مفهوم صلح ،صلح با کی ؟ درحکومت وحدت ملی ویا تحقق
(پروژه کرزی ـ غنی )
با سو استفاده ازنام صلح ،بقدرت رسا نید ن دشمنان داخلی وخارجی مردم افغانستان
هموطنان عزیز وگرامی هدف ازتحریروتوضیح مطالب فوق وبخصوص پروژه خطرناک (کرزی-غنی )، صدوراختلاف دربین اقوام وملیتهای افغان، توهین دولتمردان ویا تبلیغات منفی علیه آوردن صلح وآرامی درافغانستان،با هرشخص،تنظیم یا گروپیکه ازداخل ویا خارج کشور فعالیتهای ضد دولتی دارند،نمیباشد.بلکه نتیجه برداشتهای عینی ازعملکرد دولتمردان طی اضافه از دهسال اخیر،بخصوص بعد ازایجاد حکومت به اصطلاح وحدت ملی میباشد که وطن و مردم ما درآتش وخون قرار گرفته وروز بروز بیشترمیگردد.
گرچه خوشبختانه اکثراْمناسبات بین اقوام وملیتهای افغان پیوندها خونی ودوستانه میباشد ، اما طی یک ونیم سال بقدرت رسیدن جنابان دوکتوران محمد اشرف غنی وعبدالله عبدالله و عملکرد های شان ثابت میسازد که درجهت منافع مردم وکشورکمترکارصورت گرفته ویا میگیرد،بلکه اکثراًدرظاهرخیلی احساساتی ودلسوزانه وعده داده میشود ولی عملاً آن وعده ها عملی نمیگردد ویا اگراقدام صورت گیردخلاف وعده ومنافع مردم عمل میشود.برعکس ازعملکردهای شان، اهداف شوم بملاحظه میرسد، که ناشی ازعقده های قوم پرستی وعقیده تی عقب پرده (داخلی) ومداخلات خارجی جهت تباهی ملت افغان و کشور افغانستان میباشد.لذا بهتراست درپرتو معلومات ذیل پروژه فوق الذکر توضیح کرد.
صلح به معنی آشتی کردن وایجاد دوستی میباشد که طرفین جهت پایان بخشیدن مناقشات خویش با گذشتن ازحقی درمقابل هم تعهد مینمایند. تحقق صلح به شخصیت عقد کننده گان آن که واقعاْ صداقت درتعهدات شان وجود دارد،ارتباط دارد. درآن صورت صلح زنده گی آرام،بی دغدغه وخالی ازتشویش، کشمکش وستیز میباشد.صلح یک آرمان جهانی میباشد. مفهوم صلح مطلق نیست ونظربه دیدگاه سیاسی،مذهبی وفرهنگی متفاوت است. بانظرداشت افکار،نظریات،شرایط زمان ومکان طی قرنها مفهوم صلح تغیروتحول نموده.
کانت فیلسوف آلمانی درسال ۱۷۹۵ میلادی دراثرخویش (صلح ماندگار)،معتقد است که صلح توسط بصیرت و فهم انسان بالوسیله یک سیستم حقوقی میتواند برقرارشود.بخاطر ایجادصلح با دیگران باید همان طوری عمل شود که ازدیگران توقع دارید .کانت صلح را محصول وضعیتی میداند که درآن دولتها با پذیرش نظام مردم سالاری به اتحاد آشتی جویانه ورعایت قوانین اتکا داشته باشند و دونوع صلح را پیشبینی نموده:
ـ صلح رومی که جنگیدن و وادار کردن طرف مغلوب به پذیرش صلح ،که دراین وضعیت جانب پیروزویا تعدادی ازقدرتهای بیطرف شرایطی را بعنوان شرایط صلح تنظیم میکنند که معمولاً به نفع سمت پیروز میباشد. ـ شکل دیگر، رسیدن به صلح با کمک مذاکرات سیاسی ویا فعالان صلح میباشد.
