سخنهای حق!
امین الله مفکر امینی 2016-29-06
دربساط زنده گی بسی اوفتادم و برخــاستــــــم
ز هدف گامی بـر عقب چونامردی نـگذاشتــــم
طفلی ام بسر شـد، جوانی آمدورسید دورپیــــری
بربنــای فهم وخرد، رهی انسانی خرد انــــگاشتم
طعنه ها خوردم ز خود وغیربابطال دین ومذهب
ز همــه کشمکش ها چوسرو قدی، قد افرا شتـم
زدشمن بسی تــیر جفــا خوردم بـدل، نیست با کی
چـو پولاد آبدیده بطوفانش قـــد مهــا بـرداشتــم
بی ثباتی بایما ن شرم است، گفتاروعمل بایـد یکی
من درحرف وعمل، پیروی حق راهدف پنداشتـــم
مفکر گرمیرد، ماند سخنهــــــای حق بربــــــاطل
کـه حق نیست ونابود کند بن ریا نیک پندا شتـــــم