگ هستهایی را فراهم کردند.
همه ما باید به یاد آوریم، که حزب کمونیست اتحاد شوروی و خلقهای اتحاد شوروی زیر رهبری یوسف ویساریونویچ استالین نه تنها در خونینترین جنگ پیروز گردیدند، حتی، به شکوفایی اعجازگونه در عرصههای علمی، فرهنگی، توانایی صنعتی دست یافتند، که ما از ثمرات آنها امروز هم بهره میبریم. تحولات سیاسی در کشور بطور کامل در کیفیت زندگی و سلامت جمعیت انعکاس یافت. تربیت بدنی و ورزش به بخشی از ایدئولوژی شوروی، زندگی اجتماعی و فرهنگ عمومی تبدیل گردید. باشگاههای نظامی- ورزشی نه فقط در کلان شهرها، حتی در ایالات، شهرستانها، قصبات کوچک تا ایستگاهههای راهآهن تأسیس شدند. همه اینها در موفقیت ورزشکاران اتحاد شوروی تأثیر مثبت داشتند. آنها در صحنه جهانی، در مسابقات بینالمللی، قهرمانی اروپا، بازیهای المپیک در ردهبندی تیمی بر حسب تعداد مدال در تمام تاریخ مسابقات المپیک با کسب مجموعا ۱۲٠۴ مدال، از جمله آنها ۴۷۳ مدال طلا در جایگاه دوم پس از آمریکا قرار گرفتند.
با عاریت از کلام ولادیمیر ایلیچ لنین، نظریهپرداز اصلی اتقلاب، محققسازنده ایدۀ جاودانه عدالت اجتماعی، شما نمایندگان مجلس را برای نزدیکتر شدن به واقعیت زندگی و اجتناب از هیاهوی سیاسی فرامیخوانم. به فراخوانهای حزب کمونیست روسیه گوش فرادهید و بر روی مسائل توسعه اجتماعی- اقتصادی کشور تمرکز کنید.
در سرود ملی ما عبارت «خدا حافظ مام میهن ماست». پس چرا ما از این سرزمین پاسداری نمیکنیم؟ امروز بیش از ۴٠ میلیون هکتار از اراضی از چرخه تولید خارج شده، به بوتهزار و خارستان تبدیل گردیده است! در دورۀ اتحاد شوروی سهم مجتمعهای کشت و صنعت در صنایع کشاورزی در تولید ناخالص داخلی کشور بیش از ۲٠ درصد بود، کشاورزی مواد خام مؤسسات ذیربط را با اطمینان تأمین میکرد، در کشور ۱۸ هزار سافخوز (تعاونی کشاورزی وابسته به دولت. م.) و ۳٠٠ هزار کالخوز (تعاونی کشاورزی غیردولتی. م.) وجود داشت و بیش سه میلیون نفر متخصص واجد شرایط در آنها فعالیت میکردند. سافخوزها و کالخوزها برای دهها میلیون نفر در سایر بخشهای اقتصاد ملی ایجاد اشتغال میکردند.
امروز مشکلات قبل از انقلاب به سوی ما آمده و ما سعی میکنیم دسترسی برابر همه شهروندان به تحصیل و بهداشت و سلامتی را بطور قانونی تأمین کنیم. همین روزها، ۱۷ فوریه سال ۲٠۱۷، لایحه پیشنهادی فراکسیون حزب کمونیست روسیه تحت عنوان «تحصیل برای همه» را دومای دولتی رد کرد. بحث در باره این ابتکار در حافظه ما هنوز تازه است. بسیار تأسفآور است، که این لایحه مهم به آرشیو سپرده شد و مشکل بجای خود باقی ماند.
در کمیسیون شمال و شرق دور ما هنگام دیدار با مجلس جوانان مسئله چگونگی تجهیز منطقه شرق دور مورد مذاکره قرار گرفت. جوانان بصراحت اظهار داشتند، که امروز نه تنها زندگی و کار، حتی تحصیل در آنجا بدلیل تعداد ناچیز جا برای تحصیل رایگان موضوعیت خود را از دست داده است. در چنین وضعیتی چگونه میتوان از اولویتهای ملی صحبت کرد؟ درخواستهای تقریبا روزانه کانالهای تلویزیونی از شهروندان برای کمک به کودکان بیمار به امر عادی تبدیل گردیده است. این، برای روسیه معاصر یک توهین است! اما مجلس اکثریت با پیشنهاد حزب کمونیست روسیه دایر بر وضع مالیات تصاعدی موافقت نمیکند. در این صورت، بیایید یک محیط قانونی برای انساندوستی ایجاد کنیم تا میلیاردرها که تعداد آنها در روسیه، صرفنظر از بحران و تحریم افزایش مییابد، بجای امداد طلبیهای کانالهای تلویزیونی با آگاهی بر رحمدلی مردم روسیه، به کودکان بیمار کمک نمایند.
حزب کمونیست روسیه بارها موضوع «کودکان جنگ» را پیش کشیده است. ما موظف بودیم از مدتها قبل به بیعدالتی تاریخی بر علیه آن بخش از شهروندان روسیه که در اثر جنگ از کودکی خود محروم گردیده و دوش به دوش بزرگسالان در کارخانهها و کارگاهها، در کالخوزها و تعاونیها کار کردند، نقطه پایان بگذاریم.
صدمین سالگشت، فرصتی است برای نگاه به عقب، ارزیابی واقعی از گذشته و یادآوری اهمیت تاریخی آن. واقعیت بلامنازع این است که انقلاب کبیر اکتبر یک نقطه عطف بود و همچنان هست. بیجا نیست که ما روزهای تاریخی را بخاطر میآوریم، بزرگ میداریم. یاد گذشته، پیام به آینده است. از طرف حزب کمونیست روسیه، از طرف فراکسیون ما در مجلس همه را به ادای احترام شایسته به این رخداد و کار همآهنگ و ثمربخس بسود میهن و مردم فرامیخوانم.
***
(*)ــ ۱۷ آوریل سال ۱۹۱۲ حادثهایی که در تاریخ روسیه با عنوان «تیربارانهای لنا» ثبت شد، روسیه را تکان داد. در سواحل رود لنا، در تایگای آرام، در معدن طلا راهپیمایی آرام تقریبا سه هزار کارگر معترض را به گلوله بستند. کارگران قصد داشتند شکوائیهای در خصوص فشارهای مدیریت معدن و طوماری مبنی بر تقاضای آزادی رفقای دستگیر شده خود به دادستان تقدیم نمایند. در نتیجه تیراندازی نزدیک به۲۷٠ نفر از کارگران کشته و بیش از ۲۵٠ از آنها مجروح شدند.
بدنبال این حادثه، استالین در روزنامه بلشویکی «زویوزدا» (ستاره) بتاریخ ۱۹ آوریل ۱۹۱۲ نوشت: هر چیز پایانی دارد. صبر کشور به پایان رسید. تیربارانهای لنا یخ سکوت را شکست، و جنبش خلق همچو سیل به حرکت درآمد. به حرکت درآمد!… همه آنچه که از شرّ و زیانبار در ماهیت این رژیم بود، همه آنچه که روسیه از آنها رنج میبرد، در یک واقعیت، در حوادث لنا ظاهر شد». تیراندازی بسوی راهپیمایی صلحآمیز کارگران به اعتصابات و اعتراضات در بسیاری از شهرهای کشور منجر گردید که در حدود ۳٠٠ هزار نفر در آنها شرکت کردند و به رشد جنبش انقلابی در روسیه کمک کرد…
منبع توضیح با کمی اختصار:
http://www.calend.ru/event/5023/