نیویورک تایمز: پیروزی نظامی در جنگ اوکراین واقعبینانه نیست
مترجم: م. نوری برگرفته از : وبسایت Antikrieg ــ ۲۳ ماه مه ۲۰۲۲ *
هیأت تحریریه نیویورک تایمز مینویسد: «پیروزی کامل بر روسیه ممکن نیست و اوکراین باید به صلحی تن دهد که منطبق با ارزیابیهای واقعبینانۀ آمریکا و میزان توان او در ایفای تعهدات است». نیویورک تایمز یکی از مهمترین مراکز فکرسازی برای طبقۀ حاکم آمریکاست و به همین دلیل نیز نمیتوان به سادگی از کنار نظرات آن گذشت.
نیویورک تایمز معتقد است که اوکراین باید بر اساس ارزیابی واقعبینانه از موقعیت و حدود امکانات ایالات متّحده و ناتو مذاکره کند.
یک هفتۀ پیش نوشتم که مقالۀ ۱۱ ماه مه نیویورک تایمز خبر از این میداد که اوضاع در اوکراین خوب پیش نمیرود و مقالۀ تحلیلی دیگری در همان تاریخ، تلویحأ به این نکته اشاره کرده بود که بهتر است در جنگ اوکراین تغییر جهت داده شود.
حال در مقالۀ ۱۹ ماه مه ، که به قلم هیأت تحریریۀ نیویورک تایمز نوشته شده، آن اشارۀ تلویحی به مطالبهای صریح تبدیل شده، آن هم در سرمقالهای با این تیتر مبهم «جنگ پیچیدهتر میشود و آمریکا فاقد آمادگی در برابر آن است». در متن مقاله هیأت تحریریه مینویسد: «پیروزی کامل بر روسیه ممکن نیست و اوکراین باید به صلحی تن دهد که منطبق با ارزیابیهای واقعبینانۀ آمریکا و میزان توان او در ایفای تعهدات است». نیویورک تایمز یکی از مهمترین مراکز فکرسازی برای طبقۀ حاکم آمریکاست و به همین دلیل نیز نمیتوان به سادگی از کنار نظرات آن گذشت.
اوکراینیها باید خود را با حدود امکانات ایالات متّحده تطبیق دهند و حاضر به دادن قربانی و پذیرفتن واقعیتی که آمریکا اخیراً به آن رسیده است باشند.
اظهارنظر مقالۀ نیویورک تایمز حاوی بخشهای کلیدی ذیل است:
«تحلیل هیأت تحریریه در ماه مارس این بود که پیام ایالات متّحده و همپیمانانش به اوکراین و روسیه باید اینگونه باشد: هرچقدر هم که جنگ ادامه یابد، اوکراین بالاخره باید آزاد شود….»
«البته این هدف قابل تغییر نیست ولی نهایتاً وارد شدن به یک جنگ تمام عیار با روسیه در جهت منافع آمریکا نیست، حتی اگر دستیابی به صلح مستلزم اتّخاذ تصمیمات دشواری باشد».
و نویسندگان برای این که هر ابهامی را رفع کنند توضیح میدهند:
«پیروزی نظامی اوکراین بر روسیه، به ترتیبی که اوکراین کلّیۀ قلمرویی را که روسیه از سال ۲۰۱۴ فتح کرده، بازپس گیرد، هدف واقعبینانهای نیست. … روسیه همچنان قدرتمند خواهد ماند….»
سپس هیأت تحریریه جهت اطمینان از این که پرزیدنت بایدن و اوکراین درست متوجه شوند که چه باید بکنند ادامه میدهد: «آقای بایدن باید صریحاً برای پرزیدنت ولودیمیر زلنسکی و همکاران وی روشن نماید که ایالات متّحده و ناتو تا چه حدّی حاضر به مقابلۀ رودررو با روسیه، و تا چه حدّی دارای امکانات برای دادن پول و تسلیحات و همچنین حمایت سیاسی از اوکراین هستند. تصمیمات اوکراین باید مبتنی بر ارزیابی واقعبینانه از امکانات خود و پاسخ به این سئوال باشد که اوکراین تا چه میزانی از عهدۀ تخریب کشور برخواهد آمد».
قطعاً با خواندن این سطور عرق بر پیشانی ولودیمیر زلنسکی خواهد نشست. ارباب وی میگوید که او و کشورش باید حاضر به دادن قربانی شوند تا ایالات متّحدۀ آمریکا آبروی خود را حفظ کند. حتماً او در عین اینکه به گزینههای مختلف میاندیشد بهیاد فوریۀ ۲۰۱۴ و کودتای مورد حمایت آمریکا در میدان کیف خواهد افتاد که یانوکویچ را به ترک ِسمت، ترک کشور و ترک کرۀ خاکی کرد.
