تئوری توطئه
پل کریک رابرتس، برگردان: آمادور نویدی
درس ابتدایی تاریخ این‌ست که دولتها مردم خود را فریب می‌دهند. در همه جای جهان غرب، دولت توطئه ای‌ست علیه مردم… تفسیری که طبقه حاکم بر ما تحمیل می‌کند، خود تئوری توطئه است. علاوه براین، تئوری های توطئه طبقه حاکم طراحی شده اند تا توطئه های تحمیلی و واقعی حاکمان را پنهان سازند… تئوری توطئه ستون فقرات سیاست خارجی آمریکاست. برای مثال، رژیم جورج دبلیو بوش در توطئه علیه عراق و صدام حسین فعال بود. رژیم بوش شواهد جعلی «سلاح های کشتار جمعی» عراق را خلق کرد، داستان جعلی را به جهان فریب‌خور فروخت و آنرا بکار گرفت تا عراق را نابود سازد و رهبرش را به قتل برساند. به همین سبک، قذافی قربانی توطئه اوباما/هیلاری گشت تا لیبی نابود گردد و قذافی به قتل برسد. اسد سوریه و ایران برای رفتارهای مشابه بشدت مورد انتقاد قرار گرفتند تا این‌که روس ها مداخله کردند… برای آمریکا هر کشوری یک تهدیدست: ونزوئلا، یمن، سوریه، ایران، عراق، افغانستان، قبایل پاکستان، لیبی، روسیه، چین، کره شمالی، اما واشنگتن هرگز یک تهدید نیست. بزرگ‌ترین تئوری توطئه زمان ما این‌ست که آمریکایی ها با تهدیدات خارجی احاطه شده اند. ما حتی از ونزوئلا هم امنیت نداریم.. آمریکایی ها دیر یا زود به این نتیجه می‌رسند که نمی توانند هیچ‌کاری کنند مگر آن‌که به شورش خشونت آمیز روی بیاورند. به احتمال زیاد، زمانی‌که آن‌ها به این نتیجه برسند، دیگر بسیار دیرست. آمریکایی جهت فرار از واقعیت کاذبی که در آن زندگی می‌کنند بسیار دیر عمل می‌کنند. آمریکایی ها مردمی کاملاً شستشوی مغزی شده هستند که به زندگی دروغین خود در دنیای خیالی و تخیلی محکم چسبیده اند… اگر آزادی بر روی زمین ادامه یابد، در جهان غرب نخواهد بود. آن آزادی در روسیه و چین خواهد بود، و در کشورهایی ظهورمی‌کند که ارزش آزادی را می‌دانند، در کشورهای آمریکای جنوبی، مانند ونزوئلا، اکوادور و بولیوی که برای حاکمیت خود علیه ظلم و ستم آمریکا می‌جنگند.
تئوری توطئه
نوشته: پل کریک رابرتس
برگردان: آمادور نویدی
در آمریکا «تئوری توطئه» به تفسیرهایی گفته میشود که متفاوت از آن‌هایی ست که در خدمت الیگارش های حاکم، مؤسسات و یا چیزهای دیگری‌ست که موضوعات و تفاسیر را تنظیم، کنترل و حمایت می‌کنند.
تفسیری که طبقه حاکم بر ما تحمیل می‌کند، خود تئوری توطئه است. علاوه براین، تئوری های توطئه طبقه حاکم طراحی شده اند تا توطئه های تحمیلی و واقعی حاکمان را پنهان سازند.
برای مثال، توضیح رسمی مقامات درباره حادثه ۱۱ سپتامبر (۲۰۰۱)، یک تئوری توطئه است. چند مسلمان، که عمدتاً شهروند عربستان سعودی بودند، بزرگ‌ترین تحقیر را به یک ابرقدرت از زمانی که دیوید، گولیات را بقتل رساند (۱)، تحمیل نمودند. تروریست ها تمام ۱۷ سازمان اطلاعاتی آمریکایی و ناتویی و اسرائیلی، شورای امنیت ملی، اداره ایمنی حمل و نقل، کنترل ترافیک هوایی را شکست دادند، و دیک چپنی، چهار هواپیمای آمریکایی را در یک صبح رُبود، که آسمان‌خراش‌های سه مرکز تجارت جهانی را نابود ساختند، و بخشی از پنتاگون، مکانی را تخریب نمودند که برای ناپدید شدن ۳/۲ تریلیون دلار تحقیق می‌کردند، و این باعث شد که احمق های واشنگتن بجای عربستان سعودی، افغانستان را متهم کنند.
کاملا روشن است، عربستان سعودی که آمریکا را تحقیر نمود، درگیر در توطئه ای بود که این‌کار را انجام دهد.
