حق گویی!
امین الله مفکر امینی!
چرا جـــوانان میهن غـرقه بینـیم بـــخون
چراسرو قدان خمیده قامـت اند چــو نـون
چراپیروجوان وطــــفل گریند شام وسحر
چرابه هــرکوچه وبازارروان است خـون
چرا دیده و دلها گریند اشک ما تــــم هـــا
چـراظاهر سکوت، باندرانـــد چو جیحون
جواب این چراها بایدجست درابطال حـق
که حق راکشته اند ارباب ستم بـه گردون
گــرعنان بدست گیرند عــــالم و خـردمند
نه مظلوم است، نی تفاوتها ی چراوچون
که مذاهب و ادیـــان بربن خون گشته اباد
بنیاد گشته زفسانه های سـحر و افســـو ن
مٌفکرنیست کافر و اســـــت پـیرو راه خدا
که حق گویی را زرب یکتا بــوده مـدیون
