آواز عشق
رسول پویان
قلب بـه خون طپیده اگر رفت می ورد
امـواج خـون ز دیده اگررفت می رود
سـیمـرغ دل ز همهـمۀ کـرگـسان کیـن
تـا قـاف پـرکـشـیـده اگر رفت می رود
دیگر مگـو ز خـال و خـط آهـوی ختن
از دشـت دل رمیـده اگر رفت می رود
زخـم دلـم اگرچه سـراطون گشته است
بی مـرهـم و کـفـیده اگر رفت می رود
گرسوخت بال و پربه تمنای وصل یار
بی بال و پر خزیـده اگر رفت می رود
در شـهـر عـشـق شـهرۀ آفاق گشـته ایم
خم خم کنان خمـیـده اگر رفت می رود
آواز عـشق از رگ سازم رسـد بعرش
چـنگ خـدا شـنـیـده اگر رفت می رود
بیرون ز چـنگ قـاتـل گرگان سـنگـدل
چون برّگان چریـده اگر رفت می رود
از رگ رگ وجـود بـبـافم فرش عشق
بـا قــالـی تـنــیــده اگـر رفـت می رود
نـقـش ورا بـه دل زده نـقـاش روزگار
با تـابـلـوی کـشـیده اگر رفت می رود
عـنـوان داسـتـان و کـتـابـم شـدی ولی
با صفحه و جریده اگر رفت می رود
از درد انـتــظـار بـتـرکـیــد زخــم دل
بـا ســیـنـۀ دریــده اگـر رفت می ورد
آسـان نیامـدم که روم همچـومـوج آب
چـون کـوه آرمیـده اگـر رفت می رود
درکوی دوست گرچه اقـامت گزیده ام
از لطف کم، دویده اگر رفت می رود
گـر میوۀ وصال نگیرم ز شـاخ عـشق
بی مـیــوۀ رســیـده اگر رفت می رود
از قـلـب یار تـرس و تردّد نشـد برون
زهـر جفـا شـمیـده اگر رفـت می رود
مرغ دلـم به دام تو گرچه به خون تپد
پیکان به دل پریده اگر رفت می رود
2/11/2014