آیا این یک توطئه قابل قبول است؟
چند مرد جوان مسلمان این توانایی را داشتند که چنین شاهکار باورنکردنی را انجام دهند. قبول شکست کامل دولت امنیت ملی آمریکا به معنای آن‌ست که آمریکا در طول دهه ها جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی کورکورانه آسیب پذیر بود. اگر این‌چنین شکست دولت امنیت ملی واقعاً اتفاق افتاده بود، که کاخ سفید، و کنگره برای انجام تحقیقات کامل داد و بیداد راه می انداختند، و مردم را برای آن نقض امنیتی که اجازه داده بود که چنین توطئه ای موفق شود، توبیخ و سرزنش می‌کردند. ولی اکنون، هیچ‌کسی تنبیه نشد، و کاخ سفید به مدت یک‌سال از تمام تلاش‌ها برای تحقیق مقاومت کرد. در نهایت، جهت خفه کردن صدای خانواده های قربانیان ۱۱ سپتامبر، کمیسیون تحقیق تشکیل شد. کمیسیون تحقیق، بر حسب وظیفه، داستان دولت را نوشت و نام این‌را گذاشتند «تحقیق».
بعلاوه، هیچ مدارکی وجود ندارد که از تئوری توطئه ۱۱ سپتامبر مقامات حمایت کند. در واقع، همه شواهد شناخته شده، در تضاد با تئوری توطئه مقامات است.
برای مثال، این یک واقعیت اثبات شده است که ساختمان ۷ با سرعت و شتاب آزاد فرو ریخت، یعنی برای تخریب، سیم‌کشی شده بود. چرا برای تخریب سیم کشی شده بود؟ هیچ پاسخ رسمی به این سئوال وجود ندارد.
طبق شواهد شناخته و ارائه شده دانشمندان، معماران، مهندسان، خلبانان، و کسانی‌که جزو اولین پاسخ دهندگان به برج‌های دوقلو بودند و شخصاً انفجارهای متعددی را تجربه کرده اند، تخریب برج‌های دوقلو به عنوان یک تئوری توطئه توصیف شده است.
سیا جهت بی اعتبار کردن گزارش کمیسیون وارن (۲) در مورد قتل رئیس جمهور جان اف. کندی، اصطلاح «تئوری توطئه» را به عنوان بخشی از برنامه عملی خود به گفتمان عمومی معرفی کرد، و هرگونه توضیحی را که به غیر از آن‌چه که توسط مقامات ارائه شود، و در تضاد با تمام شواهد شناخته شده باشد، به عنوان تئوری توطئه بی ارزش می‌خواند.
تئوری توطئه ستون فقرات سیاست خارجی آمریکاست. برای مثال، رژیم جورج دبلیو بوش در توطئه علیه عراق و صدام حسین فعال بود. رژیم بوش شواهد جعلی «سلاح های کشتار جمعی» عراق را خلق کرد، داستان جعلی را به جهان فریب‌خور فروخت و آنرا بکار گرفت تا عراق را نابود سازد و رهبرش را به قتل برساند. به همین سبک، قذافی قربانی توطئه اوباما/هیلاری گشت تا لیبی نابود گردد و قذافی به قتل برسد. اسد سوریه و ایران برای رفتارهای مشابه بشدت مورد انتقاد قرار گرفتند تا این‌که روس ها مداخله کردند.
در حال حاضر، واشنگتن درگیر توطئه علیه روسیه، چین، و ونزوئلاست. واشنگتن به بهانه جعل «تهدید ایران» موشک های آمریکا را بر مرز روسیه می‌گذارد و از «تهدید کره شمالی» جهت قراردادن موشک هایش در مرز چین استفاده می‌کند. واشنگتن رهبر ونزوئلا را که به صورت دمکراتیک انتخاب گردیده است، دیکتاتور می‌خواند، و تحریمات بر ونزوئلا تحمیل می‌گردد تا به اقلیت نخبگان اسپانیایی که از طریق آن‌ها واشنگتن بطور سنتی بر کشورهای آمریکای جنوبی حکومت کرده است کمک نموده، و کودتا کنند و کنترل آمریکا را بر ونزوئلا دوباره برقرار سازند.
برای آمریکا هر کشوری یک تهدیدست: ونزوئلا، یمن، سوریه، ایران، عراق، افغانستان، قبایل پاکستان، لیبی، روسیه، چین، کره شمالی، اما واشنگتن هرگز یک تهدید نیست. بزرگ‌ترین تئوری توطئه زمان ما این‌ست که آمریکایی ها با تهدیدات خارجی احاطه شده اند. ما حتی از ونزوئلا هم امنیت نداریم.
نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی ان ان، ان پی آر، و بقیه فاحشه های رسانه ای سریعاً همه تفسیرهایی را که برخلاف توضیحات منافع طبقه حاکمه ای‌ست که فاحشه های رسانه ای در خدمت آنانند، به عنوان تئوری‌های توطئه رد کرده و بی ارزش جلوه می دهند.