همچنان کریشنامورتی دانشمند هندی صلح را وضعیتی میداند که درآن تمام منا قشات حل شود وزمینه واکنش به جنگ ومناقشات بعدی را ازبین ببرند.طبق تفکرموصوف ما بخشی ازدنیا هستیم و برخورد با قضایا به عنوان مشکلی دربیرون ازوجود ما اشتباه است . بسیاری از مشکلات دردنیا ازجمله فقر،جنگ، تهدید هستهای،وسایرشرایط تاسف آور،ریشه درتفکرانسان دارد. بنابراین جنگها نتیجه این تفکرات میباشد، که هر کدام ما به اعتقادات،نتیجه گیری وتجارب خود چسپیدهایم وفعالیتهای خود محور،بعنوان قوم پرستی ملی گرایی،تعصب مذهبی ،عقده ها و.شرایط رقتباررا بوجود آورده وحاضریم بخاطر باورهای خویش دیگران رااز پای دربیاوریم.
بانظرداشت معنی ومفهوم صلح، سوال مطرح میگردد که محترمان اشرف غنی وعبدالله عبدالله که ادعا های صلح شان فضای داخل وخارج کشوررا فرا گرفته،با کی میخواهند صلح نمایند ؟
هرگاه ادعای صلح دارند،ابتداءباصداقت ،وجدان پاک، کنارگذاشتن اختلافات وکدروتهای قبلی، زمینه های صلح رابین خود ودرداخل نظام بوجود آورند،چرا که یکی ازعوامل جنگ وکشتار هموطنانما وویرانی کشور ما، اختلافات رهبران وتیمهای وابسته به حکومت (بنام وحدت ملی) میباشد.
دولتمردان محترم،افکارواعمال شما که مملوازعقده های شخصی ، قومگرائی، ملیتی و عقیده تی که ازخارج کشورطرحریزی میشود،سبب گردیده ومیگردد که هموطنان عزیزما به شمول طفل، مرد وزن، پیروجوانان،بخصوص صفوف قوای مسلح جهت امنیت شما و دفاع ازنوامیس مردم وکشور،روزانه جانهای شیرین خویش رافدای اهداف پشت پرده و اختلافات شما نمایند. پروژه خطرناک شما (کرزی – غنی ) جهت رسیدن به هدف نا مقدس که به نظرملت افغان شوم وتباه کننده میباشد،میخواهید تحت نام صلح عملی نمائید.
پروژه خطرناک کرزی -غنی ( برتری قومی به وسیله تقویه طالبان و… )
اساس عمده پروژه خطرناک راعقده های شخصی سالهای ایجاد سازمانها سیاسی، بعداْ دوره جهاد وایجاد تنظیمها هفت وهشتگانه که براساس منافع شخصی ،قومی وعقیده تی که توآم با عقاید عقب مانده قوم وملیت گرائی جمع ناکامیهای انتخابات وتقلب سازمان داده چندین دوره استاد وشاگرد ( کرزی وغنی ) ،بهمین منوال (عبدالله وگروپش)،میباشد که افغانستان ومردمش را به دلایل ذیل درآتش آن میسوزانند :
– عقده های سالهای قبل وبعداز ثور۱۳۵۷ هجری وبعد ازآن که طرفین بخصوص حزب اسلامی
،جمعیت اسلامی ،بعداْ ایجاد تنظیمهای هفت وهشتگانه ، اختلاف برحصول بیشتر منابع مالی وسایرکمکها، ودلایل مختلف برعلاوه کشتارها که صدها عضو وقوماندانان یکدیگرخود را از بین بردند وبرفامیل ونوامیس شان تجاوز کردند، واین دشمنیها بشکل میراثی درجامعه عقب مانده ما به وارثین شان رسیده است.
