آیا به پایان اختلافات آمریکا با کوبا نزدیک میشویم؟
منبع: اومانیته ـ ۲۹ ژانویه ۲۰۱۵
سلیم لمرانی، ژانت آبل، آندره شاسینی (*) میزگردی در پاریس در مورد روابط آینده آمریکا و کوبا ترتیب داده بودند. در زیرچکیدهای از موضوعات مورد بحث در این میزگرد را مییابید.
برخی از تحریمهایی که از بیش از ۵۰ سال پیش آمریکا به کوبا تحمیل کرده بود، برداشته شده است. یک رشته از تصمیمات آهسته آهسته بهمرحله عمل میرسند. بازدیدی که بهتازگی دیپلمات آمریکایی، خانم روبرتا جاکوبسون از جزیره کمونیست بهعمل آورد، واپسین نشانه بهبود روابط بین دو دولت است.
اگر برقراری مذاکرات بین کوبا و آمریکا را بهمثابه مرحلهای تاریخی در نظر بگیریم درباره چگونگی برقراری این آرامش و شرایط ادامه آن، میتوان پرسشهایی را مطرح نمود.
کدام مکانیسم آرامش دیپلماتیک بین کوبا و آمریکا را امکانپذیر ساخته است؟ شرایط این پیمان کدامند؟
سلیم لمرانی: باراک اوباما متوجه شد که سیاست آمریکا در مورد کوبا با شکست کامل مواجه شده است. این سیاست، آمریکا را در عرصه بینالمللی منزوی کرده است. در سال ۲۰۱۴، جامعه بینالمللی در نشست سالیانه عمومی سازمان ملل، برای بیست و سومین سال متوالی با دادن ۱۸۸ رأی تحریمهای اعمال شده علیه کوبا را محکوم کرد. کشورهای آمریکای لاتین هم یکصدا، ضمن محکوم کردن آمریکا، تهدید کردند در صورت عدم حضور کوبا در نشست سالانه سران ایالات متحده و کشورهای آمریکای لاتین در آوریل ۲۰۲۵، آنها نیز در این نشست شرکت نخواهند کرد. از دیگر سو، آمریکا به اهداف سیاست خود در مورد کوبا دست نیافت که آن هم در درجه نخست، تغییر رژیم در هاوانا و پایان دادن به فرآیند رهاییسازی کوبا بود. برعکس باعث شد روند انقلابی و اتحاد خلق کوبا گرد پرچم استقلال ملی، تقویت گردد. با وجودی که اوباما تصمیم گرفت راه گفتوگو را بین دو کشور بگشاید ولی این بدان معنی نیست که از هدف نخستین خود چشمپوشی کرده باشد.
ژانت آبل: برای درک این چرخش دیپلماتیک، میباید به منشاء انقلاب کوبا بازگشت که انقلاب کوبا انقلابی مردمی بود که در آن اراده خلق کوبا برای قطع تسلط استعمار نوین آمریکای شمالی و بهدست آوردن استقلال ملی از دست داده شده در اوایل سده بیستم نمایان بود. معنای شعار انقلاب کوبا (میهن یا مرگ) (Patria o Muerte) نیز بدین معناست که حاکمیت ملی مذاکرهناپذیر است. این چنین است که استراتژی سیاسی اعمال شده توسط مدیریت کشور با ارادهای خللناپذیر بهمدت نیم قرن و پشتیبانی آن از سوی اکثریت خلق کوبا باعث شد که استراتژی نامبرده بهرغم شرایط تاریخی و ژئوپلیتیک فوقالعاده سخت، همواره پیروز گردد. بدون مقاومت خلق کوبا، اراده فیدل کاسترو به جایی نمیرسید. رنجهای خلق کوبا طی این دههها بسیار بوده است. خلق کوبا بهای سنگینی را بهدلیل منزوی شدن جزیره، تهاجمات نظامی و تحریمهای آمریکا پرداخت. عادی شدن روابط دیپلماتیک به این سبب امکانپذیر گردید که امروزه چارچوب سیاسی کاملاً تغییر یافته است: فروپاشی اتحاد شوروی، ناپدید شدن دیکتاتوریها در آمریکای لاتین، پدیدار شدن حکومتهای مردمی در این مناطق و افول نسبی هژمونی (برتری) آمریکا در حیات خلوتش، امکان بازگشت کوبا را به محیط زیست واقعیاش فراهم آورد. دو عنصر دیگر، این گفتوگو را تسهیل کرده است: دوره ریاست جمهوری اوباما بهپایان میرسد و کوباییهای مقیم آمریکا دیگر مانند گذشته تهاجمی نیستند و بیشتر تمایل به انجام گفتوگو با هاوانا دارند.
