اختراعات و انکشافات
طنزهفته از: زلمی رزمی
روایت است که در زمانها ی قدیم درمملکتی هرکس یک چیزی را اختراع کردند
روزی از روزها یکی ازاین آدمها انتخابات را اختراع کرد، انتخابات ریاست جمهوری را میگویم .
یک لشکر ملا و سادو و مارکش و جادوگر و دزد و دغل و عاق و عوق پدر و مادر چشم دوختن به چوکی ریاست را اختراع کردند و چسپیدن بکرسی قدرت را
یکی ازملاها استخاره را اختراع کرد و ملای دیگر نعره تکبیر و خشتک و تنبان را .
باندهای دیوانهٔ قدرت، پلو دادن و دالر بادکردن و دوکان رای خری و رای فروشی را اختراع کردند.
سران و امیران و بزرگان قوم معامله گری و لیلام رای قوم خود را اختراع کردند و کشاندن ملت گوسفندی و چشم و گوش بسته را بپای صندوقهای رای.
ملت فقیر و گرسنه و گنس و گول ریختن رای به صندوقهای رای را اختراع کردند.
کمیسیون انتخابات تقلب و جعل کاری را اختراع کرد
والی مزار غر و فش را اختراع کرد و دو و دشنام و قِرت و پِرت سبز و نارنجی را
جان کری دل پُری و جیب پُری را اختراع کرد و چرب کردن ناف این و آن را .
اما اختراعات خلاصی نداشت که نداشت .
اوباما سیاست یک شهر و دو پادشاه را اختراع کرد.
دو پادشاه عادل و خادم دین و ملت، چانه زدن و دوکانداری برسرتقسیم قدرت را اختراع کردند
حال چند قرن میگذرد که دو پادشاه بر سرتعین وزرای کابینه مبارک اسلامی با هم شطرنج بازی اسلامی دارند تا وزرای اسلامی خود را اختراع کنند
ولی هنوز نه وزرای کابینه اختراع شده و نه شرم و حیا از مردم دنیا.
تنها چیزی که اختراع شده در کله یکی دیگر زدن بعضی مردم گوسفندی و ساده لوحی است که هنوزهم انتظار معجزه شفافیت و عدالت و خدمتگذاری بمردم را دارند.
خدا نکند که پای یابوی اختراعات ما درگِل و لوش بند مانده باشد . آمین .