ـ بااتحاد غیرمتجانس وبه قدرت رسیدن مجاهدین بعد از۸ ثور۱۳۷۱اختلافات وکشتارهای تنظیمها برسرقدرت وچوروچپاولهای دارائیهای عامه وخصوصی ، بخصوص حزب اسلامی برهبری گلبدین حکمتیار،شورای نظارمربوط جمیعت اسلامی ،جمیعت اسلامی، وحدت اسلامی، اتحاد اسلامی ،جنبش ملی وسایرتنظیمها بیشتر گردید،که جنایات متنوع را ثبت تاریخ کشورما وجهان نمودند.ازفیربیش ازپنجهزار راکت بالای شهرکابل توسط تنظیم گلبدین ،قتلهای مختلف الشکل،تجاوزبرزنان واطفال طرفین،میخکوبیدن درکله هموطنانما ، شوربای گوشت هموطنانما توسط تنظیمهای فوق الذکردرمرکزولایات کشورانجام دادند.
ـ بقدرت رسیدن طالبان ،جنایات آنان، نسل کشی درمناطق تاجک وهزاره نشین با افکار وهابیت (تجاوزبه اهل تشیع ومردم هزاره وتاجک) گناه ندارد ، مقاومت شورای نظار و جمیعت اسلامی ، جنبش ملی شمال وسایر سازمانهاعلیه طالبان ،سبب گردید که اهداف طالبان درجهت منافع پاکستان خنثی گردد.
ـ به قدرت رسانیدن حامد کرزی طالب تحصیل کرده ازشاخه ملاربانی بکمک استخبارات خارجی ،که نماینده طالبان درمجامع بین المللی، ولی بعداًبنابراختلافات ازجمله ترورپدرش و ترورملاربانی،فضائی نامساعد یکه القاعده وطالبان درسطح جهان بوجودآوردند، کرزی دوباره طبق هدایت استخبارات مربوطه به ولایت ارزگان ازطریق هوا دیسانت گردیده و علیه طالبان فعالیتها طرح شده راعملی کرد. موقع که درمحاصره طالبان گروپ مخالفش قرارگرفت،توسط قوای هوائی امریکا ازحلقه محاصره خارج شده وبه محل مطمئین انتقال داده شده، ودرکنفرانس (بن ) با آنکه اکثریت آراء رابدست نه آورد، به حیث رئیس دولت انتقالی بانظرداشت دامنزدن به اختلافات درکشورما،منسوب گردید. انتصابش عامل دیگر اختلافات بین گروپها وتنظیم های قبلی بخصوص وابسته به افکار قومگرائی بودند، گردید.
ـ باتصاحب قدرت آقای کرزی، گرچه جانشین دولت طالبان شد،اما این جانشینی ،ارضاء خاطر کرزی جهت انتقام ازرقبای قبلی طالبانی اش بود،جناب کرزی باداشتن افکارطالبانی واینکه اکثریت اعضای فامیل،اقارب و دوستانش طالب بودند ومیباشند،دردوره ریاست جمهوری اش با نیرنگهای خاص صدها تروریست طالب که مرتکب هزاران قتل وکشتارهموطنانما شده بودند، رها نموده ،آنان دوباره درجبهات به قتل وکشتارهموطنانما ادامه دادند،همچنان زمینه فرار صدها زندانی طالب ازمحابس کندهاروسایرولایات رافراهم نمود،کشیدن نام صدها طالب ازلست سیاه و… با داشتن عقده درمقابل سایرملیتها کشور.. ،
ـ با آنکه معاونین اش ازاقوام وملیتهای دیگرکشورما درکنفرانس بن برحکومتش تحمیل شده بود، اما با نیرنگهای خاص اش درجهت تقویه طالبان بشمول انتقال هوائی طالبان به ولایات شمال کشور،نصب کادر های حزب اسلامی که اکثر آنان با طالبان پیوسته بودند و یا ارتباط داشتند، وسایرسازمانهای ملیتگرادرپستهای دولتی وسایرفعالیتهای قومپرستانه اش،بشمول منع عملیاتهای هوائی وزمینی دربعضی مناطقیکه طالبان فعالیت داشتند،به نفع اهداف اش صورت میگرفت.
