نیویورک تایمز: کودتای ترکیه کودتا نبود!
روزنامه نیویورک تایمز با بیان اینکه سیاست غالبا انتخاب میان بد و بدتر است، نوشت: حداقل بد در ترکیه، بقای اردوغان است و معنای شکست کودتا، پیروزی دمکراسی نیست و ممکن است بدترین وجه استبداد، خود را به ترکیه نشان دهد و بدیهی است از آمریکا و متحدانش کار چندانی ساخته نخواهد بود.
‘راجر کوهن’ ستون نویس روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز که این مقاله را نوشته است، افزود: جمعه شب کودتایی نافرجام در ترکیه اتفاق افتاد اما هیچ تلاش جدی برای تصرف یا به سکوت کشاندن رهبری فعلی سیاسی کشور در کار نبود. هیچ رهبری حاضر به دخالت در اوضاع نشد. هیچ استراتژی مشخصی برای ارتباطات در این کودتا در کار نبود و حتی در رسانه های اجتماعی هم اطلاع رسانی نشده بود. هیچ توانایی قابل بحثی برای به حرکت درآوردن جمعیت عظیمی از درون نیروهای مسلح یا جامعه وجود نداشت.
این رسانه آمریکایی تصریح کرد: فقط اینکه یک جوخه از سربازان بی یار و یاور و کاملا ناهماهنگ، روی پلی بر روی رودخانه ‘بسفر’ در استانبول، چند باب از ساختمان های دولتی در آنکارا را نشانه گرفتند. اما همین تحرکات هم برای ‘ رجب طیب اردوغان’ رئیس جمهوری ترکیه کافی بود تا از طریق تلفن همراه خود بر روی برنامه ‘ FaceTime app ‘ از هوادارانش بخواهد به خیابان ها بریزند و طغیان را در هم بشکنند.
این نشریه آمریکایی اضافه کرد: حال با حادثه ای که پیش آمده است، بی هیچ تردیدی ‘ اردوغان’ بزرگ ترین ذینفع از این آشوب و تلاطم است و نهایت بهره را از آن خواهد برد. او اینک تمام زور و فشار خود را برای به پیش راندن ترکیه به سمت یک حکومت مستبد و خودکامه اسلامی بکار خواهد بست. با حادثه ای که پیش آمده است، ارتش ترکیه همچنان از جامعه منزوی می ماند.
به نوشته نیویورک تایمز، قابل قبول ترین گمان در مورد تحلیل و ریشه یابی انگیزه اصلی کودتاگران این است که یک گروه از افسران هم مسلک تصور می کردند با توجه به دسته بندی ها و نارضایتی های حاکم بر جامعه، اکنون بهترین زمان کودتا علیه دولت است، چرا که شرایط موجود می تواند مردم را علیه دولت بشوراند. اگر تصور کودتاگران این بوده؛ آنها سخت در اشتباه بوده اند و این خطای آنها تا به این لحظه جان بیش از 260 تن را گرفته است.
این رسانه آمریکایی ادامه داد: «اما در ترکیه اردوغان، مرموز عمل کردن و بی ثباتی، دو روی سکه این قلمرو است. جای شگفتی نیست که تئوری های توطئه فراوانند. رئیس جمهوری از زمان شکست انتخاباتی در ژوئن 2015 بر ترکیه ای حکمرانی کرده است که حتی خشونت طلب تر هم شده است. این نوسان خطرناک، حربه ای به دست اردوغان داد تا در انتخابات دوم در ماه نوامبر به حال اول خود بازگردد و خود را به عنوان یک نظر کرده که تمام بلاها و خطرات از او دفع می شود، جا بزند. تلاش او برای متهم ساختن بی سند و مدرک ‘ فتح الله گولن ‘ روحانی مسلمان به دست داشتن در کودتا، نشان از یک ابهام بسیار تاریک و دسیسه ای خطرناک دارد.» گولن، روحانی مسلمانی است که در گذشته یار غار اردوغان بود و اینک ساکن پنسیلوانیای آمریکاست.
نیویورک تایمز سپس به ریشه یابی تمام ابهام هایی که بر حکومت اردوغان هاله افکنده است، پرداخت و نوشت: بیشتر از 35 سال از کودتای قبلی ترکیه و تقریبا دو دهه از مداخله نظامیان در کار دولت در سال 1997 می گذرد. ترک ها از اینکه همواره میان یک دوره حکومت نظامیان و یک دوره حکومت غیرنظامیان در نوسان باشند، خسته شده اند. این الگوی حاکمیت ترکیه بین سالهای 1960 و1980 بود. بلکه برعکس، مردم طالب دمکراسی اند. مردم به نهادهای دمکراتیک کشور و به قانون اساسی وفادار مانده اند.
این نشریه آمریکایی اضافه کرد: ارتش، رکن حکومت سکولاری بود که ‘ کمال آتاتورک’ بنیانگذار ترکیه نوین آن را پایه ریزی کرد اما امروز ضعیف تر شده است. احزاب مهم سیاسی نیز همگی متهم به دست داشتن در کودتای نافرجام هستند. چنانچه مردم ترکیه از رئیس جمهوری عصبانی هم باشند، نمی خواهند سیر قهقرایی داشته باشند. کودتای موفقی اتفاق می افتاد، یک فاجعه بود.