با این‌حال، در حالی که می‌نویسم و برای حدود نُه ماه تا به امروز، فاحشه های رسانه ای، تئوری توطئه ای را ترویج داده اند که دونالد ترامپ در یک توطئه با رئیس جمهور روسیه و سرویس های اطلاعاتی روسیه درگیر بوده است تا انتخاب ریاست جمهوری را هک کنند و ترامپ، نماینده روسیه را در کاخ سفید بگذارند.
برای این تئوری توطئه به هیج عنوان هیچ مدرکی وجود ندارد. در واقع، برای این تئوری توطئه فاحشه های رسانه ای نیازی به مدرک نیست، برای این‌که در خدمت منافع مجتمع نظامی و امنیتی، حزب دمکرات، و نومحافظه کاران‌ست، و به فاحشه های رسانه ای نیز اجازه می‌دهد که سرسپردگی بیش از اندازه خود را به اربابان نشان دهند، و با تکرار بی پایان، یک دروغ را به حقیقت مبدل کنند.
یک توطئه وجود دارد، و آن علیه مردم آمریکاست. مشاغل آن‌ها به خارج از کشور فرستاده شده تا ثروت‌مندان موجود را ثروت‌مندتر سازد. مردم آمریکا در یک تلاش بیهوده مجبور شده اند تا قرض کنند که استانداردهای زندگی خود را حفظ کنند. تلاش آن‌ها جهت جلوگیری از تنزل استاندارد زندگی خود با انتخاب رئیس جمهوری که برای آن‌ها صحبت کرد، در برابر چشمانشان توسط رسانه ها و طبقه کاملاً فاسد واژگون میشود.
آمریکایی ها دیر یا زود به این نتیجه می‌رسند که نمی توانند هیچ‌کاری کنند مگر آن‌که به شورش خشونت آمیز روی بیاورند. به احتمال زیاد، زمانی‌که آن‌ها به این نتیجه برسند، دیگر بسیار دیرست. آمریکایی جهت فرار از واقعیت کاذبی که در آن زندگی می‌کنند بسیار دیر عمل می‌کنند. آمریکایی ها مردمی کاملاً شستشوی مغزی شده هستند که به زندگی دروغین خود در دنیای خیالی و تخیلی محکم چسبیده اند (۳) .
برای آدم های فریب‌خور و ساده لوحی که شستشوی مغزی شده اند، باور بر این‌که هر توضیحی که از نوع آمرزیده مقامات متفاوت باشد یک تئوری توطئه است، اما همواره آنلاین لیست بلندبالایی از توطئه های دولتی موجودست که موفق به فریب مردم شده اند تا دولتها بتوانند به برنامه هایی دسترسی یابند که مردم آن‌ها را رد می‌کنند.
اگر آزادی بر روی زمین ادامه یابد، در جهان غرب نخواهد بود. آن آزادی در روسیه و چین خواهد بود، و در کشورهایی ظهورمی‌کند که ارزش آزادی را می‌دانند، در کشورهای آمریکای جنوبی، مانند ونزوئلا، اکوادور و بولیوی که برای حاکمیت خود علیه ظلم و ستم آمریکا می‌جنگند.
درواقع، همان‌گونه که مورخان بدون علاقه با حرفه خود شروع به نوشتن می‌کنند، درس ابتدایی تاریخ این‌ست که دولتها مردم خود را فریب می‌دهند.
در همه جای جهان غرب، دولت توطئه ای‌ست علیه مردم.
درباره نویسنده:
دکتر پل کریک رابرتس، معاون وزیر خزانه داری برای سیاست اقتصادی و همکار سردبیر ژورنال وال استریت بود. او مقاله نویس هفته نامه بیزنس، خدمات اخباری هاوارد اسکریپس، و از مؤسسان سندیکا بود. او دارای چندین مقام دانشگاهی است. مقالات اینترنتی او در سراسر جهان هواداران زیادی دارد. آخرین کتاب های او انحلال اقتصادی غرب و چگونه آمریکا شکست خورد، و تهدید نو محافظه کاران بر نظم جهانی می باشد.
زیرنویس‌ها:
(۱) –
https://en.wikipedia.org/wiki/Goliath
https://www.youtube.com/watch?v=RlH0gzTOjik
(۲)-
The Warren Commission report on the assassination of President John F. Kennedy
(۳)- ماتریکس (خیالی و تخیلی)
The Matrix
https://en.wikipedia.org/wiki/The_Matrix
https://fa.wikipedia.org/wiki/ماتریکس
برگردانده شده از:
Conspiracy Theory – PaulCraigRoberts.org
http://www.paulcraigroberts.org/2017/08/25/conspiracy-theory/