ـ قبل ازختم دوره ریاست جمهوری اش جهت ادامه وتحقق پروژه شوم اش، نصب وجابجا کردن شاگردش (اشرف غنی) یک شخص احساساتی ،را به مقام ریاست جمهوری طرح ریزی نمود. (نمونه ازاحساساتی بودن داکتراشرف غنی :درسمینارعلمى که تحت عنوان کارآفرینى در افغانستان درلیسه استقلال کابل برگزارشده بود، حین بحث برنقل قول «رورى استوارت »که «افغانستان تا هنوزدرقرن سیزده است» آقای داکتراشرف غنی در جلسه علمی چنین واکنش نشان داد وگفت: «بچه خر! افغانستان هیچ وقت درقرن سیزده نبود » آیا اخلاق یک داکترعلوم اجازه میدهد که دریک مجلس علمی چنین دشنام بدهد و…..)
همان بود که کرزی کمسیون انتخابات ،بخصوص رئیس واکثریت اعضایش را طبق فرمان تعین نمود، تاطبق هدایاتش عمل نمایند.وبا رهبری انتخابات ازمقام ریاست جمهوری ،ابتداء با تفرقه انداختن میان اقوام وملیتها،زمینه جلب وجذب کادرها وبزرگان قومی را به نفع غنی ،ثبت نمودن ریکارد جعلکاری انتخاباتی درسطح جهان، شاکرد وتعقیب کننده اهدافش را ، کرزی به مسند قدرت نصب نمود، ونه گذاشت تا رقیب قبلی انتخاباتی ومخالفین پروژه شان بقدرت برسند. درحالیکه طبق قانون باید رئیس ویکتعداد اعضای کمسیون انتخاباتی بخاطرتقلبات مستند، مورد پیگرد قانون قرارمیگرفتند.چون دکتوراشرف غنی نزد کرزی وکمسیون انتخاباتی (به اصطلاح دهن پرآب میباشد)، نمیتواند بدون رضایت آقای کرزی که ازعقب پرده رهبری دولت را بدست گرفته،عمل نماید.
– جناب کرزی با آنکه کدام موقف رسمی درحکومت ندارد ، برعلاوه رهبری پشت پرده ، عملاْ خلاف صلاحیت قانونی با سفرهای غیررسمی ،ملاقات با رهبران آنکشورخواهان کمک نظامی به طالبان ازدولت روسیه گردید،به همین هدف به سایرکشورهای منطقه وجهان درتماس میباشد.
ـ باایجاد حکومت به اصطلاح وحدت ملی مردم انتظار بهبود وضع کشورداشتند، اما بدبختانه (بی امنیتی ،قتل وکشتار،تجاوزبه حقوق مردم، فساد گستره اداری،«طبق گزارش جدید درکشور حدود دوهزارمکتب خیالی وحدود سی هزارسربازوصاحبمنصب قوای مسلح خیالی که امتیازات آن ازبودجه دولت ویا منابع دیگرداده میشود،وجود دارد» وخلاصه عدم حاکمیت قانون و…) اقتصادی ضعیف، عدم توجه به وضع صحی ، عدم رعایت حقوق افراد بخصوص جلوگیری از خشونت و تجا وز به حقوق زنان وسایرعرصه های زنده گی ، خلاصه عدم حاکمیت قانون ) درکشور حاکم میباشد.اما افسوس که این دودکتور ودانشمند نه تنها طی یکسال وششماه وظایف
ومکلفیتهای قانونی خویش راکه مطابق قانون اساسی انجام نه دادند، برعلاوه غفلت وعقده گشائی های شان، معمای اصلاحات انتخاباتی،توذیع تذکره های الکترونیکی ،انتخاب وزراء ووالیان سرپرست،بخصوص وزرای قوای مسلح راکه کادرهای ورزیده وصادق باشند، را حل نمایند. اما بدبختانه بخاطر تحقق پروژه شوم شان (آقای معصوم استانکزی که درذهنیت عامه مظنون به ارتباط با طالبان وتروراستاد ربانی میباشد،کاندید وزارت دفاع که قوای مسلح کشور تحت فرمانش باشد،نمود.اماانتخاب نگردید فعلاً کاندید پست امنیت ملی کشور،که میتوان سیستم عصبی و یا دماغ دولت نامید، مقرر نمایند، امید وارم که انتخاب نشود،ورنه تمام پروژه شوم کرزی ـ غنی صد فیصد درجهت منافع پاکستان وسایرمتحدینش تحقق خواهد یافت.)