این رسانه آمریکایی ادامه داد: اردوغان از حمایتی گسترده به خصوص در میان محافظه کاران مذهبی برخوردار است. جمعه شب تمام مساجد ترکیه در طول مدت کودتا باز بودند و ائمه جماعات مساجد از بلندگوها درخواست رئیس جمهوری را پخش می کردند که از مردم می خواست به نشانه حمایت از او به خیابان ها بریزند. تردیدی نیست هر دولتی که با سلطه نظامیان روی کار آید، بی تردید با اسلامگرایان و تفکرات عقیدتی نظیر آنچه سوریه در حال تجربه کردن آن است، روبرو خواهد بود و نتیجه هم ضربه سهمگین مهلکی است که بر نهادهای دمکراتیک خاورمیانه و حاکمیت قانون در سراسر خاورمیانه وارد خواهد شد.
نیویورک تایمز ادامه داد: مشکل اینجاست که خویشتنداری در قاموس واژگان اردوغان هرگز جایگاهی ندارد. ‘فیلیپ گوردون’ دستیار اسبق ویژه اوباما در امور خاورمیانه گفته است اردوغان در این اوضاع و احوال بجای آنکه برای التیام بخشیدن زخم کهنه دسته بندی های درون کشور خویشتنداری به خرج دهد، ممکن است دقیقا برعکس عمل کند و بر دشمنی ها بیفزاید؛ آزادی مطبوعات و سایر آزادی ها را بیشتر از گذشته محدود کند و حتی قدرت خود را بیشتر از گذشته تحکیم بخشد.
این رسانه آمریکایی تصریح کرد: ظرف همین چند ساعتی که از کودتای نافرجام می گذرد، بیشتر از دو هزار و 800 نظامی بازداشت و تعداد دو هزار و 745 قاضی از کار برکنار شده اند. پیش بینی می شود که سرکوب گولنیست ها؛ هر کسی که اردوغان آنها را طرفدار گولن بداند و کمالیست ها (طرفداران کمال آتاتورک و سیستم سکولار سابق) با سرکوب طولانی و مداوم در مقایسه با گذشته روبرو شوند.
نیویورک تایمز اضافه کرد: جامعه ای که پیش از این دچار شکاف بود، با شکاف های عمیقتری مواجه خواهد شد و ترکیه سکولار به سرعت فریادهای ‘ الله اکبر’ را که جمعه شب از بعضی مساجد و بعضی مردم در خیابانها شنیده شد، فراموش نخواهد کرد. اردوغان ممکن است به سرعت قانون اساسی را از طریق برگزاری همه پرسی اصلاح کند و ریاست جمهوری ای با قدرت اجرایی مطلقه و تام الاختیار خلق کند. او می خواهد القا کند فقط چنین قدرتی می تواند دشمنان را سرشکسته کند. ‘جاناتان ایال’ مدیر بین الملل اندیشکده آر یو اس آی در این باره معتقد است: ممکن است دمکراسی در ترکیه پیروز شده باشد اما همین دمکراسی باشتابی کندتر در نطفه خفه خواهد شد.’
این روزنامه آمریکایی درباره واکنش غرب نیز نوشت: شکی نیست که ابراز حمایت پایتخت های غربی از اردوغان، نه از صمیم قلب که از سر استیصال بود. از نظر دولت اوباما، معضلات پنهان خاورمیانه به زحمت قابل تشخیص هستند. سه سال پیش ژنرال ‘عبدالفتاح السیسی ‘ در مصر علیه ‘محمد مرسی’ رئیس جمهوری منتخب مردم که به شیوه دمکراتیک به قدرت رسیده بود، کودتا کرد. آن زمان اوباما از دولت دمکراتیک مصر حمایت نکرد؛ اما او امروز این کار را در مورد ترکیه انجام داد. دولت اوباما حتی حاضر نشد به حکومت نظامیان حاکم در مصر عبارت ‘ کودتا’ اطلاق کند. رئیس جمهور اوباما به بهانه حفظ نظم و امنیت در مصر در صف ژنرال ها ایستاد و البته مرسی محبوبیتش را در میان مردم مصر از دست داده بود. کودتای مصر از حمایت گسترده مردم بهره برد چون مردم خود را در مقابل عمل انجام شده ای دیدند و اوباما هم در آن دخالت کرد.
نویسنده نیویورک تایمز ادامه داد: در چنین فضایی، سیاست غالبا مجبور به انتخاب میان بد و بدتر است و به سراغ گزینه هایی می رود که کمتر از همه، بد باشد. حال در ترکیه، حداقل بد، بقای اردوغان است. این به مفهوم آن نیست که وضع از این بدتر نخواهد شد. شکست کودتا، معنایش پیروزی دمکراسی نیست. ممکن است بدترین وجه این استبداد، خود را به ترکیه نشان دهد و بدیهی است از آمریکا و متحدانش هم کار چندانی ساخته نخواهد بود.