جنگ نیابتی اوکراین جنگی بسیار خطرناک است
از دید هیأت تحریریۀ نیویورک تایمز، جنگ اوکراین تبدیل به جنگی نیابتی بین ایالات متّحدۀ آمریکا و روسیه شده که کنترل آن از دست خارج میشود و اوکراینیها در آن نقش گوشت دم توپ را بازی میکنند. «در این درگیری، لحظۀ فعلی یکی از لحظات آشفتگی و نابسامانی است، امری که موجب میشود علیرغم اکراه پرزیدنت بایدن و دولت او، اهداف روشن و مشخّصی تعیین شوند».
«ایالات متّحده و ناتو تا اینجای قضییه هم شدیداً درگیر جنگ شدهاند، هم از حیث نظامی و هم از حیث اقتصادی، و انتظارات غیرواقعبینانه میتواند آنها را عمیقتر وارد یک درگیری پرهزینه و طولانی مدت نماید….»
«اظهارات اخیر سیاستمداران در واشنگتن، مانند ادعای پرزیدنت بایدن که “پوتین نباید در قدرت باقی بماند” یا اظهارات وزیر دفاع، لوید آوستین که روسیه باید “تضعیف” شود و تأیید نانسی پلوسی، سخنگوی مجلس نمایندگان که “ایالات متّحده از اوکراین تا پیروزی” حمایت خواهد کرد ممکن است حمل بر تشویق به حمایت از اوکراین شود ولی قطعاً کمک به برقراری صلح نخواهد کرد».
هرچند نیویورک تایمز اظهارات فوق را بهعنوان تبلیغاتی کماهمیت جلوه میدهد ولی روزبهروز واضحتر میگردد که برای نئوکانها که مسئول سیاست خارجی ایالات متّحده هستند، هدف از جنگ در اوکراین جنگی نیابتی برای سقوط روسیه بوده است. این جنگ تبدیل به جنگ نیابتی نشده است بلکه از ابتدا نیز جنگ نیابتی بود. نئوکانها بر اساس دکترینی عمل میکنند که مدت زمان کوتاهی پس از پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۲ از سوی پاول ولفوویتس، رئیس برنامههای سیاسی وزارت دفاع طراحی واعلام شد:
«ما باید تلاش کنیم که قدرتی متخاصم بر مناطقی حاکم نشود که منابع طبیعی آن برای تبدیل شدن آن قدرت به قدرتی جهانی کفایت کند».
«ما باید سازوکارهای لازم را حفظ کنیم تا بتوانیم رقیب بالقوهای را که در تلاش برای تبدیل شدن به قدرتی منطقهای یا جهانی است، بازداریم».
اگر روسیه تا آن «حدی قوی» است که نتوان در اوکراین بر آن چیره شد، آنقدر قوی نیز هست که نتوان اورا بهعنوان قدرتی جهانی به زانو درآورد.
نیویورک تایمز تحلیل خود را از ماه مارس تا ماه مه تغییر داده، چه چیزی در این مدت عوض شده است؟
اولاً روسیه بهطور غیرمنتظره و برخلاف پیشبینیهای تیرهوتار اولیۀ غرب، خوب از عهدۀ مسأله برآمده است. میزان محبوبیت پرزیدنت پوتین بین مردم روسیه بیش از ۸۰٪ است.
۱۶۵ کشور از بین ۱۹۵ کشور جهان، ازجمله چین و هند با جمعیتی قریب به ۳۵٪ از جمعیت کل جهان، از وضع تحریمها علیه روسیه خودداری کردهاند. بنابراین این ایالات متّحدۀ آمریکاست که نسبتأ منزوی شده است و نه روسیه.
واحد پول روسیه، روبل که بایدن آن را «آشغال» نامید نهتنها به ارزش پیش از ماه فوریه بازگشته بلکه نرخ برابری آن اکنون ۵۹ روبل به یک دلار است که در مقایسه با ارزش برابری آن در ماه مارس که ۱۵۰ روبل به یک دلار بود به رکوردی طی دو سال اخیر دست یافته است.
روسیه در انتظار برداشت بالاترین میزان از محصول طی سالهای اخیر است و جهان مشتاق و حریص خرید غلات، کودشیمیایی، نفت و گاز اوست که درآمد کلانی را برای او به ارمغان خواهد آورد.