آقای معصوم استانکزی بعد ازجذب به دولت کرزی ،عضویت شورای عالی صلح را حاصل نمود، وطبق پلان طرح شده تروریست طالب ازکمیته کویته بکابل خواسته شده و درمهمانخانه تاآمدن استاد ربانی که مصروف سفررسمی درایران بود،نگهداری شد.، استاد ربانی قبل ازختم سفرش توسط آقای کرزی رئیس جمهوروقت بکابل خواسته شد تا باهیات طالبان درزمینه صلح ملاقات نمایند، جناب استانکزی آن تروریست راتا خانه استاد ربانی باموترخود انتقال داد وزمینه را فراهم نمود تا آن تروریست بدون تلاشی داخل خانه استاد ربا نی شد،کدام عقل ومنطق قبول مینماید که دراطاق انفجارصورت گیرد وآقای استانکزی حضورداشت،ا ما زخمی نشد، قراین نشان میدهد که تروربا طراحی مقام رهبری دولت و همکارانش عملی گردید.والی بلخ عطامحمد نوردرمصاحبه باحفیظ آصفی ژورنالیست رادیو آشنا صدای امریکا بتاریخ ۲۷ سنبله ۱۳۹۱ گفت که :معصوم ستانکزی را در قتل برهان الدین ربانی رئیس پیشین شورای عالی صلح مجرم دانسته وخواهان تحقیقات وی گردید.
چون استانکزی درتحقق اهداف جناب کرزی سهم فعال داشت ودارد،خواهان پاداش میباشد
– توذیع تذکره الکترونیکی ازمسایل دیگرمورد اختلاف میان رهبران است. عبدالله عبدالله باتوذیع آن موافق،اما اشرفغنی بخاطراهداف خاص پروژه مخالف است.
ـ تعداد قابل ملاحظه مشاوران هردوتیم که معتقد شدند که دو رهبرحکومت چنان اختلافات وفضای مکدررادرجامعه مستوی نموده اند که آینده کشور درخطر است، طورمثال :ـ مشاوران ارشد دو تیم ازحضوردرجلسات هفتگی کابینه که اختلال عملکرد دولت در آن به روشنی نمایش داده میشوند خودداری میکنند.احمدضیا مسعود نماینده خاص اشرفغنی درامورحکومتداری خوب دراین باره اظهار داشت: مسائلیکه آنها در جلسات کابینه به بحث میگیرند جزئی هستند وهیچکدام ازمشکلات اصلی راکه کشورگرفتاراست دربرنمیگیرد.به همین دلیل من تمایلی به شرکت درجلسات ندارم، آنان درمورد آموزش واقتصاد صحبت نمیکنند وسطح خصومتها در حکومت افغانستان بالاست.سید حسین انوری مشاور نظامی غنی و رئیس حزب حرکت اسلامی افغانستان اخیرا با انتقاد ازحکومت گفت: اگر از وعدههای انتخاباتی سخن بگوییم، من اطمینان
دارم که هر دورهبر این حقیقت رامیدانند که هیچکدام ازوعدههای خود را عملی نکردهاند.وتأکید که هیچ دستاوردی در زمینههای امنیت،اقتصاد، صلح، مبارزه با فساد وبهبود ثبات سیاسی وجود ندارد.محمدعمرداوودزی ازاعضای شورای حراست وثبات افغانستان نیزمیگوید: اقتصاد افغانستان فلج شده، رشد اقتصادی نسبت بسال گذشته تنها ۲،۵درصد بوده،اما دولت کاری بیشتراز افزایش مالیاتها انجام نداده است. به همین شکل تعداد زیاد اعضای هردو تیم ….
