مروری بر پیام رئیس جمهور ولادیمیر پوتین به مردم روسیه

ا. م. شیری
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه روز ۲۴ ژوئن (۴ تیر-سرطان) در رابطه با شورش ارتش خصوصی «واگنر» به ریاست یوگنی پریگوین (yevgeny priguzhin) جنایتکار سابق و یکی از میلیاردرهای روسیۀ سرمایهداری امروزی، پیامی خطاب به مردم روسیه صادر کرد. او در بخشی از پیام خود گفت:
«درست همچون ضربهای در سال ۱۹۱۷، زمانی که کشور درگیر جنگ جهانی اول بود، به روسیه وارد شد. اما پیروزی از او ربوده شد. دسیسهها، دعواها، سیاسیکاریهای پشت سر ارتش و مردم به بزرگترین شوک، به نابودی ارتش و سقوط کشور، به از دست دادن سرزمینهای وسیع، در نتیجه- به فاجعۀ جنگ داخلی منتهی شد.
روسها، روسها را، برادران، برادران را کشتند، انواع و اقسام ماجراجویان سیاسی و نیروهای خارجی، کشور را بخاطر منافع خود تقسیم کردند، از هم دریدند» (متن کامل پیام در اینجا).
این ادعای بیمایه و بیپایۀ پوتین مبنی بر مقایسۀ شورش یک نیروی نظامی خصوصی چند ده هزار نفری که حتی بدون کمک خود پوتین تشکیل آن امکانپذیر نبود، با انقلاب کبیر اکتبر، حزب بلشویک به رهبری لنین که مسیر حرکت تاریخ جهان را بکلی تغییر داد و چراغ پرنور و امیدی در راه بشریت برافروخت، بحق یکسری مسائلی را در ذهن بنده بعنوان یکی از نخستین مترجمان پیام پوتین و بسیاری دیگر از باورمندان به سوسیالیسم علمی مطرح کرد.
شاید برخیها بر این تصور باشند که ترجمه و نشر پیام فوقالاشارۀ پوتین، حداقل از طرف بنده، بدون توجه به مضمون ضدکمونیستی، ضد لنینی- استالینی آن و صرفاً از جنبۀ «ارادت» به پوتین و فدراسیون روسیه صورت گرفته است. اما بیتردید، این یک اشتباه بزرگ است.
اتفاقا برعکس، اشتباه اصلی این است که اگر غیر از چنین نگاه و نظری از پوتین نسبت به انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، به لنین- فیلسوف، سیاستمدار، انقلابی و آموزگار بزرگ طبقۀ کارگر، به استالین، رهبر نخستین جامعۀ سوسیالیستی تاریخ توقع داشته باشیم.
اشتباه بزرگ دیگر این خواهد بود هر گاه تصور شود که پوتین از روی بیاطلاعی و ناآگاهی به تاریخ روسیه و تاریخ جهان که سرتاسر آن مبارزه بین طبقات اجتماعی بوده است، چنین موضعی را نسبت به انقلاب اکتبر و دستاوردهای خیرهکنندۀ آن اتخاذ کرده است.
آری، پوتین که خود را تزار تصور میکند و باند تحت رهبری او در روسیه بهتر از هر کسی میداند که اگر روسیۀ امروزی در مقابل کل جهان امپریالیستی تا دندان مسلح به سردمداری امپراطوری مهاجم آمریکا- از اروپا و آمریکای شمالی گرفته تا استرالیا و ژاپن و آسیای جنوب شرقی، در مقابل پیمان تروریستی ناتو به تنهایی مقابله میکند، اگر پوتین امروز در مقابل جهان امپریالیستی کور-کوری میخواند و با اطمینان از پیروزی در جنگ با ناتو در میدان اوکراین و غلبه بر شورش «واگنر» سخن میگوید، فقط و فقط با تکیه بر دستاورهای علمی- صنعتی، نظامی-سیاسی، اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی دورۀ سوسیالیسم، با تکیه بر میراثهای جاودانۀ سوسیالیسم و استالین است و لاغیر.
بنابراین، خصومت کور پوتین با انقلاب کبیر اکتبر و تمامی پیامدهای معجزهآسای آن و در یک ترازو قرار دادن پریگوژین- یک جانی و جنایتکار اقتصادی با لنین «نه از ره کین، بلکه، به اقتضای طبیعت» سرمایهداری وی است. پوتین نیز مانند همۀ رهبران و مقامات کشورهای سرمایهداری، مانند تمامی ایدئولوگها و مبلغان و مروجان ایدئولوژی انگلی سرمایهداری، خود را موظف میداند با استفاده از هر موقعیت و فرصت ممکن، بر عدالت اجتماعی بتازد تا انتقال نظام غیرانسانی سرمایهداری به گورستان تاریخ را در حد ممکن به تعویق اندازد.
با این اوصاف، در اینجا یک پرسش منطقی مطرح میشود: آیا روسیۀ سرمایهداری و حاکمیت آن به رهبری ولادیمیر پوتین قابل حمایت و پشتیبانی است؟
پاسخ این پرسش درست آن نقطهایی است که در آنجا راه انقلابیون و غربگرایان، لیبرالها و اطلاحطلبان، راه کمونیستها با «خیلی کمونیستها» دو شاخه میشود و از هم فاصله میگیرد.
ما به وضوح میبینیم که نظام سرمایهداری در کل تاریخ خود به تدریج، بویژه، بعد از تجزیه و نابودسازی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی- تکیهگاه و پشتیبان اصلی صلح و امنیت جهانی، بسرعت جهان را به جهنم ساکنانش تبدیل کرده و نقشۀ نابودی آن را در سر میپروراند.
روی این اصل، ما بر اساس این واقعیت مبرهن حرکت میکنیم که برای مقابله با نظم جاری سرمایهداری و جهان تک قطبی شکلگرفته پس از سالهای ۱۹۹۰ میلادی، مثلث جدیدی مرکب از جمهوری تودهای چین، جمهوری فدراتیو روسیه و جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با نظم کهنه و برقراری نظم نوین جهانی مبتنی بر برابر حقوقی کشورهاو ملتها شکل گرفته و از آنجاییکه دولت روسیه به رهبری پوتین در رأس این مثلث، برای جلوگیری از گُر گرفتن آتش جنگ جهانی هولناک بیمحابا تلاش میکند، بر خلاف «خیلی کمونیستها»، با حفظ تمام انتقادات خود به همۀ اضلاع این مثلت، روسیه به رهبری پوتین را کاملاً شایستۀ حمایت و پشتیبانی همهجانبه میدانیم.
۶ تیر- سرطان ۱۴۰۲