به بهانه ی سرنگون کردن پایه های برق
نوشه ی : فروغی
درحالیکه دامنه ی کشتار و جنگ در کشور گسترش یافته است ، ازمدتیست شهر کابل پایتخت افغانستان بار دیگر بی برق است و باشنده گان بینوای شهر از سرمای سوزنده ی زمستان و تاریکی دوامدار بیشترعذاب میکشند . با نگاه کوتاهی به گذشته ، بخوبی در می یابیم که نه کشتار بیرحمانه ی سربازان ، معلمان و ماموران دولتی در سرزمین ما کارتازه ایست و نه سرنگون کردن پایه های برق . همه بیاد داریم که مجاهدان سر به کف ، در سالهای شصت و هفتاد خورشیدی ، سرنگون کردن پایه های برق و به آتش کشیدن کاروان های مواد خوراکی اولیه ی مردم کابل را ، بزرگترین پیروزی خویش میپنداشتند . آنان همچنان کشتار بیرحمانه ی سربازان و ماموران دولتی را با شادی جشن گرفته و از آن مواد تبلیغاتی برای رسانه های گروهی غرب تهیه مینمودند . زنده زنده پوست کردن مأموران دولت ، قطعه قطعه کردن اعضای بدن سربازان اسیر ، میخ در سر کوبیدن و گوش و بینی بریدن اسیران زنده ، و دهها شکل فجیع و هولناک کشتار آدمها ی بیگناه ، سربازان و ماموران دولتی ؛ رسمهای معمول بیرحمی و کشتار درمیان افراطیون کشور ما بوده است . اگر امروز طالب و داعش سر میبرند و اسیران را زنده زنده میسوزانند ، دیروز نیز مجاهدان سر به کف ما ، سربازان اسیر و ماموران دولتی را زنده زنده پوست میکند ند و دهها جزای بیرحمانه ی دیگر میدادند . به همین سان است وجه مشترک هر دو گروه بنیادگرا در سرنگون کردن پایه های برق . به باور من این حقایق روشن را که قطع برق و کشتار همراه با قساوت کارتازه ای در میان گروه های افراطی نیست ، همه میدانند و نیازی به اثبات ندارد . رییس جمهورغنی میداند ، عبدالله عبدالله میداند ، عبدالرب رسول سیاف و تمام رهبران مجاهدین که اکنون همه به مولتی میلیونرها مبدل شده اند میدانند ، عبدالرحیم وردک وزیر دفاع پیشین که بیشتر به پایه پران برق مشهور است هم میداند . روسای مجلسین شورا میدانند و همچنان جناب زلمی خلیل زاد و دولت امریکا هم میدانند که سرنگون کردن پایه های برق ، به آتش کشیدن کاروانهای مواد خوراکی اولیه مردم کابل و کشتار بیرحمانه ی معلمان ، سربازان و ماموران دولتی ، کارتازه ای در کشور ما نیست . اگر با دقت به بدنه ی حکومت و دولت افغانستان طی سالهای اخیر نگاه کوتاهی بیندازیم ، بیشترینه اعضای زورمند دولتی ، شامل همان قدرتمندانیست که در سرنگونی پایه های برق ، به آتش کشیدن کاروانهای موادخوراکی اولیه و کشتارهای بیرحمانه ی سربازان و ماموران دولتی و چپاول ثروتهای ملی ، نقش برجسته داشته اند . یا مستقیمن در رهبری شرارت دست داشته اند و یا از آن حمایت کرده اند . به نظرمن ، تا زمانیکه پایه پرانهای برق ، وزیردفاع ، وکیل و سناتورمقررشوند و تا زمانیکه غارتگران و چپاولگران دارایی های ملی ( بخصوص اسلحه و مهمات قوای مسلح کشور بشمول طیارات و تانکها ، معادن و زمینمهای دولتی ) بمقامهای بلند دولتی دست بیابند ؛ و تا آنگاهی که رهبران حکومت ، با دزدان و غاصبان زمین دهن جوال را بگیرند ؛ نه از امنیت و ثبات خبری خواهد بود و نه به آرامش و رفاه دست خواهیم یافت . مردم هرگز به وعده ها و شعارهای میان تهی و لفاظی های نمایشی رییس جمهورغنی و عبدالله عبدالله باور نخواهند کرد مگر آنکه صداقت شانرا در عمل به اثبات برسانند . آنان بمردم امنیت و ثبات وعده میدهند ولی تاهنوز هیچ برنامه ی موثر وعملی برای تامین امنیت و ثبات ندارند . حتا با گذشت یکسال تا هنوز نتوانسته اند مدیران مسوول امنیت ( وزیر دفاع و رییس عمومی امنیت ملی ) را معین و مقرر نمایند . ما تا هنوز که بیش از یکسال از تشکیل حکومت وحدت ملی میگذرد ، کشوری در حال جنگ اما بدون وزیر جنگیم . آخرین گزارش سازمانهای بین المللی گواه آنست که افغانستان هنوز سومین کشور فاسد درجهان بوده و سال 2015 نا امن ترین سال کشور طی چهارده سال اخیر بوده است . باساس همین گزارشها وضعیت زنده گی مردم اسفبارتر شده ، کوچ و هجرت سیل آسای جوانان ازکشوربصورت سرسام آور و هولناک بیشتر شده و انفجارات و حوادث مرگبار بیشتر از پیش گردیده است . پرسش اینجاست که مقصر اصلی اینهمه نا بسامانیها کیست ؟ چرا با وجود گزافه گوییهای رییس جمهور و رییس اجراییه ، افغانستان هنوز در زمره ی فاسدترین کشورهای جهان است و اولین سال حکومتداری آنان ( سال 2015 ) نا امن ترین سال طی چهارده سال اخیر بوده است ؟ چرا تا هنوز وزیر دفاع و وزیر امنیت ملی نداریم ؟ چرا فساد در درون دولت ریشه دار تر شده ، بجز حرافی و کارهای نمایشی اقدامات جسورانه و بنیادی در برابر آن صورت نمیگیرد ؟ چرا آگاهانه و پلان شده زمینه ی گسترش فعالیت گروههای مختلف افراطی از جمله گروه اسلامی داعش درنقاط مختلف کشور مساعد گردانیده شده و با بهانه های مختلف دور باطل ناامنی و جنگ در کشورما ادامه داده میشود ؟ چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟ به باورمن ، این دور باطل مطابق سناریوی از قبل نگاشته شده میچرخد و به پیش برده میشود . گرداننده گان این سناریوی هولناک با بکارگیری عروسکهای بازیگری چون کرزی و احمدزی و عبدالله و همانند آنان … با بکارگیری بازیگران دیو صفتی چون جهادیون ، طالبان ، داعشیان و همانند آنان … هم دایره ی فساد را بزرگتر خواهند کرد وهم دایره ی جنگ و ناامنی را . جنگ و ناامنی و فساد تا زمانی در افغانستان ادامه خواهدیافت که ملت بخواب رفته ی ما بیدار شده ، دربرابر فاسدان، غاصبان زمین و دیو صفتان و خفاشان خون آشام بایستند و سرنوشت شانرا خود بدست بگیرند . اما این بیداری و این پرخاش دربرابر بیعدالتی ، ظلم ، فساد و جنگ چگونه و از چه راهی بچنگ خواهد آمد ، پرسش بزرگ دیگریست که به بحث دراز دامن دیگری نیاز دارد . چند درد دلم را به بهانه ی بی برقی نوشتم تا شما سروران گرانقدر چگونه میاندیشید . یا هو فبروری 2016