آندره شاسینی: باید یاد آوری نمود که سیاست آمریکا در مورد کوبا از سال ۱۹۶۰ تاکنون تغییر محسوسی نکرده است. هدف اصلی دولت ایالات متحده، سرنگونی رژیم سوسیالیستی در ۱۸۰ کیلومتری سواحل آمریکا بوده است. ولی مشاهده میشود که تلاشهای گوناگون آمریکا برای فروپاشاندن حکومت از داخل به نتیجه نرسید و خلق کوبا بهشکل تحسینبرانگیزی در برابر این تهاجمات مقاومت کرد. و تلاشهای صورت گرفته برای منزوی کردن کوبا از لحاظ اقتصادی نیز با شکست مواجه شد. تغییرات رخ داده در آمریکای لاتین بههمراه تائید مسئولان و نیروهای سیاسی پیشرو در قدرت، تشکیل ائتلافها و اتحادهای منطقهای که آمریکا در آنها جایی نداشت و کوبا برعکس، به عضویت کامل آنها در آمده بود، آمریکا را به سوی انجام تأملات بیشتری در مورد سیاست خارجی خود رهنمون شد.
سلیم لمرانی: واشنگتن افزون بر برقراری روابط دیپلماتیک باید به تحریمهای اقتصادی که بر روی آسیبپذیرترین اقشار جامعه کوبا اثرات ناگواری میگذارد، پایان بخشد. این تحریمها عمدهترین مانع در برابر توسعه جامعه را تشکیل میدهد. و همچنین رسوایی نزد اهالی ایالات متحده که درک نمیکنند چرا میتوانند به چین، ویتنام یا کره شمالی سفر کنند ولی مجاز نیستند به کوبا که مقصدی طبیعی از منظر تاریخی و جغرافیایی است، بروند. از دیگر سو، کوباییهای مقیم ایالات متحده نیز مایلند روابط بین دو کشور عادی گردد تا بتوانند برای دیدار از خانواده یا دوستان و آشنایان خود که در کشور ماندهاند، به آن جا سفر کنند. و سرانجام بازرگانان آمریکایی نیز مایلند روابط دو کشور عادی شود تا بتوانند در این بازار طبیعی و مطمئن، سرمایهگذاری نمایند. سود عادی شدن روابط بین دو کشور، به هر دو خلق کوبا و ایالات متحده خواهد رسید.
ژانت آبل: تأثیرات عادی شدن روابط دو کشور در اثر وجود تحریمهای اقتصادی و بازرگانی شامل بخشهای بزرگی از جامعه نخواهد شد. لازمه حذف این تحریمها، رأی اکثریت نمایندگان کنگره آمریکاست که محافظهکاران با آن مخالفند. با وجود این، محافظهکاران یک پارچه نیستند. لابیهای شرکتهای بزرگ فراملی کشاورزی ـ بازرگانی با حذف تحریمها موافقند. برعکس، شماری از نمایندگان دموکرات با آن مخالفند. ولی اوباما دارای اختیارات ویژهای است. او میتواند بهعنوان نمونه، مسافرت و فرستادن پول را به دو کشور مجاز اعلام کند. جهانگردان میتوانند از کارت بانکی خود استفاده کنند و بیشتر خرج نمایند. برای افزایش واردات، تسهیلات مالی در نظر گرفته شود. بههمین زودی، مقررات مربوط به مهاجرت و دادن ویزا به شهروندان دو کشور مورد بحث قرار گرفته است. فراموش نباید کرد که همکاری بین نظامیان و مرزبانان دو کشور در نزدیکی گوانتانامو و همچنین در مورد مبارزه با مواد مخدر، از مدتها پیش برقرار بوده است. ولی استراتژی آمریکا بر روی کمک به بخش خصوصی از جمله به پیمانکاران کوچک برای توسعه بخش انفورماتیک و اینترنت که بهشدت تحت کنترل است، متمرکز خواهد شد. از نظر آمریکا، باید از طریق اصلاحات اقتصادی پذیرفته شده توسط رائول کاسترو، فشار بیشتری را روی رژیم اعمال نمود. کوباییها با شادی و طنز ولی نامطمئن شعار میدهند: «کوبا آری! یانکی نه! پس کی میآیند؟!» صاحبان مشاغل آزاد کوچک، بخش مربوط به جهانگردی، پیشهوران و آنانی که خویشاوندانشان در ایالات متحده سکنی گزیدهاند، از عادی شدن روابط سود خواهند برد. دیگران، از جمله بازنشستگان، مادران مجرد، زحمتکشان تنگدست، میروند که با کاهش درآمدها روبهرو شوند. نابرابریها افزایش خواهند یافت و میتواند در دراز مدت به تنشهای سیاسی بیانجامد. تغییرات در نهادها، اجتنابناپذیرند. پایان دوره ریاست جمهوری رائول کاسترو در سال ٢٠١٨ خواهد بود. عصر نوینی با نتایجی پیشبینی ناپذیر در پیش روی کوبا گشوده خواهد شد.
*
Salim Lamrani، استاد دانشگاه
Janette Habel، سیاستشناس و مدرس انستیتوی تحصیلات عالی درباره آمریکای لاتین در پاریس
André Chassaigne، نماینده حزب کمونیست فرانسه در پارلمان آن کشور