جنبش رزمنده
جنبش رزمنده باز آید به میدان غم مخور
کاخ فرعونان شود ازبیخ لرزان غم مخور
هرچه باشد کشتیُ ما در خط تهد ید موج
مردمان گرهمصدا باشند زتوفان غم مخور
در ره آزادییُ این سرزمین ی با وقار
سرزنشها گرکند طاغوت دوران غم مخور
هر قدر دشمن قوی باشد چو فرعون زمان
مردم آنرا میکند بر خاک یکسان غم مخور
همو طنها ی که سردادند در آزاد گی
سرزند از خون آنها ، قهرمانان غم مخور
داد خواهان وطن اهداف تان پیروز باد
میرسد روزی وفاق جمله یاران غم مخور
گر نباشد ره یکی لیکن هد فها واحد است
در وفاق ماست پیروزییُ مایان غم مخور
در نبرد داد خواهی گر سر آید زندگی
افتخار ماست بازوی جوانان غم مخور
هرچه آزادییُ میهن رو برو با چالش است
لیک اینهم میرسد روزی بپایان غم مخور
رنج میهن زخم خونین است بر اهل وطن
میشود با اتحاد این درد درمان غم مخور
از وفاق ما که ملاک عمل همبستگیست
جنبش آزادگی گردد خروشان غم مخور
چون تغییر، حکم تاریخ است امید وارباش
در پیُ هر شام آید صبح تا بان غم مخور
عبدالوکیل کوچی