سقوط شهرکندزبدست شورشیان طالب درشب سالگرد حکومت وحدت ملی،حملات وسیع طالبان وسایرگروهای تروریستی وانتحاری بالای شهرها ،پوسته های قطعات نظامی ، درمحاصره قراردادن ولسوالیها وصدها جنایات دیگر کشور،بخصوص شهرکابل که کشتاروتلفات سنگین برهموطنان ملکی وارد نمود.حکومت برعلاوه یکه وعده های انتخاباتی خود انجام نداد ، بخاطر تحقق پروژه فوق الذکر با دشمنان مردم ما (آنان بر علاوه یکه ازرهبری واحد برخوردارنیستند وهرقوماندان وگروپش بااشکال وشیوه های مختلف طبق هدایت استخبارات پاکستان روزانه جنایات متعدد رامرتکب میشوند وحاضر به مفاهمه وصلح نمیباشند)،دولتمردان بدون درک اینکه روزانه چه تعدادهموطنانما بشمول قوای مسلح وافراد ملکی شهید،زخمی،معیوب میشوند. وچه نوع درد،رنج والم ترس وحراس رامتحمل میگردند، درتقویه مستقیم وغیرمستقیم طالبان باروحیه تفوق قومی وملیت گرایی به اشکال مختلف فعالیت دارند.دراین مرحله بحرانی کشور جهت تحقق اهداف خویش حتی اشخاصیکه درسالهای قبل مرتکب جنایات وکشتار،معضلات قومی و لسانی شده بود، بخاطر دامن زدن وتازه نمودن این معضلات قرار است تا جاده را در شهرمزارشریف بنام محمد گل خان مهمند نامگذاری نمایند. ( مرحوم عبار دراثرخویش مینویسد که محمد گلخان در سرطان سال ۱۳۰۹ بریاست ولایات شمال با صلاحیت های وسیع تعین گردید ، موصوف مظالم زیاد را درحق مردم شمال کشور انجام داد وتخم نفاق را بین مردم شمال وجنوب کشت نمود. ازجمله :کاراجباری، بیگاری و…که خلاف موازین حقوقی واخلاقی میباشد. برمردم تحمیل می گردید،شخص محمد گلخان ۱۵ نفررااعدام ۶۱۷ نفررازنجیر پیچ بکابل فرستاد و۳۶۰۰ نفررا محکوم به اعمال شاقه کرد وتوسط آنان سرک راه پنجشیرراتاکوتل خاواک وتهانه های عسکری اعمار نموده ،ویک فرقه عسکری را درآنجا جهت سرکوب مردم جابجا نمود.موصوف تخریب وتاراج کننده آثارتاریخی ونابود کننده کتابهای تورکی اوزبکی و دری درآن دوره بود.) براساس اندیشه های نژاد پرستانه همچون محمد گل مهمند امروزدرگروه طالبان وحلقه کرزی اهداف و آرمان های مهمند را دنبال می کنند.).
– مقوله تولید، کشت و قاچاق مواد مخدره ارتباط با زورمندان وبعضی کارمندان ارشد دولت درمرکز وولایات دارد.