اتّحادیۀ اروپا تا حدود زیادی در مقابل خواستۀ روسیه مبنی بر پرداخت بهای گاز به روبل، تمکین کرده است. وزیر مالیۀ آمریکا Yellin نسبت به اقدامات انتحاری اروپاییها در خصوص تحریم نفت روسیه هشدار داده و گفته است که تحریم نفت به اقتصاد غرب آسیب زیادی خواهد زد.
نیروهای نظامی روسیه پیشرفتهایی آهسته، ولی پیوسته در جنوب و شرق اوکراین دارند، آنهم پس از نبرد پُراهمیت ماریوپل، که پیروزی بزرگی برای روسیه و شکستی غیراخلاقی برای اوکراین بود.
تورّم در ایالات متّحدۀ آمریکا که پیش از بحران اوکراین نیز بسیار بالا بود، بیشتر شده و علیرغم تلاش بانک مرکزی برای مهار آن بالغ بر ۸٪ است. این امر تا حدودی منجر به سقوط بازار سهام شده است. با ادامۀ جنگ بسیاری با نظر رئیس سابق فدرال رزرو Ben Bernanke همراه شدهاند و نرخ بالای بیکاری، تورم بالا و کاهش رشد اقتصادی را پیشبینی میکنند، امری نگرانکننده، یعنی رکود تورّمی.
در داخل آمریکا شواهد حاکی از کاهشِ حمایتها از جنگ است. قابل تأملترین نکته این است که ۵۷ عضو حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان و ۱۱ نفر از آنها در سنا علیه آخرین بستۀ کمکهای تسلیحاتی به اوکراین رأی دادهاند، به کمکهای تسلیحاتی که با سود کلان و امتیازات پنهان برای آنها، یعنی منتفعین از جنگ همراه است.( جالب توجه است که حتی یک عضو حزب دموکرات، حتی مترقیترین آنها علیه بستۀ حمایتی مزبور رأی ندادهاند و این بهمعنی ریختن بنزین روی آتش جنگ است، از این موضوع بگذریم که خود داستان علیحدهای است).
افکار عمومی در آمریکا البته هنوز موافق تلاشهای دولت در کمک به اوکراین است ولی قرائن و شواهد حکایت از کاهش آن دارد. بنابه گزارش مؤسسۀ نظرسنجی PEW، تعداد افرادی که معتقدند آمریکا به اندازۀ کافی به اوکراین کمک نمیکند، از ماه مارس تا ماه مه کاهش یافته است. از آنجایی که رکود تورمی با افزایش قیمت گاز و مواد غذایی تشدید خواهد شد و هشدارهای افرادی نظیر Trucker Carlson و Rand Paul که تورم را مرتبط با جنگ اوکراین میدانند، این امر بیشک موجب رشد نارضایتیها خواهد شد.
سرمقالۀ نیویورک تایمز زنگ خطری است برای اهداف جنونآمیز نئوکانها
در این درخواست نیویورک تایمز از بایدن، که برای جنگ راه حلی از طریق مذاکره بیابد، اثری از هراس دیده میشود. ایالات متّحدۀ آمریکا و روسیه دو قدرت بزرگ اتمی جهان هستند با هزاران موشک اتمی که آمادۀ شلیک در صورت هشدارند. در شرایط فوقالعاده حسّاس، امکان خطا و بروز جنگ هستهای بسیار زیاد است. بنابراین هشدار نیویورک تایمز قابل توجیه و ترس قابل درک است.
ولی آیا نئوکانهای صاحب مسئولیت تسلیم خواهند شد و بهسوی راهحلی عاقلانه و صلحآمیز، آنگونه که سر مقالۀ نیویورک تایمز درخواست میکند، خواهند رفت؟ این البته خوشخیالانه و امیدی واهی است. همانطور که یکی از تحلیلگران عنوان کرده، جنگافروزانی چون نیولند، بلینکن و سولیوان راه بازگشت ندارند و در عینحال هم مرتباً وضعیت خطرناک را تشدید میکنند. و اینها در حال حاضر روی سیاست خارجی دولت بایدن، حزب دموکرات و بخش بزرگی از حزب جمهوریخواه نفوذ دارند. اینها نه در خدمت بشریتاند و نه در خدمت مردم آمریکا، در اصل اینها خائنین به وطناند. اینها را باید شناخت، بیاعتبار کرد و کنار گذاشت. ادامۀ حیات ما منوط به این امر است.
* http://antikrieg.com/aktuell/۲۰۲۲_۰۵_۲۳_newyorktimes.htm(این مقاله ابتدا در تاریخ ۲۰ ماه مه ۲۰۲۲ به زبان انگلیسی در Antiwar.com منتشر شده است.)