– فساد اداری که درتاروپود دولت دویده است ،طبق گفتارسید اکرام افضلی رییس این اداره که درکنفرانس مورخ ۲۹ آگست گفت که حکومت وحدت ملی با عاملان فساد اداری برخورد سیاسی دارد. و به پرونده کابل بانک اشاره کرده گفت٬ کسانیکه عامل اصلی سقوط کابل بانک
به شمار میروند، آزادانه گشت و گذاردارند. چنانچه آقای شیرخان فرنود ازمحبس طبق هدایت مشاور ریاست جمهوری خارج شده تا قرار داده پروژه بزرگ ساختمانی را امضاء نماید، یکی ازچپاولگران دارئي کابل بانک برادر کرزی ، طبق هدایت مقام ریاست جمهوری آزاد میباشد. طبق مصاحبه مورخ ۲۲ ماه می سفیردولت فرانسه مقیم کابل که با خبرنگار تلویون آریانا بعمل آورد،ضمن روشنی براوضاع کشورما وکمکهای بین المللی به افغانستان بیان داشت که هرگاه درزمینه جلوگیری ازفساد اداری اقدامات صورت نگیرد،مالیه دهنده گان اروپائي حاضرنخواهند بود که منبعد پول مالیه آنان به عوض اعمار افغانستان، درجیب چند نفر زورمند افغان بریزد
طبق بررسیهای مسئولین نظامی،خود محوری اشرفغنی درتصمیم گیریهای نظامیان افغان عامل اصلی ناتوانی نیروها را درمیدان جنگ میباشد.ازدیدگاه نظامی، سربازان افغان ازیک مزیت استراتژیک مشخص بهره مند هستند. آنان نیروی انسانی بیشتر و سلاحهای بهتری دارند وتوسط مربیان آمریکایی وناتو آموزش دیده و حمایت میشوند. اما بیتفاوتی و اقدام نه نمودن به موقع سبب افزایش تلفات نیروهاامنیتی حتی درهفته به ۳۰۰ نفررسید،که برای ارتشی جوان، تکان دهنده وغیرقابلتحمل میباشد،سربریدن۳۰ سرباز در بدخشان،۳۰پولیس محلی دروردک بهمین شکل درتمام ولایات وولسوالیهای کشور توسط طالبان وکه ارقام نشر شده سازمان ملل متحد در زمینه. (بیش از ده روزمیشود که سربازان درمحاصر طالبان درمناطق مختلف پلخمری ،بغلان وکندز قرار دارند )،اما بنابراقدام نه نمودن به موقع و فلج بودن رهبری وزارت دفاع سربازان تلف وطالبان قویترمیشوند.
قابل تذکر است که طبق معلومات رئیس اداره امنیت ملی افغانستان پس از سقوط ولایت قندوز گفت: تمام اطلاعاتش را درمورد اهداف و بزرگی عملیات طالبان، دراختیار حکومت قرار داده و درخواست کرده تا اقدامات پیشگیرانهای صورت گیرد، اما ملاحظات سیاسی غیرقابل توضیح وتوجیه و تاخیراز سوی دفتر ریاستجمهوری افغانستان فرصت اجرای این عملیات را دراختیار طالبان قرار داد.لذا منازعات سیاسی در کابل و خود محوری غنی به تمرکز تصمیم گیریها در دفترخودش، به معنای واقعی کلمه، فرماندهان وسربازان را درمیدان جنگ ناتوان کرده است ودرمقابل طالبان قوی تر شده میروند..پس از هر حمله بزرگی از سوی طالبان، مقامات امنیتی درافغانستان ادعا میکنند که آنها میدانستند چه اتفاقی رخ خواهد داد و اطلاعات را نیزدر اختیار دولت گذاشته بودند. این ادعا زمانیکه طالبان توانستند 350 زندانی را از زندان مرکزی ولایت غزنی آزاد کنند نیز تکرار شد. لذا مطالب فوق الذکر ثابت کننده ادعای فوق میباشد که زد وبندها ، اختلافات حکومت به اصطلاح وحدت ملی و حامیان پشت پرده،عاملین قتل وکشتار هموطنان وتباهی ویرانی کشورمیباشند.
ادامه دارد . باحترام عبدالواسع غفاری